الإیضاح فی علوم البلاغة (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«الإیضاح فی
علوم البلاغة»، از آثار ممتاز و بسیار تأثیرگذار متخصص بزرگ
علوم بلاغی، جلالالدین محمد بن عبدالرحمن بن عمر بن احمد بن محمد، مشهور به خطیب قزوینی است.
«الإیضاح فی
علوم البلاغة»، از آثار ممتاز و بسیار تأثیرگذار متخصص بزرگ
علوم بلاغی، جلالالدین محمد بن عبدالرحمن بن عمر بن احمد بن محمد، مشهور به خطیب قزوینی است که آن را استاد ابراهیم شمسالدین تصحیح کرده و با افزودن مقدمه و تعلیقات منتشر کرده است. در این اثر، یک دوره مسائل
علوم بلاغی( معانی، بیان و بدیع) ذکر شده است. نام کامل این اثر عبارت است از: «الإیضاح فی
علوم البلاغة، المعانی و البیان و البدیع».
این کتاب از یک مقدمه و سه بخش اصلی به ترتیب ذیل تشکیل شده است:
۱. معانی (شامل احوال اسناد خبری، حقیقت و مجاز عقلی، احوال مسند و مسندالیه، احوال متعلقات فعل، قصر، انشاء، وصل، فصل، مساوات، ایجاز و اطناب)؛
۲.
بیان (شامل
تشبیه،
حقیقت و مجاز،
استعاره و
کنایه)؛
۳.
بدیع (شامل تعریف
علم بدیع، مطابقه،
تضاد و
ایهام تضاد، مشاکله و...).
درباره روش و محتوای این اثر چند نکته گفتنی است:
مصحح محترم در مقدمهاش که زمان و مکان نگارشش را مشخص نکرده، چند نکته مهم را یادآور شده:
أ. کتاب حاضر از نظر
جامعیت، ممتاز است و هیچ مطلب بزرگ یا کوچکی از مباحث
بلاغت را فراموش نکرده و همه را با تفصیل و دقت توضیح داده و به همه نظریههای گذشته یا معاصرش اشاره کرده است؛
ب. در تصحیح کتاب حاضر، چند مورد را انجام دادهام:
نخست: زندگینامه مؤلف را نوشتم؛
دوم: مقدمهای در موضوع بلاغت و فنونش تهیه کردم؛
سوم: نصوصی را که مؤلف نقل کرده و مورد مناقشه قرار داده، با آثار قدما، مانند «أسرار البلاغة» عبدالقاهر جرجانی و «کشاف» زمخشری و «مفتاح
العلوم»
سکاکی، مقابله و مقایسه کردم و کوشیدم تا مطالب با صحت و دقت نقل شود؛
چهار: با استفاده از فرهنگهای لغوی مشهور، معانی لغات مشکل را در پاورقی شرح دادم؛
پنج: در حاشیههای کتاب، همه نویسندگان و کتابهایشان را با
ذکر منابع آن بهصورت وافی معرفی کردم؛
شش: همه
احادیث نبوی را استخراج کرده و نصّش را با استفاده از کتب حدیثی معتبر ضبط کردم و آنچه در پاورقی نیامده، یا مشهور است و یا به اطلاعاتی درباره آن دست نیافتهام؛
هفت: آدرس همه
آیات قرآن را که در
کتاب استفاده شده، با استفاده از « المعجم المفهرس» مشخص کردم؛
هشت: منابع همه شواهد شعری را در جای خودش مشخص کردم.
مصحح، زندگی خطیب قزوینی و تحصیلات و اشتغالات و آثار
علمی او را بهصورت مختصر و مفید نوشته است. از جمله تأکید کرده است که
خطیب قزوینی که بسیار باهوش و تیزذهن، شیرینکلام و خوشمنظر و اهل
انصاف بود و خطّ خوشی هم داشت و به ترتیب در روم، دمشق و مصر نیز
قضاوت میکرد و به دستور سلطان در مصر در
جامع القلعة خطابه میخواند، مردم را به فراگیری
اصول فقه و
معانی و بیان
تشویق میکرد. او همچنین منابع متعددی برای شرح حال وی یاد کرده است.
نویسنده در مقدمهاش که مشخصات نگارش آن نیز
معلوم نیست، تأکید کرده است که این کتاب در
علم بلاغت و توابع آن است و آن را
ایضاح نامیدم و آن را بر طبق نظم کتاب
مختصر خودم که «
تلخیص المفتاح» نامیدهام، قرار دادم و مطالب را مقداری توضیح دادم تا مانند شرح بر آن کتاب باشد و مواضع مشکل آن کتاب را حل کردم و مبهماتش را روشن ساختم و آنچه در «تلخیص المفتاح» نبود، ولی در « مفتاح
العلوم»
سکاکی بود، بدان افزودم و آنچه در «مفتاح
العلوم» نبود، از عبدالقاهر جرجانی در دو کتابش، «
دلائل الإعجاز» و «أسرار البلاغة» گرفتم و همچنین از
کلام دیگران نیز هرچه توانستم، برگرفتم و خلاصه همه آن موارد را استخراج و
تهذیب کرده و منظم ساختم تا آنکه هر چیزی در جای خودش قرار گرفت و همچنین هرچه به فکر خودم رسید و در جای دیگری نیز نبود، به آن افزودم؛ پس سپاس خدای را که این اثر،
جامع مطالبی شد که در جاهای گوناگون پراکنده است.
نویسنده با بیان این مطلب که در مورد تفسیر
فصاحت و بلاغت، اقوال متعددی وجود دارد، به بحث در باره تعریف فصاحت و بلاغت پرداخته و بلاغت را منحصر در
علم معانی و بیان دانسته و
علم بدیع را تابع
علوم معانی و بیان قرار داده است.
نویسنده، مقصود از
علم معانی را منحصر در هشت باب دانسته است: «احوال اسناد خبری»؛ «احوال مسندالیه»؛ «احوال مسند»؛ «احوال متعلقات فعل»؛ «قصر»؛ «انشاء»؛ «فصل و وصل» و «
ایجاز و
اطناب و مساوات». او سپس وجه این انحصار را توضیح داده است.
نویسنده با اشاره به تعریفی که
سکاکی برای بلاغت مطرح کرده، این مطلب را که او فصاحت را به دو قسم لفظی و معنوی تقسیم کرده، توضیح داده و سپس بهعنوان مثال، نکتههای موجود در
آیه «
وَ قِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِی مَاءَکِ وَ یَا سَمَاءُ أَقْلِعِی وَ غِیضَ الْمَاءُ وَ قُضِی الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَی الْجُودِیِّ وَ قِیلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ»
را از نظر فصاحت و بلاغت تشریح کرده است.
استاد ابراهیم شمسالدین در پاورقیهای
عالمانهاش کوشیده تا منابع مباحث را استخراج و ارائه کند و در اکثر موارد موفق شده و مستندات را آورده
و البته گاهی نیز توفیق نیافته و یادآور شده که مطلب مذکور در منابع قابل دسترس، پیدا نشد.
همچنین ایشان در مواردی، کتابها یا شخصیتها و اندیشمندان مورد بحث، مانند عبدالقاهر جرجانی، امرؤالقیس، جاحظ و... را معرفی کرده است.
بیشتر پاورقیهای مصحح محترم، توضیحی و استنادی است و گاه، انتقادی و یا ترکیبی- توضیحی، استنادی و انتقادی.
همچنین مصحح محترم در پاورقیها، منابع شواهد شعری را
ذکر کرده و وزن عروضی
اشعار آن را معین کرده که مثلاً «من الطویل» یا «من البسیط» یا «من السریع» یا «من المتقارب» و... .
مصحح محترم در پایان، فهرستهای فنی (
آیات، اشعار، انصاف و اجزاء ابیات و مطالب) برای کتاب حاضر تنظیم کرده است.
شایان ذکر است که اثر حاضر از نظر منزلت
علمی، از آثار شاخص و سرنوشتساز در
تاریخ علم محسوب میشود و نظم موجود در ساختار
علمی علوم بلاغی (معانی، بیان و بدیع) که امروزه پذیرفته شده است، ثمره تلاش
علمی خطیب قزوینی در این اثر ارزنده است.
نرمافزار ادبيات عرب، مرکز تحقيقات کامپيوتري
علوم اسلامي.