افسانه غرانیق (علوم قرآنی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
افسانه غرانیق،
خبر ساختگی درباره
القای برخی مطالب شرک آمیز توسط
شیطان بر
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم را میگویند.
«افسانه غرانیق» که در منابع
علوم قرآنی از آن به
اسطوره یا
حدیث غرانیق و نیز
قصه ورقة بن نوفل نام برده شده، از جمله
شبهات مطرح درباره
نزول قرآن و
وحی بر
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم است.
«غرنیق» و «غرنوق» نام پرندهای دریایی است و آن را «
مالک الحزین » نیز مینامند و گفته شده است چون مشرکان بتها و خدایان را به پرندگان سفیدی شبیه میکردند که در فضای آسمانها پرواز میکنند -
کنایه از نزدیکی آنها به
خدا - بتهای خود را نیز «غرانیق» نام نهادهاند.
ابن جریر طبری افسانه ساختگی غرانیق را این چنین از بعضی از
صحابه و
تابعین نقل میکند:
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در میان
مشرکان یا در انجمنی از انجمنهای آنان بود و با خود میاندیشید و
آرزو میکرد کاش چیزی بر او نازل شود که سبب
الفت میان او و مشرکان ستیزه جو شود.
سوره «نجم» نازل شد. هنگامی که پیامبر به (افرایتم اللات والعزی ومناة الثالثة الاخری)
رسید،
شیطان به آن حضرت القا کرد «تلک الغرانیق العلی و ان شفاعتهن لترتجی» و حضرت که میپنداشت این جملات نیز از وحی است رو به مشرکان کرد و آن را برای حاضران
تلاوت کرد.
آن گاه دوباره روگردانید و
سوره را ادامه داد. در پایان، آن حضرت
سجده کرد و درپی آن حضرت،
مسلمانان و مشرکان به پاس احترام
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به بتهای آنها، سجده کردند (! ) این خبر به گوش
مهاجران حبشه رسید و آنها نیز که از این موضوع شادمان شده بودند به
وطن خود بازگشتند.
شب هنگام
جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و از آن حضرت خواست سوره را بر او بخواند.هنگامی که پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به این دو جمله رسید، جبرئیل عرض کرد: این دو جمله را از کجا آوردی؟ چرا به خدا
افترا زدی و این دو جمله را گفتی؟! رسول گرامی از این موضوع غمگین و بیمناک شد و
عذر آورد و گفت: کسی شبیه تو (جبرئیل) آن را بر من نازل کرد (! ) این موضوع بر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بسیارگران تمام شد تا این که آیات ۷۳ - ۷۵
سوره اسراء نازل شد و آن حضرت را دلداری داد.
این داستان ساختگی،
بهانه و دستاویز خوبی به دست بهانه جویان و نیز پارهای از
مستشرقان داد تا سخنان بیهودهای بر زبان آورند؛ در حالی که نه سند محکمی دارد و نه محتوایی قابل قبول؛ زیرا:
۱. این داستان، پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم را - العیاذبالله - بازیچه دست
شیطان و مغلوب او معرفی میکند که چیزی نادرست را به خداوند نسبت میدهد؛ و این با آیات نخست این سوره: (ما ضل صاحبکم وما غویوما ینطق عن الهوی)
و نیز آیات دیگر قرآن کریم مانند: (انا نحن نزلنا الذکر وانا له لحافظون)
و (ولو تقول علینا بعض الاقاویل لاخذنا منه بالیمینثم لقطعنا منه الوتین)
منافات دارد.
۲. چنین
اندیشه و آرزویی از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم با اصل
عصمت منافات دارد و ملازم با
شرک است.
۳. این مسئله با روح حاکم بر سوره که بتها را
تحقیر و بی اراده اعلام میکند، منافات دارد.
۴. اگر چنین موضوعی (صحه گذاشتن
رسول گرامی صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بر عقاید بت پرستی مشرکان) صحت داشت، پیامدهای آن بسی وسیع تر از نقل چند
روایت غیرمعتبر بود؛ و این خود نشانه ساختگی بودن این داستان است.
فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «افسانه غرانیق».