الرحلة الآنوریة إلی الأصقاع الحجازیة و الشامیة (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
الرحلة الآنوریة الی الاصقاع الحجازیة و الشامیة، تألیف
محمد کردعلی از نویسندگان معاصر سوری به
عربی است. او در بسیاری از سفرها با پاشاهای عثمانی همراه بوده و احوالات آنها را با توصیفات مبالغه آمیز گزارش کرده است.
تبویب و فصلبندی خاصی بر کتاب حاکم نیست و از
سفر به
لبنان،
سوریه،
مصر،
فلسطین و
مدینه منوره به صورت سلسلهوار گزارش کرده است. هر یک از گزارشهای کتاب با مدح و ثنا و مبالغههایی درباره
انور پاشا و یا
جمال پاشا آغاز میشود و با ذکر جزئیات سفر، اشعار و نامهها یا احکامی را که در رابطه با آنها صادر شده است، را میآورد. نوشتههای جراید در مدح پاشاها با ذکر نام نشریه عیناَ نقل شده است. شیوه نگارش کردعلی را میتوان سهل ممتنع نامید. وی با تعبیراتی لطیف، الفاظی بلیغ و کلماتی به قدر معانی آنها از تکلف و تصنع پرهیز کرده است.
این اثر در رابطه با یکی از شخصیتهای عثمانی به نام انور پاشا و مسافرتهای و سرگذشت اوست. از او و کسانی؛ مانند جمال پاشا بسیار نام برده شده و در مدح و ثنای آنها بسیار قلم زده است؛ به عنوان مثال در صفحه ۱۴۱ کتاب میخوانیم که انور پاشا مردی بوده که از شیر دیانت اسلامی نوشیده و در خانه
تقوی و صلاح رشد یافته و در رگهایش خون شهامت هاشمی جریان داشته است.
اصطلاح پاشا در تاریخ عثمانی تاریخچه مفصلی دارد که به جهت آشنایی با فضای کتاب لازم است، خلاصهای از آن ارائه میگردد:
امپراتوری عثمانی که به دست ترکانِ رانده شده، در پی هجوم
مغول، در آسیای صغیر تأسیس شد، وسیعترین حکومت ادوار متأخر
تاریخ اسلام بود که
سلطان در رأس آن قرار داشت. پاشا( باشا در متون عربی) بالاترین عنوان یا لقب افتخاری در تشکیلات عثمانی بود که
سلطان به برخی از صاحب منصبان عالی رتبه کشوری، لشکری و نیز درباری اعطا میکرد. دراوایل حکومت عثمانی( تا ۹۲۳ ق)، شمار پاشاها بسیار نبود و تنها به مقامهای صدراعظم و امیرالامراهای ایالات روم ایلی و آناتولی اعطا میشد. در دوران
سلطان محمد فاتح که قسطنطنیه( بعدها
استانبول) فتح شد، در نتیجه گسترش قلمرو عثمانی و تکامل سازمان اداری آن، مقام وزارت اهمیت فزاینده یافت.
سلطان محمد برای مراقبت و محدود کردن صدر اعظم، وزیرانی با لقب پاشا منصوب کرد؛ ولی از آن جا که قدرت و نفوذ آنها عملاً به اندازه قدرت و نفوذ زیاد صدراعظم نبود، بیشترشان به تدریج در چرخه توطئه و رشوهخواری تحلیل میرفتند.
در
قرن دهم، که عصر
طلایی عثمانیان بود، شمار پاشاها بیشتر شد و عنوان پاشا به عموم وزرا( مانند وزیر دوم و وزیر سوم)، والیان جدیدتر و امرا نیز اعطا میشد؛ چنانکه همه صاحب منصبان عالی رتبه
سلطان سلیم اوّل در جنگ معروف چالداران، عنوان پاشا داشتند و همچنین در همین دوران بود که عثمانیها پس از پیروزی چالداران و آسوده شدن از جانب پادشاهی
شیعه ایران، افریقای شمالی را تصرف کردند و والیانی با عنوان پاشا در مصر، سوریه، طرابلس( لیبی)،
تونس و
الجزایر منصوب نمودند. بعضی از این پاشاها با گذشت زمان، اقتدار فزاینده یافتند و در سدههای بعد، عملاً به صورت حکمرانان مستقل در آمدند؛ مانند محمدعلی پاشا حاکم مصر و از مهمترین شخصیتهای متأخر تاریخ اسلام، که
سلطنت او در آن دیار موروثی شد.
در دوران پس از
نهضت مشروطه ۱۳۲۶ ق / ۱۹۰۸، پاشاها به بیشترین شمار خود رسیدند و در سرزمینهای امپراتوری رو به زوال عثمانی، حدود ششصد پاشا میزیستند.
گفتنی است که برخی از این پاشاها در جنبشهای سیاسی آن روزگار جایگاه ویژهای داشتهاند. انور پاشا، طلعت پاشا و جمال پاشا از جمله آنان بودند که پس از خلع
سلطان محمد پنجم و وزیرش
داماد فرید پاشا، حکومت سه نفره تشکیل دادند. بیشتر پاشاهای برجسته عثمانی، به ویژه وزیران اعظم، گذشته از نقش مهمّ سیاسی، نقش فرهنگی و اجتماعی برجستهای نیز داشتهاند، که البته این جنبه آنها ربط مستقیم به سمت پاشایی ایشان نداشت. بدین گونه که وزرای عثمانی، به گونهای سنتی و دیر پا، در ایجاد
مساجد، کاروانسراها،
حمامها، بازارها، کتابخانهها و بناهای دیگر از این قبیل، با
سلاطین و امرای خود رقابت میکردند که نتیجه آن پدید آمدن آثار فرهنگی بسیار در سرزمینهای امپراتوری عثمانی بودهاست.
انور پاشا که نویسنده از او با عنوان نابغه انقلابات عثمانی یاد میکند، در سال ۱۳۳۲ ق / ۱۹۱۴ م به وزارت
جنگ ( النظارة الحربیة) منصوب شد و همزمان ریاست ستاد ارتش عثمانی را نیز به عهده گرفت. او به بازسازی ارتش عثمانی همت گماشت و عناوین نظامی جدید و نیز شیوه نگارش نوینی برای حروف مصوت و صامت وضع کرد که انوریه نامیده شد( نام کتاب نیز از همین نام گرفته شده است). درباره زندگی سیاسی و نظامی او نظریات موافق و مخالف بسیار ابراز شده است. برخی پیروزیهای او در برخی جبههها سبب محبوبیت او در افکار عمومی شد؛ اما برخی او را مسئول شکست
ترکیه و تجزیه
دولت عثمانی در جنگ جهانی اول دانستهاند. بخش اعظمی از کتاب را قصاید و اشعاری است که در مدح انور پاشا سروده شده است. بخشی را نیز نامهها تشکیل میدهد.
نویسنده در بخشهای مختلف از مدارس و مساجدی که دیده است، گزارش کرده و برخی فقرات حاکی از حریت او در نقل مطالب است. در صفحه ۱۶۴ کتاب با اشاره به بخشهایی از سخنرانی شیخ اسعد شقیری چنین میآورد:پیامبر در حدیثی سید ما
علی بن ابیطالب ( ع) را مورد خطاب قرارداد و فرمود:انت سید المرسلین و یعسوب الموحدین و سپس سیادت آن حضرت را به دلیل حفاظت بر کیان
مسلمین و حرص بر اقامه شعائر
دین و رهبری
سپاه اسلام و... میداند تا آن جا که به مقام راضیاَ مرضیاَ نائل گردید.
در ابتدا مقدمهای از مؤلف و در انتها فهرست محتوای کتاب آمده است.
۱- متن کتاب.
۲- مقاله پاشا و پاشایی، حجت فخری، مجله مقالات و بررسیها، زمستان ۱۳۷۷، صفحه ۱۳۳.
۳- دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۰، صفحه ۴۰۲.
نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).