افساد فی الارض (حقوق جزا)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
افساد فی الارض از اصطلاحات
علم حقوق بوده و
به معنای اخلال شدید در
نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود
خسارت عمده
به تمامیت جسمانی افراد یا
اموال عمومی و
خصوصی یا اشاعه
فساد یا
فحشاء در حد وسیع است. حد افساد فی الارض
قتل، آویختن
به دار، اول قطع دست راست و سپس پای چپ، نفی بلد (
تبعید) است.
جرم افساد فی الارض با یک بار
اقرار و یا با
شهادت دو مرد
عاقل ثابت میشود.
امنیت خواسته عمومی هر جامعهای میباشد و هر حکومتی برای ایجاد امنیت در
جامعه با هر طرز تفکری که داشته باشد تلاش میکند و با
مجرمان امنیتی به طور جد برخورد مینماید. یکی از جرایم علیه امنیت کشورها
محاربه و افساد فی الارض است.
فساد ضد صلاح
به معنی تباه، نابودی و متلاشی شدن میباشد. در معنی خروج چیزی از حالت اعتدال نیز بکار میرود و دلیل افزوده شدن قید "فی الارض"
به " فساد" آن است که عمل ارتکابی حالت
به سامان و اعتدال زمین را از بین برده و آن را برای سکونت
انسان نامناسب میسازد. البته قانونگذار در
ماده ۱۸۳
قانون مجازات اسلامی اینگونه تعریف میکند "هرکس که برای ایجاد رعب و هراس و سلب
آزادی و امنیت مردم دست
به اسلحه ببرد محارب و مفسد فی الارض میباشد". یعنی
قانونگذار محاربه و افساد فی الارض را ترادفا یک جرم انگاشته است و حال آنکه باید توجه داشت که هر جرمی درجهای از مفسده را
به نحو
تشکیک برخوردار است که دربرخی از جرایم فساد شدت دارد مثل جرم محاربه و در بعضی دیگر نه. مفسدان فی الارض مجرمانی هستند که موجب سلب آرامش عمومی در زمین میشوند و امنیت و رفاه و آرامش جامعه را
به خطر میاندازند.
آیا محاربه و افساد فی الارض دو عنوان مستقل از هم هستند یا اینکه این دو
به نحو ترادف بر موضوع واحدی صادق هستند؟ باید توجه داشت که طرح این پرسش ناشی از
به کار رفته شدن دو عنوان محاربه و افساد فی الارض در
آیه ۳۳
سوره مائده میباشد، که میفرماید:
«انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فسادا ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض؛
کیفر آنها که با
خدا و پیامبرش
به جنگ بر میخیزند و اقدام
به فساد در روی زمین میکنند فقط این است که
اعدام شوند یا
به دار آویخته گردند یا چهار انگشت از دست راست و پای چپ آنها بعکس یکدیگر بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند.»
که این پرسش را
به ذهن متبادر میسازد. اما باید گفت که دو دیدگاه کاملا متفاوت مطرح است.
۱- اینکه افساد فی الارض و محاربه دو تاسیس مجزا میباشد، و افساد فی الارض تمامی گناهان را که دارای مفسده عمومی هستند از قبیل
اشاعه فحشا و منکرات،
بیعفتی یا جعل قوانین فاسد. انتشار
مواد مخدر و.... که موارد ذکرشده را میتوان مصادیق افساد فی الارض شمرد نه محاربه چرا که ایجاد ترس در بین مردم در موارد گذشته با
اسلحه نبوده است. لذا نسبت بین ایندو
عموم خصوص مطلق خواهد شد یعنی هر محاربهای قطعا مفسد فی الارض است اما هر مفسدی
محارب نیست.
۲- آیه
به دو فعل و فاعل مستقل اشاره نمیکند بلکه تنها
به یک فعل که هم محاربه با
خدا و
رسول و هم سعی در ایجاد فساد در زمین است اشاره دارد. هرگاه دو عنوان و فعل مجزا مورد نظر میبود باید کلمه " الذین" قبل از عبارت "و یسعون فی الارض فسادا" تکرار میگشت. بدین ترتیب میتوان گفت که عبارت "ویسعون فی الارض فسادا" از باب توضیح معنی محاربه با بیان علت تعیین مجازات برای آن
به کار رفته است.
به کار رفته شدن کلمات "محاربه" و "افساد فی الارض" در کنار هم در عنوان باب هفتم
قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۰و نیز در مواد این باب نشانگر آن است که قانونگذار ایندو را
به صورت مترادف بکاربرده است.
آیا مفسد فی الارض در هر درجهای از افساد که باشد یکی از مجازاتهای چهارگانه مذکور در
آیه ۳۳
مائده درباره آن جاری میشود.
در صدق عنوان افساد برتمام جرایم تردیدی نیست. لکن ملاک در اجرای احکام مذکور در آیه مفسد بما هو مفسد نیست. چرا که جرائم درجهای از مفسده برخورداند و افساد فی الارض مراتب متعدد دارد. فساد و افساد
مقول به تشکیک است و این ظالمانه است که گفته شود هر مفسد فی الارض در هر درجهای از فساد باشد باید
به یکی از احکام چهار گانه مذکور در آیه ۳۳ مائده مجازات شود. هرچند
فساد و افساد یک امر عرفی است اما آیا همه مفسدهها در یک درجه هستند. آیا میتوان برای هر فسادی که در جامعه ایجاد میشود یک نوع
مجازات لحاظ کرد. لذا عنوان مفسد فی الارض یک عنوان کلی است که میتواند علت مجازاتهای مختلف باشد. پس در مورد محارب اگر علت باشد که مستدل گفته بود معنای آن این است که محارب چون مفسد فی الارض است یکی از احکام چهار گانه درباره او اجرا میشود. زیرا فساد و افساد او در این مرتبه و درجه است که چنین حکمی را اقتضاء میکند. اما نباید چنین خیال کرد فساد
محتکر نیز در درجه فساد محارب است زیرا هر دو مفسد فی الارض هستند. زیرا درست است که هر دو مفسد هستند اما این افساد کجا و آن افساد و همه اشتباهات از اینجا ناشی شدهاند که خیال کردهاند فساد و افساد فی الارض در تمام موارد در یک درجه قرار دارد و نتوانستهاند بفهمند فساد و افساد امری
مقول بالتشکیک میباشد و مراتب آن را عناوین خاص مجرمانه باید معین نماید.
قانونگذار در ماده ۱۸۹ طرق اثباتی جرم افساد فی الارض را اینگونه بیان میکند.
۱- با یک بار اقرار
به شرط آنکه اقرار کننده
بالغ و
عاقل و اقرار او با
قصد و
اختیار باشد.
۲- با شهادت فقط دو مرد عاقل.
تبصره ۱- شهادت مردمی که مورد تهاجم محاربان قرار گرفتهاند
به همدیگر پذیرفته نیست.
تبصره ۲- هرگاه عدهای مورد تهاجم محاربان قرار گرفته باشند شهادت اشخاصی که بگویند
به ما آسیبی نرسیده
به دیگران پذیرفته است.
تبصره ۳- شهادت اشخاصی که مورد تهاجم قرار گرفتهاند اگر
به منظور محارب بودن مهاجمین باشد و شکایت شخصی نباشد پذیرفته است.
مطابق ماده ۱۹۰ قانون مجازات اسلامی
حد محاربه و
افساد فی الارض یکی از چهار چیز است:
۱. قتل
۲. آویختن
به دار
۳. اول قطع دست راست و سپس پای چپ
۴. نفی بلد (تبعید)
ماده ۱۹۱- انتخاب هر یک از این امورچهارگونه
به اختیار
قاضی است خواه محارب کسی را کشته یا مجروح کرده یا مال او را گرفته باشد و خواه هیچ یک از این کارها را انجام نداده باشد.
ماده ۱۹۲-حد محاربه وافساد فی الارض با
عفو صاحب حق ساقط نمیشود.
ماده ۱۹۳- محاربی که تبعید میشود باید تحت مراقبت قرار گیرد و با دیگرن معاشرت و مراوده نداشته باشد.
ماده ۱۹۴- مدت تبعید در هر حال کمتر از یک سال نیست، اگر چه بعد از دستگیری توبه نماید و در صورتی که توبه ننماید همچنان در تبعید خواهد ماند.
ماده ۱۹۵-
مصلوب کردن مفسد و محارب
به صورت زیر انجام میگردد:
ا. نحوه بستن موجب مرگ او نگردد.
ب. بیش از سه روز بر صلیب نماند ولی اگر در اثنای سه روز بمیرد میتوان او را پائین آورد.
ج. اگر بعد از سه روز زنده بماند نباید او را کشت.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «افساد فی الارض»، تاریخ بازیابی ۹۹/۵/۵.