انذار کافران (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از مخاطبان انذارهای قرآن و انذارهای پیامبر صلیاللهعلیهوآله،
کافران بودند .در این مقاله
آیات مرتبط با
انذار کافران معرفی میشوند.
پيامبران الهى، انذاركننده
کافران از گرفتار شدن به عذاب در
آخرت:
۱. «والّذين
كفروا لهم نار جهنّم ... ولايخفّف عنهم مّن عذابها ...• ... أولم نعمّركم مّا يتذكّر فيه من تذكّر وجاءكم
النّذير ...؛
كساني كه
كافر شدند آتش دوزخ براي آنها است... و نه چيزي از عذابش از آنها تخفيف داده ميشود ... آيا شما را به اندازه اي كه انسان در آن متذكر ميشود
عمر نداديم؟ و
انذار كننده (الهي) به سراغ شما نيامد؟ ....»
۲. «وللّذين
كفروا بربّهم عذاب جهنّم وبئس المصير• تكاد تميّز من الغيظ كلّما ألقى فيها فوج سألهم خزنتها ألم يأتكم
نذير• قالوا بلى قد جاءنا
نذير ...؛
و براي كساني كه به پروردگارشان
كافر شدند عذاب جهنم است و بد جايگاهي است. هنگامي كه در آن افكنده ميشوند صداي وحشتناكي از آن ميشنوند و اين در حالي است كه پيوسته ميجوشد. نزديك است از شدت غضب پاره پاره شود، هر زمان گروهي در آن افكنده ميشوند نگهبانان دوزخ از آنها سؤ ال ميكنند: مگر انذاركننده الهي به سراغ شما نيامد! مي گويند: آري، انذاركننده به سراغ ما آمد، ولي ما او را تكذيب كرديم و گفتيم خداوند هرگز چيزي نازل نكرده، و شما در گمراهي بزرگي هستيد!»
انذار كافران از آتش جهنّم از وظايف
پیامبر صلیاللهعلیوآله:
۱. «قل لّلّذين
كفروا ستغلبون وتحشرون إلى جهنّم وبئس المهاد؛
به آنها كه
كافر شدند بگو: (از
پیروزی موقت خود در
جنگ احد، شاد نباشيد! بزودي مغلوب خواهيد شد، و (سپس در رستاخيز) به سوي جهنم، محشور خواهيد شد. و چه بد جايگاهي است!»
۲. «وإذا تتلى عليهم ءايتنا بيّنت تعرف فى وجوه الّذين
كفروا المنكريكادون يسطون بالّذين يتلون عليهم ءايتنا قل أفأنبّئكم بشرّ مّن ذلكم النّار وعدها اللّه الّذين
كفروا وبئس المصير؛
و هنگامي كه آيات روشن ما بر آنها خوانده ميشود در چهره
كافران آثار انكار مشاهده ميكني، آن چنان كه نزديك است برخيزند و با مشت به كساني كه آيات ما را بر آنها ميخوانند حمله كنند! بگو: آيا شما را به بدتر از اين خبر دهم ؟ همان آتش سوزنده (دوزخ) است كه خدا به
كافران وعده داده، و بدترين جايگاه است!»
استهزاى انذارهاى
انبیا از سوى
كافران ستيزهجو:
«وما نرسل المرسلين إلّامبشّرين
ومنذرين ويجدل الَّذين
كفروا بالبطل ليدحضوا به الحقَّ واتَّخذوا ءايتى ومآ أنذروا هزوا؛
ما پيامبران را جز براي بشارت و
انذار نميفرستيم، اما
كافران همواره
مجادله به
باطل ميكنند تا (به گمان خود) حق را از ميان بردارند، و آيات ما و مجازاتهائي را كه به آنها وعده داده شده است به باد مسخره گيرند.»
اعتراف كافران دوزخى به
انذار شدن در
دنیا از سوى پيامبران خود:
۱. «يمعشر الجنّ والإنس ألم يأتكم رسل مّنكم يقصّون عليكم ءايتى و ينذرونكم لقآء يومكم هذا قالوا شهدنا على أنفسنا ...؛
(در آن روز به آنها ميگويد) اي جمعيت جن و انس آيا رسولاني از شما به سوي شما نيامدند كه آيات مرا برايتان بازگو ميكردند و از ملاقات چنين روزي شما را بيم ميدادند، آنها ميگويند گواهي ميدهيم بر ضد خودمان (آري ما بد كرديم) ....»
۲. «وسيق الّذين
كفروا إلى جهنّم زمرا حتّى إذا جاءوها فتحت أبوبها و قال لهم خزنتها ألم يأتكم رسل مّنكم يتلون عليكم ءايت ربّكم وينذرونكم لقاء يومكم هذا قالوا بلى ...؛
و كساني كه
كافر شدند گروه گروه به سوي جهنم رانده ميشوند وقتي به دوزخ ميرسند درهاي آن گشوده ميشود، و نگهبانان دوزخ به آنها ميگويند: آيا رسولاني از ميان شما نيامدند كه آيات پروردگارتان را براي شما بخوانند، و از ملاقات اين روز شما را برحذر دارند؟! ميگويند: آري (پيامبران آمدند و آيات الهي را بر ما خواندند) ....»
۳. «وللّذين
كفروا بربّهم عذاب جهنّم وبئس المصير• تكاد تميّز من الغيظ كلّما ألقى فيها فوج سألهم خزنتها ألم يأتكم
نذير• وقالوا لو كنّا نسمع أو نعقل ما كنّا فى أصحب السّعير؛
و براي كساني كه به پروردگارشان
كافر شدند عذاب جهنم است و بد جايگاهي است. نزديك است از شدت غضب پاره پاره شود، هر زمان گروهي در آن افكنده ميشوند نگهبانان دوزخ از آنها سؤ ال ميكنند: مگر انذاركننده الهي به سراغ شما نيامد! و ميگويند: اگر ما گوش شنوا داشتيم، يا تعقل ميكرديم، جزء دوزخيان نبوديم.»
هشدار خداوند به
كافران دنياطلب از گرفتار شدن به
سرنوشت شوم در
قیامت:
«رّبما يودّ الّذين
كفروا لو كانوا مسلمين• ذرهم يأكلوا ويتمتّعوا ويلههمالأمل فسوف يعلمون؛
كافران (هنگامي كه آثار شوم اعمال را ببينند) چه بسا آرزو ميكنند مسلمان بودند! بگذار آنها بخورند و بهره گيرند و آرزوها آنانرا غافل سازد، ولي به زودي خواهند فهميد.»
گرفتارى به آتش دوزخ و سرانجام شوم،
وعده الهی به
كافران:
«وإذا تتلى عليهم ءايتنا بيّنت تعرف فى وجوه الّذين
كفروا المنكريكادون يسطون بالّذين يتلون عليهم ءايتنا قل أفأنبّئكم بشرّ مّن ذلكم النّار وعدها اللّه الّذين
كفروا وبئس المصير؛
و هنگامي كه آيات روشن ما بر آنها خوانده ميشود در چهره
كافران آثار انكار مشاهده ميكني، آن چنان كه نزديك است برخيزند و با مشت به كساني كه آيات ما را بر آنها ميخوانند حمله كنند! بگو: آيا شما را به بدتر از اين خبر دهم ؟ همان آتش سوزنده (دوزخ) است كه خدا به
كافران وعده داده، و بدترين جايگاه است!»
انذار شدن
كافران مستحق
دوزخ از سوى پيامبران در دنيا:
«والّذين
كفروا لهم نار جهنّم ...• و هم يصطرخون فيها ... صلحا غير الّذى كنّا نعمل أولم نعمّركم مّا يتذكّر فيه من تذكّر وجاءكم
النّذير ...؛
كساني كه
كافر شدند آتش دوزخ براي آنها است، ... آنها در دوزخ فرياد ميزنند پروردگارا! ما را خارج كن تا عمل صالح بجا آوريم غير از آنچه انجام ميداديم! (در پاسخ به آنها گفته ميشود) آيا شما را به اندازه اي كه انسان در آن متذكر ميشود عمر نداديم؟ و
انذار كننده (الهي) به سراغ شما نيامد؟ ....»
هشدار خداوند به
كافران، از گرفتار شدن به آتش جهنّم و عذاب الهى:
۱. «فإن لّم تفعلوا ولن تفعلوا فاتّقوا النّار الّتى وقودها النّاس والحجارة أعدّت
للكفرين؛
اگر اين كار نكرديد و هرگز نخواهيد كرد از آتشي بترسيد كه هيزم آن بدنهاي مردم (گنهكار) و سنگهاي است كه براي
كافران مهيا شده است.»
۲. «إنَّ الَّذين
كفروا لن تغنى عنهم أمولهم ولا أولدهم مّن اللّه شيا وأولئك هم وقود النّار؛
ثروتها و فرزندان كساني كه
كافر شدند، نميتواند آنان را از (عذاب) خداوند باز دارد، (و از كيفر، رهايي بخشد). و آنان خود، آتشگيره دوزخند.»
۳. «قل لّلّذين
كفروا ستغلبون وتحشرون إلى جهنّم وبئس المهاد؛
به آنها كه
كافر شدند بگو: (از پيروزي موقت خود در جنگ احد، شاد نباشيد! بزودي مغلوب خواهيد شد، و (سپس در رستاخيز) به سوي جهنم، محشور خواهيد شد. و چه بد جايگاهي است!»
۴. «فأمّا الّذين
كفروا فأعذّبهم عذابا شديدا فى الدّنيا والأخرة ...؛
اما آنها كه
كافر شدند، (و پس از شناختن حق، آن را انكار كردند،) در دنيا و آخرت، آنان را مجازات دردناكي خواهم كرد ....»
۵. «فمنهم مّن ءامن به ومنهم مّن صدّ عنه وكفى بجهنّم سعيرا• إنّ الّذين
كفروا بايتنا سوف نصليهم نارا كلّما نضجت جلودهم بدّلنهم جلودا غيرها ليذوقوا العذاب ...؛
ولي جمعي از آنها به آن ايمان آوردند و جمعي ايجاد مانع در راه آن نمودند و شعله فروزان آتش دوزخ براي آنها كافي است! كساني كه به آيات ما
كافر شدند بزودي آنها را در آتشي وارد ميكنيم كه هر گاه پوستهاي تن آنها (در آن) بريان گردد (و بسوزد) پوستهاي ديگري به جاي آن قرار ميدهيم تا كيفر را بچشند ....»
۶. «والّذين
كفروا وكذّبوا بايتنآ أولئك أصحب الجحيم؛
و كساني كه
كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند اهل دوزخند.»
۷. «وقضينآ إلى بنى إسرءيل ...• ... وإن عدتّم عدنا وجعلنا جهنّم
للكفرين حصيرا؛
ما به بني اسرائيل در كتاب (تورات) اعلام كرديم كه ... اميد است پروردگارتان به شما رحم كند، هر گاه برگرديد ما باز ميگرديم، و جهنم را
زندان سخت
كافران قرار داديم.»
۸. «وعرضنا جهنّم يومئذ
لّلكفرين عرضا• أفحسب الّذين
كفروا أن يتّخذوا عبادى من دونى أوليآء إنّآ أعتدنا جهنّم
للكفرين نزلًا• ذلك جزاؤهم جهنّم بما
كفروا ...؛
در آن روز جهنم را به
كافران عرضه ميداريم. آيا
كافران گمان كردند ميتوانند بندگان مرا به جاي من اولياي خود انتخاب كنند. ما براي
كافران جهنم را منزلگاه قرار داديم. اينگونه كيفر آنها دوزخ است، بخاطر آنكه
كافر شدند ....»
۹. «هذان خصمان اختصموا فى ربّهم فالّذين
كفروا قطّعت لهم ثياب مّن نّار يصبّ من فوق رءوسهم الحميم؛
اينها دو گروهند كه در باره پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند: كساني كه
كافر شدند لباسهائي از آتش براي آنها بريده ميشود، و مايع سوزان و جوشان بر سر آنها فرو ميريزند.»
۱۰. «والّذين
كفروا وكذّبوا بايتنا فأولئك لهم عذاب مّهين؛
و كساني كه
كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند عذاب خواركننده اي براي آنها است.»
۱۱. «و الذين
كفروا لهم نار جهنم لا يقضى عليهم فيموتوا و لايخفف عنهم من عذابها ... وجاءكم
النّذير فذوقوا فما للظَّلمين من نّصير؛
كساني كه
كافر شدند آتش دوزخ براي آنها است، هرگز فرمان مرگ آنها صادر نميشود تا بميرند، و نه چيزي از عذابش از آنها تخفيف داده ميشود ... و
انذار كننده (الهي) به سراغ شما نيامد؟ سپس بچشيد كه براي ظالمان هيچ ياوري نيست!»
۱۲. «فلنذيقنّ الّذين
كفروا عذابا شديدا ...؛
به طور مسلم به
كافران عذاب شديدي ميچشانيم....»
۱۳. «... والّذين
كفروا وكذّبوا بايتنا أولئك أصحب الجحيم؛
... و كساني كه
كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند اصحاب دوزخند.»
۱۴. «وللّذين
كفروا بربّهم عذاب جهنّم وبئس المصير؛
و براي كساني كه به پروردگارشان
كافر شدند عذاب جهنم است و بد جايگاهي است.»
۱۵. «والّذين
كفروا بايتنا هم أصحب المشمة• عليهم نار مّؤصدة؛
و كساني كه آيات ما را انكار كرده اند افرادي شومند و نامه اعمالشان به دست چپشان داده ميشود. بر آنها آتشي است فرو بسته (كه راه فراري از آن نيست).»
۱۶. «فأنذرتكم نارا تلظّى• لايصلها إلّاالأشقى• الّذى كذّب وتولّى؛
و من شما را از آتشي كه زبانه ميكشد بيم ميدهم. كسي جز بدبخت ترين مردم وارد آن نميشود. همان كس كه آيات (خدا را) تكذيب كرد و به آن پشت نمود.»
۱۷. «إنّ الّذين
كفروا من أهل الكتب و المشركين فى نار جهنّم خلدين فيها ...؛
كافران از اهل كتاب و مشركان در دوزخند، جاودانه در آن ميمانند ....»
اخطار
نوح علیهالسلام به كفرپيشگان قومش از گرفتار شدن به عذاب دردناك:
«ولقد أرسلنا نوحا إلى قومه إنّى لكم
نذير مّبين• ... إنّى أخاف عليكم عذاب يوم أليم؛
ما نوح را به سوي قومش فرستاديم (نخستين بار به آنها گفت:) من براي شما بيم دهنده اي آشكارم. ... بر شما از عذاب روز دردناكي ميترسم!»
انذار و هشدار دادن پيامبران الهى به
كافران، از گرفتار شدن به عذاب جهنّم:
«وللّذين
كفروا بربّهم عذاب جهنّم وبئس المصير• إذا ألقوا فيها سمعوا لها شهيقا وهى تفور• تكاد تميّز من الغيظ كلّما ألقى فيها فوج سألهم خزنتها ألم يأتكم
نذير• قالوا بلى قد جاءنا
نذير فكذّبنا وقلنا ما نزّل اللّه من شىء إن أنتم إلّافى ضلل كبير؛
و براي كساني كه به پروردگارشان
كافر شدند عذاب جهنم است و بد جايگاهي است. هنگامي كه در آن افكنده ميشوند صداي وحشتناكي از آن ميشنوند و اين در حالي است كه پيوسته ميجوشد. نزديك است از شدت غضب پاره پاره شود، هر زمان گروهي در آن افكنده ميشوند نگهبانان دوزخ از آنها سؤ ال ميكنند: مگر انذاركننده الهي به سراغ شما نيامد! مي گويند: آري، انذاركننده به سراغ ما آمد، ولي ما او را تكذيب كرديم و گفتيم خداوند هرگز چيزي نازل نكرده، و شما در گمراهي بزرگي هستيد!»
انذار خداوند به
كافران از گرفتار شدن به
عذاب ذلّتبار:
۱. «بئسما اشتروا به أنفسهم أن يكفروا بما أنزل اللّه ... فباءو بغضب على غضب
وللكفرين عذاب مّهين؛
ولي آنها در مقابل بد بهائي، خود را فروختند كه بناروا به آياتي كه خدا فرستاده بود
كافر شدند و معترض بودند چرا خداوند به فضل خويش بر هر كس از بندگان خود بخواهد آيات خود را نازل ميكند، لذا خشم خداوند يكي پس از ديگري آنها را فرو گرفت و براي
كافران مجازاتي خوار كننده است.»
۲. «ولايحسبنّ الّذين
كفروا ... ولهم عذاب مّهين؛
آنها كه
كافر شدند، (و راه طغيان پيش گرفتند،) تصور نكنند ... و براي آنها، عذاب خواركننده اي (آماده شده) است!»
۳. «... وأعتدنا
للكفرين عذابا مّهينا؛
... و ما براي
كافران، عذاب خوار كننده اي آماده كرده ايم.»
۴. «... إنّ اللّه أعدّ
للكفرين عذابا مّهينا؛
... خداوند براي
كافران عذاب خوار كننده اي فراهم ساخته است.»
۵. «إنّ الّذين يكفرون باللّه ورسله ...• أولئك همالكفرون حقًّا وأعتدنا
للكفرين عذابا مّهينا؛
كساني كه خدا و پيامبران او را انكار ميكنند ... آنها
كافران حقيقي اند و براي
كافران مجازات توهين آميزي فراهم ساخته ايم.»
انذار كافران از سختىهاى قيامت:
۱. «فاختلف الأحزاب من بينهم فويل لّلّذين
كفروا من مّشهد يوم عظيم؛
ولي (بعد از او) گروهها از ميان پيروان او اختلاف كردند، واي به حال
كافران از مشاهده روز بزرگ (رستاخيز).»
۲. «اقتربت السّاعة وانشقّ القمر• خشّعا أبصرهم يخرجون من الأجداث كأنّهم جراد مّنتشر• مّهطعين إلى الدّاع يقول الكفرون هذا يوم عسر؛
قيامت نزديك شد و
ماه از هم شكافت. آنها از قبرها خارج ميشوند در حالي كه چشمهايشان از وحشت به زير افتاده و (بي هدف) همچون ملخهاي پراكنده به هر سو ميدوند! در حالي كه (بر اثر وحشت و
اضطراب) به سوي اين دعوت كننده گردن ميكشند و
كافران ميگويند امروز روز سخت و دردناكي است.»
انذار خداوند به
كافران از
غضب خود و
عذاب بزرگ:
«... ولكن مَّن شرح
بالكفر صدرا فعليهم غضب مّن اللّه ولهم عذاب عظيم؛
... آري آنها كه سينه خود را براي پذيرش
كفر گشوده اند غضب خدا بر آنها است و عذاب عظيمي در انتظارشان!»
انذار خداوند به
كافران از گرفتار شدن به عذاب شديد:
«اللّه الّذى له ما فى السّموت وما فى الأرض وويل
لّلكفرين من عذاب شديد؛
همان خدائي كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن او است، واي بر
كافران از مجازات شديد.»
كافران، اعراضكننده از انذارهاى الهى:
«ما خلقنا السّموت والأرض وما بينهما إلّابالحقّ وأجل مّسمّى و الّذين
كفروا عمّا أنذروا معرضون؛
ما
آسمانها و
زمین و آنچه در ميان اين دو است جز به حق و براي سرآمد معيني نيافريديم. اما
كافران از آنچه
انذار ميشوند رويگردان هستند.»
از وظایف پیامبر صلیاللهعلیهوآله
انذار کافران صدر اسلام بود.
كافران صدر اسلام، روى گردان از آيات و
معجزات هشدار دهنده:
«اقتربت السّاعة وانشقّ القمر• وإن يروا ءاية يعرضوا ويقولوا سحر مّستمرٌّ• حكمة بلغة فما تغن
النّذر؛
قيامت نزديك شد و ماه از هم شكافت. و هر گاه نشانه و معجزهاي را ببينند اعراض كرده ميگويند: اين سحري است مستمر! اين آيات، حكمت بالغه الهي است اما
انذارها (براي افراد لجوج) مفيد نيست.»
كافران صدراسلام، درخواست كننده نزول
فرشته اى همراه پيامبر صلیاللهعلیهوآله جهت
انذار آنان:
«وقال الّذين
كفروا إن هذا إلّاإفك افتريه ...• وقالوا مال هذا الرّسول يأكل الطّعام ويمشى فى الأسواق لولا أنزل إليه ملك فيكون معه
نذيرا؛
و
كافران گفتند: اين فقط دروغي است كه او ساخته... و گفتند چرا اين رسول غذا ميخورد؟ و در بازارها راه ميرود؟ (نه سنت فرشتگان دارد و نه روش شاهان!) چرا فرشته اي بر او نازل نشده كه همراه وي مردم را
انذار كند؟ (و گواه صدق دعوت او باشد).»
مأموريّت فردى از
بشر جهت
انذار مردم، امرى شگفتآور براى
كافران صدر اسلام:
۱. «أكان للنّاس عجبا أن أوحينآ إلى رجل مّنهم أن
أنذر النّاس ...؛
آيا اين براي مردم موجب شگفتي است كه به يكي از آنها وحي فرستاديم كه مردم را
انذار كن»
۲. «وعجبوا أن جاءهم
مّنذر مّنهم وقال الكفرون هذا سحر كذّاب؛
آنها تعجب كردند كه چرا پيامبر
انذار كننده اي از ميان آنها برخاسته، و
كافران گفتند: اين ساحر دروغگوئي است!»
۳. «بل عجبوا أن جاءهم
مّنذر مّنهم فقال الكفرون هذا شىء عجيب؛
آنها تعجب كردند كه پيامبري انذارگر از ميان خودشان آمده، و
كافران گفتند: اين چيز عجيب است!»
هشدار خداوند به
كافران مکّه از گرفتار شدن به
عذاب استیصال:
«و قال الّذين
كفروا هل ندلّكم على رجل ينبّئكم إذا مزّقتم كلّ ممزّق إنّكم لفى خلق جديد• أفلم يروا إلى ما بين أيديهم وما خلفهم مّن السّماء والأرض إن نّشأ نخسف بهم الأرض أو نسقط عليهم كسفا مّن السّماء إنّ فى ذلك لأية لّكلّ عبد مّنيب؛
كافران گفتند: آيا مردي را به شما نشان دهيم كه خبر ميدهد هنگامي كه (مرديد و خاك شديد و) سخت از هم متلاشي شديد (بار ديگر)
آفرینش تازهاي خواهيد يافت! آيا به آنچه پيش رو و پشت سر آنان از آسمان و زمين قرار دارد نگاه نكردند (تا به قدرت خدا بر همه چيز واقف شوند) اگر ما بخواهيم آنها را (با يك
زمین لرزه) در زمين فرو ميبريم، يا قطعات سنگهائي از آسمان را بر آنها فرو ميريزيم، در اين نشانه روشني (بر قدرت خدا است) براي هر بنده
توبه كار.»
اثر نبخشيدن انذارهاى پيامبر صلیاللهعلیهوآله بر
مشرکان و
كافران صدر
اسلام:
۱. «إنّ الّذين
كفروا سواء عليهم ءأنذرتهم أم لمتنذرهم لايؤمنون؛
كساني كه
كافر شدند براي آنها تفاوت نميكند كه آنان را (از عذاب خداوند) بترساني يا نترساني، ايمان نخواهند آورد.»
۲. «وسواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لايؤمنون؛
براي آنها يكسان است، چه انذارشان كني يا نكني، ايمان نميآورند.»
۳. «اقتربت السّاعة وانشقّ القمر• وإن يروا ءاية يعرضوا ويقولوا سحر مّستمرٌّ• ولقد جاءهم مّن الأنباء ما فيه مزدجر• حكمة بلغة فما تغن
النّذر؛
قيامت نزديك شد و ماه از هم شكافت. و هر گاه نشانه و معجزهاي را ببينند اعراض كرده ميگويند: اين سحري است مستمر! به اندازه كافي براي انزجار از بديها اخبار (انبيا و امتهاي پيشين) به آنها رسيده است. اين آيات، حكمت بالغه الهي است اما
انذارها (براي افراد لجوج) مفيد نيست.»
هشدار خداوند به
كافران مكّه و مانعان
ذکر خدا در
مساجد، از
ذلّت دنيايى و عذاب آخرتى:
«ومن أظلم ممّن مّنع مسجد اللّه أن يذكر فيها اسمه ... لهم فى الدّنيا خزى ولهم فى الأخرة عذاب عظيم؛
چه كسي ستمكارتر از كساني است كه از بردن نام خدا در مساجد او جلوگيري ميكنند و سعي در
ویرانی آنها دارند، شايسته نيست آنان جز با
ترس و وحشت وارد اين كانونهاي
عبادت شوند، بهره آنها در دنيا رسوائي و در سراي ديگر عذاب عظيم است.»
پيامبر اسلام صلیاللهعلیوآله، موظّف به بيم دادن
كافران و مشركان زمان خود:
۱. «وهذا كتب أنزلنه مبارك مّصدّق الّذى بين يديه
ولتنذر أمّ القرى ومن حولها ...؛
و اين كتابي است كه آنرا نازل كرديم، كتابي است پر بركت كه آنچه را پيش از آن آمده تصديق ميكند، (آنرا فرستاديم تا مردم را به پاداشهاي الهي بشارت دهي) و براي اينكه (مردم) ام القري (مكه) و آنها كه گرد آن هستند بترساني ....»
۲. «أكان للنّاس عجبا أن أوحينآ إلى رجل مّنهم أن
أنذر النّاس ... قال الكفرون إنّ هذا لسحر مّبين؛
آيا اين براي مردم موجب شگفتي است كه به يكي از آنها وحي فرستاديم كه مردم را
انذار كن و به كساني كه ايمان آورده اند
بشارت ده كه براي آنها پاداشهاي مسلم نزد پروردگارشان (و سابقه نيك) است (اما)
كافران گفتند اين
ساحر آشكاري است.»
۳. «وأنذرهم يوم الحسرة ... وهم لايؤمنون؛
آنها را از روز حسرت (روز رستاخيز كه براي همه مايه تاسف است) بترسان ... و ايمان نميآورند.»
۴. «فإنّما يسّرنه بلسانك لتبشّر به المتّقين
وتنذر به قوما لّدًّا؛
ما قرآن را بر زبان تو آسان ساختيم تا پرهيزكاران را بوسيله آن بشارت دهي و دشمنان سرسخت را
انذار كني.»
۵. قل إنّمآ أنذركم بالوحى ولايسمع الصّمّ الدّعآء إذا ما ينذرون.
۶. «... قل أفأنبّئكم بشرّ مّن ذلكم النّار وعدها اللّه الّذين
كفروا وبئس المصير؛
... بگو: آيا شما را به بدتر از اين خبر دهم ؟ همان آتش سوزنده (دوزخ) است كه خدا به
كافران وعده داده، و بدترين جايگاه است!»
۷. «
لتنذر قوما مّا
أنذر ءاباؤهم فهم غفلون• لقد حقّ القول على أكثرهم فهم لايؤمنون؛
تا قومي را
انذار كني كه پدران آنها
انذار نشدند و لذا آنها غافلند. فرمان (الهي) در باره اكثر آنها تحقق يافته، به همين جهت ايمان نميآورند.»
قرآن، كتابى انذاردهنده به
كافران و مشركان مكّه، درباره نزديكى قيامت:
«هذا
نذير مّن
النّذر الأولى• أزفت الأزفة• ليس لها من دون اللّه كاشفة• أفمن هذا الحديث تعجبون؛
اين (پيامبر) بيم دهنده اي از بيم دهنده گان پيشين است. آنچه بايد نزديك شود نزديك شده است (و قيامت فرا ميرسد). و هيچكس جز خدا نميتواند شدائد آنرا برطرف سازد. آيا از اين سخن تعجب ميكنيد؟»
مقصود از «
النّذير» مىتواند پيامبراكرم صلیاللهعلیوآله و يا قرآن باشد.
هشدار پيامبر صلیاللهعلیوآله به
كافران صدر اسلام از عذاب:
۱. «هل ينظرون إلّاأن تأتيهم الملئكة أو يأتى ربّك ... قل انتظروا إنّا منتظرون؛
آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان مرگ به سراغشان بيايند، يا خداوند (خودش) به سوي آنها بيايد (چه انتظار محالي؟!) ... بگو (اكنون كه شما چنين انتظارات غلطي داريد) انتظار بكشيد ما هم انتظار (كيفر شما را) ميكشيم!»
۲. «ويقولون لولا أنزل عليه ءاية مّن رّبّه فقل إنّما الغيب للّه فانتظروا إنّى معكم مّن المنتظرين؛
و ميگويند چرا معجزه اي از پروردگارش بر او نازل نميشود؟ بگو غيب (و معجزات) براي خدا (و به فرمان او) است شما در انتظار باشيد من هم با شما در انتظارم (شما در انتظار معجزات اقتراحي و بهانه جويانه باشيد و من هم در انتظار مجازات شما!).»
اخطار پيامبر صلیاللهعلیوآله به
كافران صدر اسلام، از گرفتار شدن به عذابى مانند عذاب نابودكننده پيشينيان:
۱. «واتل عليهم نبأ نوح إذ قال لقومه يقوم إن كان كبر عليكم مّقامى وتذكيرى بايت اللّه فعلى اللّه توكّلت فأجمعوا أمركم وشركآءكم ثمّ لايكن أمركم عليكم غمّة ثمّ اقضوا إلىّ ولاتنظرون• فكذّبوه فنجّينه ومن مّعه فى الفلك وجعلنهم خلئف وأغرقنا الّذين كذّبوا بايتنا فانظر كيف كان عقبة المنذرين؛
بخوان بر آنها سرگذشت نوح را، آن هنگام كه به قوم خود گفت اي قوم من اگر موقعيت و يادآوري من نسبت به آيات الهي بر شما سنگين (و غير قابل تحمل) است (هر كار از دستتان ساخته است بكنيد) من بر خدا توكل كرده ام فكر خود و قدرت معبودهايتان را جمع كنيد و هيچ چيز بر شما مستور نماند سپس به حيات من پايان دهيد (و لحظه اي) مهلتم ندهيد! (اما توانائي نداريد). اما آنها او را تكذيب كردند و ما او و كساني را كه با او در كشتي بودند نجات داديم، آنها را جانشين (و وارث
كافران) قرار داديم و كساني را كه آيات ما را تكذيب كردند غرق نموديم پس ببين عاقبت كار آنها كه
انذار شدند (و به
انذار الهي اهميت ندادند) چگونه بود؟!»
۲. «فهل ينتظرون إلّامثل أيَّام الَّذين خلوا من قبلهم قل فانتظروا إنّى معكم مّن المنتظرين؛
آيا آنها همانند روزهاي پيشينيان را انتظار ميكشند (و همانند بلاها و مجازاتهايشان را) بگو شما انتظار بكشيد من نيز با شما انتظار ميكشم!»
۳. «وقل لّلّذين لايؤمنون اعملوا على مكانتكم إنّا عملون• وانتظروا إنّا منتظرون؛
و به آنها كه ايمان نميآورند بگو هر چه در قدرت داريد انجام دهيد ما هم انجام ميدهيم؟ و انتظار بكشيد ما هم منتظريم!»
۴. «
وأنذر النّاس يوم يأتيهم العذاب فيقول الّذين ظلموا ربّنآ أخّرنآ إلى أجل قريب نّجب دعوتك ونتّبع الرّسل ...• وسكنتم فى مسكن الّذين ظلموا أنفسهم وتبيّن لكم كيف فعلنا بهم وضربنا لكم الأمثال؛
و مردم را از روزي كه عذاب الهي به سراغشان ميآيد بترسان، آن روز كه ظالمان ميگويند پروردگارا مدت كوتاهي ما را مهلت ده، تا دعوت تو را بپذيريم، و از پيامبران پيروي كنيم ... (شماها نبوديد كه) در منازل (و كاخهاي) كساني كه به خويشتن ستم كردند سكني گزيديد؟ و براي شما آشكار شد چگونه با آنها رفتار كرديم، و براي شما مثلها (از سرگذشت پيشينيان) زديم (باز هم بيدار نشديد).»
۵. «ربما يودّ الّذين
كفروا لو كانوا مسلمين• ذرهم يأكلوا ويتمتّعوا ويلههمالأمل فسوف يعلمون• ومآ أهلكنا من قرية إلّاولها كتاب مَّعلوم؛
كافران (هنگامي كه آثار شوم اعمال را ببينند) چه بسا آرزو ميكنند مسلمان بودند! بگذار آنها بخورند و بهره گيرند و آرزوها آنانرا غافل سازد، ولي به زودي خواهند فهميد. ما (اهل) هيچ شهر و دياري را هلاك نكرديم مگر اينكه اجل معين (و زمان تغيير ناپذيري) داشتند.»
۶. قل كلٌّ مّتربّص فتربّصوا فستعلمون من أصحب الصّرط السّوىّ ومن اهتدى.
۷. «فإن أعرضوا فقل أنذرتكم صعقة مّثل صعقة عاد وثمود؛
اگر آنها رويگردان شوند بگو: من شما را به
صاعقهای همانند صاعقه
عاد و
ثمود تهديد ميكنم!»
هشدار
خداوند به
كافران صدر اسلام، از عذاب قيامت:
۱. «وذر الّذين اتّخذوا دينهم لعبا ولهوا وغرّتهم الحيوة الدّنيا وذكّر به أن تبسل نفس بما كسبت ليس لها من دون اللّه ولىٌّ ولا شفيع وإن تعدل كلّ عدل لّايؤخذ منهآ أولئك الَّذين أبسلوا بما كسبوا لهم شراب مّن حميم وعذاب أليم بما كانوا يكفرون؛
كساني را كه آئين (فطري) خود را به بازي و سرگرمي (و استهزاء) گرفتند و زندگي دنيا آنها را مغرور ساخته رها كن و به آنها يادآوري نما تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند، (در آن روز) جز خدا نه يار و ياوري دارند و نه شفاعت كنندهاي و (چنين كسي) اگر هر گونه عوضي بپردازد از او پذيرفته نخواهد شد آنها كساني هستند كه گرفتار اعمالي شده اند كه انجام داده اند، نوشابهاي از آب سوزان براي آنها است و عذاب دردناكي به خاطر اينكه
كفر ورزيدند.»
۲. «هل ينظرون إلّاتأويله يوم يأتى تأويله يقول الَّذين نسوه من قبل قد جآءت رسل ربّنا بالحقّ فهل لَّنا من شفعآء فيشفعوا لنآ أو نردّ فنعمل غير الّذى كنّا نعمل قد خسروا أنفسهم وضلّ عنهم مّا كانوا يفترون؛
آيا آنها انتظار دارند سرانجام تهديدهاي الهي را مشاهده كنند؟ آنروز كه اين امر انجام گيرد (كار از كار گذشته و بيداري سودي نخواهد داشت و) آنها كه آنرا قبلا فراموش كرده بودند ميگويند فرستادگان پروردگار ما به حق آمدند، آيا (امروز) شفيعاني براي ما وجود دارند كه براي ما شفاعت كنند؟ يا (امكان دارد) باز گرديم و اعمالي غير از آنچه انجام داديم انجام دهيم؟! (ولي) آنها سرمايه وجود خود را از دست دادند و معبودهائي را كه به دروغ ساخته بودند همگي از نظرشان گم ميشوند (نه راه بازگشتي دارند و نه شفيعاني).»
۳. «وقال الّذين
كفروا ...• إن كاد ليضلّنا عن ءالهتنا لولا أن صبرنا عليها وسوف يعلمون حين يرون العذاب من أضلّ سبيلا؛
و
كافران گفتند: ... اگر ما بر پرستش خدايانمايان استقامت نكنيم بيم آن ميرود كه او ما را گمراه سازد! اما هنگامي كه عذاب الهي را ديدند به زودي ميفهمند چه كسي گمراه بوده است؟!»
۴. «ما ينظرون إلّاصيحة وحدة تأخذهم وهم يخصّمون؛
(اما) جز اين انتظار نميكشند كه يك صيحه عظيم (آسماني) آنها را فرو گيرد در حالي كه مشغول جدال (در امور دنيا) هستند!»
۵. «وأنذرهم يوم الأزفة إذ القلوب لدى الحناجر كظمين ما للظَّلمين من حميم ولا شفيع يطاع؛
آنها را از روز نزديك بترسان، روزي كه از شدت وحشت دلها به گلوگاه ميرسد، و تمامي وجود آنها مملو از اندوه ميگردد، براي ستمكاران دوستي وجود ندارد و نه شفاعت كننده اي كه شفاعتش پذيرفته شود.»
۶. «هل ينظرون إلّاالسّاعة أن تأتيهم بغتة وهم لايشعرون؛
آنها چه انتظاري ميكشند؟ جز اينكه قيامت ناگهان به سراغ آنها آيد در حالي كه خبر ندارند.»
۷. «فهل ينظرون إلّاالسّاعة أن تأتيهم بغتة فقد جاء أشراطها فأنّى لهم إذا جاءتهم ذكريهم؛
آيا آنها جز اين انتظاري دارند كه قيامت ناگهان برپا شود (آنگاه ايمان آورند) در حالي كه هم اكنون نشانه هاي آن آمده است، اما هنگامي كه بيايد تذكر و ايمان آنها سودي نخواهد داشت.»
۸. «إنّا أنذرنكم عذابا قريبا يوم ينظر المرء ما قدّمت يداه و يقول
الكافر يليتنى كنت تربا؛
و ما شما را از عذاب نزديكي بيم ميدهيم، اين عذاب در روزي خواهد بود كه انسان آنچه را از قبل با دستهاي خود فرستاده ميبيند، و
كافر ميگويد: اي كاش خاك بودم!»
هشدار پيامبر صلیاللهعلیوآله به
كافران و منكران قيامت، از گرفتار شدن به عذاب آخرتى:
۱. «قل لّلّذين
كفروا ستغلبون وتحشرون إلى جهنّم وبئس المهاد؛
به آنها كه
كافر شدند بگو: (از پيروزي موقت خود در جنگ احد، شاد نباشيد! بزودي مغلوب خواهيد شد، و (سپس در رستاخيز) به سوي جهنم، محشور خواهيد شد. و چه بد جايگاهي است!»
۲. «أفبعذابنا يستعجلون• فإذا نزل بساحتهم فساء صباح المنذرين• وتولّ عنهم حتّى حين؛
آيا آنها براي عذاب ما عجله ميكنند؟! اما هنگامي كه عذاب ما در صحن خانه هاشان فرود آيد صبحگاهان بدي خواهند داشت. از آنها روي بگردان تا زمان معيني.»
پيامبر صلیاللهعلیوآله موظّف به
انذار كافران و مشركان از
توانایی خدا بر عذاب نابودكننده آنان:
«قل هو القادر على أن يبعث عليكم عذابا مّن فوقكم أومن تحت أرجلكم ...؛
بگو او قادر است كه عذابي از طرف فوق يا از زير پاي شما بر شما بفرستد ....»
هشدار خداوند به
كافران از عذاب
دوزخ:
«وأنّ الّذين لايؤمنون بالأخرة أعتدنا لهم عذابا أليما؛
و اينكه آنها به قيامت ايمان نميآورند عذاب دردناكي برايشان آماده ساخته ايم.»
انذار خداوند به
كافران و مشركان مكّه، از گرفتار شدن به عذاب بزرگ در قيامت:
«إنّا بلونهم كما بلونا أصحب الجنّة إذ أقسموا ليصرمنّها مصبحين• كذلك العذاب ولعذاب الأخرة أكبر لو كانوا يعلمون؛
ما آنها را آزموديم همانگونه كه صاحبان باغ را آزمايش كرديم، هنگامي كه سوگند ياد كردند كه ميوه هاي باغ را صبحگاهان (دور از انظار مستمندان) بچينند. اينگونه است عذاب خداوند (در دنيا) و عذاب آخرت از آن هم بزرگتر است اگر ميدانستند.»
خداوند، انذاركننده
كافران دوران پيامبر صلیاللهعلیوآله، از
آتش دوزخ:
۱. «فإن لّم تفعلوا ولن تفعلوا فاتّقوا النّار الّتى وقودها النّاس والحجارة أعدّت
للكفرين؛
اگر اين كار نكرديد و هرگز نخواهيد كرد از آتشي بترسيد كه هيزم آن بدنهاي مردم (گنهكار) و سنگهاي است كه براي
كافران مهيا شده است.»
۲. «هذان خصمان اختصموا فى ربّهم فالّذين
كفروا قطّعت لهم ثياب مّن نّار يصبّ من فوق رءوسهم الحميم؛
اينها دو گروهند كه در باره پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند: كساني كه
كافر شدند لباسهائي از آتش براي آنها بريده ميشود، و مايع سوزان و جوشان بر سر آنها فرو ميريزند.»
۳. «فأنذرتكم نارا تلظّى؛
و من شما را از آتشي كه زبانه ميكشد بيم ميدهم.»
۴. «ألهيكم التّكاثر• حتّى زرتم المقابر• كلّا سوف تعلمون• ثمّ كلّا سوف تعلمون• كلّا لو تعلمون علم اليقين• لترونّ الجحيم؛
تفاخر و تكاثر شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل كرده). تا آنجا كه زيارت قبرها رفتيد (و قبور مردگان خود را برشمرديد). چنين نيست كه شما خيال ميكنيد به زودي خواهيد دانست. باز چنان نيست كه شما ميپنداريد به زودي خواهيد دانست. چنان نيست كه شما خيال ميكنيد اگر شما علم اليقين (به آخرت) داشتيد (به سراغ اين موهومات و تفاخرها نميرفتيد). شما قطعا جهنم را خواهيد ديد!»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۱۵۳، برگرفته از مقاله «انذار کافران».