اهداف تکلیف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از مباحثی که مورد بحث بین مذاهب کلامی است هدفمند بودن تکالیف الهی میباشد.
برخی از مذاهب کلامی، از جمله
اشعریان ، هدفمند بودن تکالیف الهی را منکرند
و برآناند که جست
و جوی غرض برای
افعال الهی ، از جمله تکالیف، ناممکن
و بیهوده
و دست کم امری بی اهمیت است،
براین اساس، برخی از آنان با استناد به ادلهای مانند آیه ۵۴
اعراف که
خلقت و تکلیف کردن را حق
خداوند شمرده: «اَلا لَهُ الخَلقُ والاَمرُ»،
تشریع تکالیف را مقتضای
الوهیت خداوند
و عبودیت بنده شمرده
و گفتهاند: خداوند هرچه بخواهد میتواند بر بندگان تکلیف کند
و ضرورتی ندارد که تکالیف او دارای حُسن باشد،
حتی شماری از آنان گفتهاند که تکلیف کردن خداوند بندگانش را به امور قبیح یا اموری که کیفر اُخروی در پی دارد، جایز است.
در برابر،
امامیان و معتزلیان ، تکالیف الهی را امری ضروری
و دارای هدف دانسته
و برآناند که لازمه نفی غرض از تکالیف الهی، عبث بودن
افعال خداوند است، در حالی که این امر بر خداوند قبیح است
و قرآن کریم نیز آن را مردود شمرده است
: «وما خَلَقنَا السَّماءَ والاَرضَ وما بَینَهُما لاعِبین»
«رَبَّنا ما خَلَقتَ هـذا باطِلاً»
همچنین اینان تشریع تکالیف از سوی خداوند را امری نیکو دانسته، صدور تکلیف قبیح
و مُنکر را بر خداوند ناروا شمردهاند،
چنان که آیه ۲۸ اعراف
به این واقعیت اشاره دارد: «اِنَّ اللّهَ لا یأمُرُ بِالفَحشاءِ».
بر پایه آموزههای قرآنی، عمده ترین اهداف در تکالیف عبارتاند از:
مهم ترین هدف تکالیف الهی منفعت رساندن به
بشر و بهره مند ساختن او از
ثواب الهی
است: «
و مَن یعَظِّم حُرُماتِ اللّهِ فَهُوَ خَیرٌ لَهُ».
به نظر مفسران، مراد از «حُرُماتِ اللّهِ» اوامر
و نواهی الهی است.
منافع تکالیف الهی گاه دنیوی است
و گاه اخروی؛ گاهی براى خود شخص
و گاه برای دیگران سودمند است؛ نمونه آنکه:
أ. تکلیف الهی
حج ، هم منافع مادی دارد
و هم منافع معنوی
: «واَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجِّ _ لِیشهَدوا مَنافِعَ لَهُم».
منافع مادی حج، سود حاصل از
تجارت در ایام حج است
و منافع معنوی آن،
عفو و مغفرت الهی
و ثواب اُخروی است.
ب.
روزه ، افزون بر سلامت جسمانی بدن،
موجب تقویت تقواست.
ج.
نماز سبب نزول آرامش بر
انسان و وسیله نیل او به مقامات معنوی
و تکامل است: «اَقِمِ الصَّلوةَ... _
و مِنَ الَّیلِ فَتَهَجَّد... عَسی اَن یبعَثَک رَبُّک مَقامـًا مَحمودا».
د.
زکات و انفاق در راه خدا از یک سو برای فقرا سودمند است
و از سوی دیگر
تقرب به خداوند
و رحمت الهی را برای
انفاق کننده در پی دارد: «اَلا اِنَّها قُربَةٌ لَهُم سَیدخِلُهُمُ اللّهُ فی رَحمَتِهِ».
هدف دیگر تکالیف الهی، دفع مفاسد دنیوی
و عذابهای اخروی است؛ مانند:
أ.
حرمت گوشت
خوک ،
مردار و خون ، که دلیل آن
نجاست و پلیدی و زیانبار بودن آنهاست: «مَیتَةً اَو دَمـًا مَسفوحـًا اَو لَحمَ خِنزیر فَاِنَّهُ رِجسٌ اَو فِسقـًا».
ب. نهی
انسانها از
شرابخواری و قمار از آن روست که این دو عمل مایه دشمنی
و کینه میان انسانها
و مانع ذکر خدا میشود: «اِنَّما یریدُالشَّیطـنُ اَن یوقِعَ بَینَکمُ العَدوةَ والبَغضاءَ فِی الخَمرِ والمَیسِرِ
و یصُدَّکم عَن ذِکرِ اللّهِ
و عَنِ الصَّلوةِ فَهَل اَنتُم مُنتَهون».
در
احادیث نیز زیانهای پرشماری برای
شراب ذکر شده است.
ج. فلسفه مهم
تشریع نماز ، دوری از
گناه و کارهای ناپسند: «اِنَّ الصَّلوةَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ والمُنکرِ»
و پاک شدن از گناهان گذشته است،
چنان که در روایات نیز آمده است.
د. در آیه ۱۰۳
توبه پاک شدن انسان از
رذایل اخلاقی مانند
بخل ، از اغراض تکلیف
زکات دانسته شده است
: «خُذ مِن اَمولِهِم صَدَقَةً تُطَهِّرُهُم
و تُزَکیهِم».
انجام دادن تکالیف الهی انسان را از عقاب اخروی
و آتش دوزخ نیز حفظ میکند.
هدف مهم دیگر تشریع تکالیف شرعی، آزمودن انسانهاست:
«لِکلّ جَعَلنا مِنکم شِرعَةً
و مِنهاجـًا
و لَو شاءَ اللّهُ لَجَعَلَکم اُمَّةً وحِدَةً
و لـکن لِیبلُوَکم فی ما أتاکم».
برخی مفسران مراد از «ما أتاکم» را تکالیف الهی
و عبادات دانستهاند.
در پرتو این
آزمایش صفوف
مؤمنان از
مشرکان و منافقان جدا میشود
و بر اساس آن
خداوند منافقان
و مشرکان را عذاب
و مؤمنان را مورد آمرزش خود قرار خواهد داد
: «اِنّا عَرَضنَا الاَمانَةَ عَلَی السَّمـوتِ...
و حَمَلَهَا الاِنسانُ اِنَّه کانَ ظَـلومـًا جَهولا _ لِیعَذِّبَ اللّهُ المُنافِقینَ والمُنـفِقاتِ والمُشرِکینَ والمُشرِکاتِ
و یتوبَ اللّهُ عَلَی المُؤمِنینَ والمُؤمِناتِ وکانَ اللّهُ غَفورًا رَحیما».
به نظر برخی مراد از «الاَمانَةَ»، در این آیه تکالیف الهی است.
در آیاتی دیگر نیز حکمت برخی تکالیف آزمودن مکلفان ذکر شده است؛ مانند
حکم تغییر قبله برای جداسازی فرمانبرداران از نافرمانان
یا
جهاد در راه خدا برای جداسازی افراد شکیبا از دیگران.
گاه تکالیف امتحانی خداوند برای ارتقای انسانهاست، چنان که برای اعطای مقام امامت به
حضرت ابراهیم (علیهالسلام)، وی با تکالیفی آزموده شد: «
و اِذِ ابتَلی اِبرهیمَ رَبُّهُ بِکلِمات فَاَتَمَّهُنَّ قالَ اِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ اِمامـًا».
مراد از «کلمات» در این آیه را تکالیف الهی دانستهاند.
برخی مراد از آن را
نماز و مناسک
حج )
و شماری دیگر مأموریت به ذبح
حضرت اسماعیل (علیهالسلام) ذکر کردهاند.
برپایه برخی آیات، غرض از تشریع شماری از تکالیف، مجازات گناهکاران است.
از آن جمله است تحریم برخی خوراکیهای
حلال بر
بنی اسرائیل به سبب ارتکاب گناهانی مانند
ظلم به دیگران، رباخواری
و خوردن اموال دیگران: «فَبِظُـلم مِنَ الَّذینَ هادوا حَرَّمنا عَلَیهِم طَیبات اُحِلَّت لَهُم وبِصَدِّهِم عَن
سَبیلِ اللّهِ کثیرا _ واَخذِهِمُ الرِّبوا وقَد نُهوا عَنهُ واَکلِهِم اَمولَ النّاسِ بِالباطِـل».
از همین قبیل است مکلف شدن آنان به
قتل یکدیگر به سبب ارتداد
و انحراف از
دین : «اِنَّکم ظَـلَمتُم اَنفُسَکم بِاتِّخاذِکمُ العِجلَ فَتوبوا اِلی بارِئِکم فَاقتُلوا اَنفُسَکم».
از آیات مربوط به احکام کیفری نیز برمی آید که یکی از اغراض تشریع آنها، مجازات بزهکاران بوده است؛ مانند
احکام مربوط به حد
زنا ،
قذف و سرقت : «والسّارِقُ والسّارِقَةُ فاقطَعوا اَیدِیهُما جَزاءً بِما کسَبا نَکـلاً مِنَ اللّهِ واللّهُ عَزیزٌ حَکیم».
تکالیف مربوط به کفارات را نیز میتوان به نوعی کیفر برای جبران خطا یا
گناه انجام گرفته برشمرد؛ مانند کفاره ظِهار،
کفاره صید در حال
احرام و کفاره
سوگند نابجا.
(۱) قرآن کریم.
(۲) العلامة الحلی (م ۷۲۶ ق)، نهج الحق
و کشف الصدق، به کوشش الحسنی الارموی، قم، دارالهجرة، ۱۴۰۷ ق.
(۳) الفخر الرازی (م ۶۰۶ ق)، التفسیر الکبیر، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۱ ق.
(۴) العلامة الحلی (م ۷۲۶ ق)، کشف المراد، به کوشش حسن زاده آملی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۹ ق.
(۵) الطوسی (م ۴۶۰ ق)، الاقتصاد
الهادی، به کوشش حسن سعید، تهران، مکتبة جامع چهل ستون، ۱۴۰۰ ق.
(۶) شیخ طوسی، اندیشه های کلامی، جمعی از پژوهشگران گروه فلسفه
و کلام اسلامی، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۷۸ ش؛
(۷) علی رضا مسجد جامعی، پژوهشی در معارف امامیه، تهران، وزارت فرهنگ
و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰ ش.
(۸) الرسائل العشر.
(۹) قوشچی، شرح تجرید، چاپ سنگی.
(۱۰) الطوسی (م ۴۶۰ ق)، التبیان، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۱۱) المجلسی (م ۱۱۱۰ ق)، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق.
(۱۲) النعمانی (م ۳۸۰ ق)، الغیبه، به کوشش غفاری، تهران، مکتبة الصدوق.
(۱۳) الطریحی (م ۱۰۸۵ ق)، مجمع البحرین، به کوشش احمد الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۸ ق.
(۱۴) المقدس الاردبیلی (م ۹۹۳ ق)، زبدة البیان، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه.
(۱۵) النحاس (م ۳۳۸ ق)، معانی القرآن، به کوشش الصابونی، عربستان، جامعة ام القری، ۱۴۰۹ ق.
(۱۶) الکلینی (م ۳۲۹ ق)، الکافی، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
(۱۷) الصدوق (م ۳۸۱ ق)، من لا یحضره الفقیه، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ ق.
(۱۸) الطوسی (م ۴۶۰ ق)، تهذیب الاحکام، به کوشش موسوی
و آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۵ ش.
(۱۹) الطبری (م ۳۱۰ ق)، جامع البیان، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق.
(۲۰) ابن کثیر (م ۷۷۴ ق)، تفسیر القرآن العظیم، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۹ ق.
(۲۱) الفیض الکاشانی (م ۱۰۹۱ ق)، تفسیر الصافی، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲ ق.
(۲۲) القرطبی (م ۶۷۱ ق)، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷ ق.
(۲۳) النوری (م ۱۳۲۰ ق)، مستدرک الوسائل، بیروت، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاء التراث، ۱۴۰۸ ق.
(۲۴) ابن ابی جمهور (م ۸۸۰ ق)، عوالی اللئالی، به کوشش عراقی، قم، سیدالشهداء، ۱۴۰۳ ق.
(۲۵) المتقی الهندی (م ۹۷۵ ق)، کنزالعمال، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرسالة، ۱۴۱۳ ق.
(۲۶) العظیم آبادی (م ۱۳۲۹ ق)، عون المعبود، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ ق.
(۲۷) الحرالعاملی (م ۱۱۰۴ ق)، وسائل الشیعه، قم، آل البیت (علیهمالسلام) لاحیاءالتراث، ۱۴۱۲ ق.
(۲۸) الصدوق (م ۳۸۱ ق)، علل الشرایع، به کوشش بحرالعلوم، نجف، مکتبة الحیدری، ۱۳۸۵ ق.
(۲۹) مکارم شیرازی
و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش.
(۳۰) عبدالفتاح عاشور، منهج القرآن فی تربیة المجتمع، مصر، دارالجیل، ۱۳۹۹ ق.
(۳۱) القمی (م ۳۰۷ ق)، تفسیر القمی، به کوشش الجزائری، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ ق.
(۳۲) رضی الدین الاسترآبادی (م ۶۸۶ ق)، شرح الرضی علی الکافیه، به کوشش حسن عمر، تهران، جامعة قاریونس، ۱۳۹۵ ق.
(۳۳) المبارک فوری (م۱۳۵۳ ق)، تحفة الاحوذی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۰ ق.
(۳۴) جلال الدین المحلی (م ۸۶۴ ق)، تفسیر الجلالین، جلال الدین السیوطی (م ۹۱۱ ق)، بیروت، دارالمعرفه.
(۳۵) الراوندی (م ۵۷۳ ق)، فقه القرآن، به کوشش حسینی، قم، کتابخانه نجفی، ۱۴۰۵ ق.
(۳۶)الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.)، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۶ ق.
(۳۷)رسائل المرتضی، السید المرتضی (م. ۴۳۶ ق.)، به کوشش حسینی
و رجائی، قم، دارالقرآن، ۱۴۰۵ ق.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تکلیف».