الإکسیر فی علم التفسیر (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«الاکسیر فی علم التفسیر» تالیف
سلیمان طوفی بغدادی مقارن
قرن هفتم به
زبان عربی که پس از تحقیق، تصحیح عبد القاهر حسین، استاد
بلاغت دانشکده بنات الاسلامیه دانشگاه الازهر پیرامون
علوم قرآنی به چاپ رسیده است. انگیزه
طوفی از تالیف کتاب وضع قانونی جهت فهم اشکالات علم
تفسیر بوده است.
شامل یک مقدمه از محقق که در آن به معرفی
طوفی، جایگاه و تالیفات او پرداخته است. مقدمه
طوفی مشتمل بر سه قسم و دو جمله (بخش) میباشد که تفصیل آن در فهرست موضوعات آمده است میباشد.
طوفی در مقدمه از معنای تفسیر و تاویل بحث و در ادامه از معانی قرآن، علوم قرآنی،
علم معانی و
بیان، احکام آن، الفاظ مفرد و مرکب و صفات آنها، مباحثی از
فصاحت، بلاغت مطرح می کنند. نگارنده در وضع قوانین تابع کسی نبوده بلکه اکثر مطالب تحقیقات فردی اوست همانطور که در اول کتاب، خودش هم به این مطلب اشاره میکند.
پس از تعریف تفسیر و تاویل و بیان اینکه قسمتی از قرآن از جهت لفظ و معنا واضح و احتیاج به تفسیر ندارد و بعضی دیگر احتیاج به تفسیر دارد، پیرامون جواب این سئوال که فایده اشتمال قرآن بر معانی و الفاظی که محتاج به تفسیر دارد چیست، در حالیکه
خداوند قرآن را برای عمل کردن انسانها به مضمونش کرده است، مسائلی را مطرح کرده و به بیان علومی که قرآن شامل آنهاست و
مفسرین باید به آنها توجه داشته باشند پرداخته و توجه مفسر به علوم مربوط به الفاظ مثل علم به کلمات غریب، مفردات،
تصریف،
نحو و شناخت
قرائات هفتگانه و علوم مورد نیاز در فهم معانی قرآن مثل علم
ستاره شناسی، زیست شناسی، اصول دینی،
تاریخ گذشتگان، قصههای انبیاء،
اصول فقه،
منطق،
فقه و... را حایز اهمیت دانسته و در قسم بعدی از علم معانی و بیان بحث میکند و بدین جهت که این دو از مهمترین علوم قرآنی هستند آنها را مورد پژوهش قرار داده و علم بیان را علمی میداند که متعلق به الفاظ و ظهور مراد آنهاست. در بخش اول از آداب تالیف و کیفیت رسیدن به آن بحث، و بیان میشود که معانی برای الفاظ مثل
روح برای جسد بوده و نقص در معنا یا لفظ باعث نقص در کلام میشود و کسی که قصد تالیف دارد باید در نوشتارش فهم طرف مقابل را در نظر گرفته و خود را با مطالعه انواع علوم عرب، اشعار، خطبهها، نظم و نثرشان، ورزیده کرده تا رعایت قوانین تالیف برای او
ملکه و بتواند به راحتی مراد خویش را به متکلم بفهماند. نویسنده اصل را بر اراده حقیقی و
مجاز را فرع دانسته و بر این باور است اگر چه بعض مجازها، مجاز مشهورند و در فهماندن مطلب، بلیغ تر میباشد ولی باز هم اصل بر حقیقت است.
نویسنده در اعتراض به
ابن اثیر که بعض حروف قرآن مثلا در (فبما رحمه من الله لنت لهم)
«ما» را زائد می داند، فایده «ما» را تعدیل اجزای کلام و مساوات بین صدر و ذیل
آیه دانسته و قول نحویون و اصولیون مبنی بر نبودن حرف زائدی در قرآن را تایید و سپس به بررسی مفردات و مرکبات و صفاتی که موجب زیبایی کلام میشود پرداخته و بر این نکته تاکید میکند که دوری مخارج حروف موجب زیبایی مفردات گردیده البته به این معنا نیست که هرجا کلمهای مخارج حروفش متباعد باشد، زیبا و تقارب مخارج موجب زشتی کلمه شود بلکه غالبا چنین است و در قرآن رعایت این مسئله به وضوح دیده میشود. در حقیقت کلمات ذاتا غیر مانوس نیستند بلکه معیار، کثرت چرخش کلمه و زبان است اما مرکبات چه یک جمله باشند یا چند جمله باید با جملات قبل و بعدشان متناسب و مرتبط باشند زیرا رابطه اجزا هر قدر محکمتر باشد، موجب
فصاحت بیشتر کلام میشود و برای این کار باید هر لفظی در جای خودش قرار بگیرد و بدون رعایت این کار جمله مضطرب میشود حتی اگر از الفاظ زیبا تشکیل یافته باشد.
ایشان معانی را بر دو قسم میداند: معنایی که متکلم آنرا از دیگران گرفته و قسم دیگر معنایی که
انسان به جهت پیش آمدی اختراع می کند و در هر دو حالت توجه به معانی را مهمتر از الفاظ میداند زیرا که در مرتبه نخست، معانی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند،
متکلمین در شناخت الفاظ در یک سطح هستند و آنچه موجب اختلاف بلاغت کلامشان میشود، تفاوت در اراده ی معانی است. بخش دوم مربوط به احکام مخصوص تفسیر میباشد که در آن به تبیین فصاحت و بلاغت که دو عامل مهم در
اعجاز قرآن میباشند پرداخته شده است. این دو با توجه به
زمان،
مکان و سلیقه افراد مختلف میگردند، چه بسا کلامی که نزد عربهای پیشین بلیغ و بدون پیچیدگی بوده و الان برای ما زیبا نباشد.
سپس از انواع بیان معنوی و لفظی بحث کرده و مطلب را با استعاره شروع میکند و آن بر دو قسم است،
استعاره مناسب که در حد امکان استعمال آن واجب است و غیر مناسب که اجتناب از آن در حد امکان لازم میباشد، در ادامه از
کنایه بحث میکند و هنگامیکه به بحث
تشبیه میرسد، غرض آنرا الحاق ناقص به کامل دانسته و در آیه (کانهن بیض مکنون)
تشبیه کامل به ناقص را توهمی بیش ندانستهاند.
طوفی زبان عربی را به خاطر قدرت، کثرت و گوناگونی الفاظ به
شجاعت متصف و این مسئله را در اسلوب «التفات» توضیح و موارد التفات را عدول از فعل حاضر به امر، ماضی به حاضر، حاضر به ماضی،
تقدیم و تاخیر و... میداند. ایشان به یکی دیگر از خصوصیات زبان عربی به نام «اعتراض» اشاره و آنرا وقوع کلام بیگانه در کلام عرب و به دو نوع زیبا و غیر مناسب تقسیم و قسمتی را هم متوسط میداند که هیچ فایدهای در کلام ندارد. در «ایجاز و اطناب» پس از تعریف ایجاز و تعبیر از معنای کامل با کمترین حروف، بر این باور هستند که عرب توجه ویژهای به ایجاز دارد و الفاظ زیادی مثل ادوات استفهام،
شرط و... در این زمینه وضع کرده و برای ایجاز جایگاه خاصی قائل است. او تعریف اطناب را طولانی کردن لفظ و معنا برای فهماندن بهتر کلام میداند و استعمال ایجازی را در جای اطناب و بالعکس را اشتباه، و غرض از تکرار موجود در
قرآن را، تاکید و بزرگ جلوه دادن مطلب میداند و بر این باور هستند که تکرار غیر مفید در قرآن نیامده است. و این مطلب را ثابت میکند که خطاب با
جمله اسمیه شیواتر از
جمله فعلیه بوده و هم چنین هر کلامی که در قرآن با «لام» آمده است برای اشاره به مسائلی مهم است، و جهت توضیح این مطلب از آیات قرآن استمداد میجوید. ایشان ۲۹ نوع از انواع معنوی
علم بیان را متذکر و تفصیلا بررسی میکند.
جهت تحقیق این کتاب از تنها نسخه آن که در
ترکیه نگهداری می شود و در
قرن هفتم هجری یعنی زمان خود مولف نگاشته شده است، استفاده و مرکز احیای کتابهای خطی عربی در ۱۵۰ صفحه از آن تصویر برداری کرده است، در انتهای کتاب، فهرست آیات،
احادیث قدسی و نبوی صلیاللهعلیهوآله
وسلّم ، ضرب المثلها و کلامهایی از بزرگان، اشعار با ذکر نام شاعرش، اعلام، منابع، موضوعات و سایر تالیفات محقق آمده و در پاورقی به آدرس آیات، روایات، معرفی اعلام، منابع، اشعار، معنای لغات و اصطلاحات و برخی توضیحات اشاره شده است.
نرم افزار مشکات الانوار، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم
اسلامی.