اعراف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اعراف جایگاهی میان
بهشت و
جهنم است.
اعراف جمع
عرف در
لغت به قسمت های بلند
کوه و
تپه گفته میشود.
این
واژه دوبار در
قرآن در
سوره اعراف به کار رفته است
از آیات یاد شده به دست میآید که میان بهشت و جهنم جایگاهی است که بر روی آن افرادی قرار دارند که به
اهل بهشت سلام میکنند و تمنای عدم همنشینی با
اهل دوزخ را دارند.
در اینکه مقصود از
اعراف چیست از سوی دانشمندان اسلامی دیدگاه های مختلف و متفاوتی ابراز شده اند
که بیشتر آنها به این معنا برمی گردد که مقصود از آن دیواری است میان بهشت و جهنم
از
حسن بصری و زجاج نقل شده که «
اعراف» از ریشه
معرفت به معنای
شناخت است، یعنی در
قیامت رجالی هستند که آگاهی از حال مردم دارند و اهل جهنم و بهشت را از سیمای شان میشناسد
صدرالمتألهین نیز این دیدگاه را برگزیده و
آیه (یَعْرِفُونَ کُلاً بِسیماهُمْ)
را گواه آن دانسته است
ابن عربی در فتوحات
قول مشهور را در مورد
اعراف پسندیده و اما درباره اصحاب
اعراف گفته است: آنها کسانی هستند که
حسنات و سیئاتشان مساوی است یک چشمشان به سوی بهشت و چشم دیگر به جهنم دوختهاند در حالی که ورود به هیچکدام برای آنها
رجحان ندارد. اما وقتی دستور
سجده به آنها داده میشود همه سجده میکنند و وارد بهشت میشوند
صدرالمتألهین در
شواهد الربوبیه همین قول را برگزیده است
و نیز در اسفار الاربعة
پس از اشاره به دیدگاه
ابن عربی قول مشهور در میان
شیعه را که میگویند اصحاب
اعراف پیامبر اسلام و
ائمه طاهرین (علیهمالسلام) است انتخاب نموده است.
در اینکه اصحاب
اعراف چه کسانی هستند بهطور کلی در میان
مفسرین و علمای مسلمان اختلاف وجود دارد که به چهارده
قول میرسد. بیشتر کسانی که در مورد
اعراف سخن گفتهاند به اقوال و اختلاف یاد شده اشاره نموده اند.
دیدگاه های مزبور به سه دسته کلی باز میگردد:
۱. آنها عده ای از مقربان درگاه الهی همچون
انبیا،
علما و
فقها و گواهان بر اعمال و... می باشند.
۲. آنها کسانی هستند که
سیئات و
حسنات شان با هم برابرند.
۳. اصحاب
اعراف، آن دسته از
ملائکه است که بر بالای
اعراف ناظر اشخاصاند و هر کس را از سیما و قیافه اش میشناسند.
بیشتر مفسرین و علمای
اهل سنت قول دوم را انتخاب نموده اند
در حالی که بسیاری از علمای شیعه ضمن اشاره به دیدگاه های مختلف درباره اصحاب
اعراف و با توجه به روایاتی که از
اهل بیت (علیهمالسلام) در این باره رسیده، مایل به این نظراند که اصحاب
اعراف پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
ائمه اطهار (علیهمالسلام) می باشند.
بصائر حدود ۱۹ روایت از طرق مختلف از ائمه (علیهمالسلام)، نقل نموده است که اصحاب
اعراف ائمه اطهار (علیهمالسلام) می باشند
همچنین کلینی در کافی،
صدوق در معانی الاخبار،
مفید در مسارالشیعه.
در یکی از این روایات که از
یزید بن معاویه العجلی نقل شده آمده است که از
امام محمد باقر (علیهالسلام) از تفسیر (عَلی
الأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلاً بِسِیماهُمْ) سؤال کردم فرمود این
آیه در حق این
امت نازل شده و مراد به
رجال اعراف ائمه از آل محمد میباشد» در روایت دیگر همچنین در
تفسیر آیه یاد شده آمده است: «ماییم آن رجال و امامان از ما هستند...».
غیر از سه دیدگاه کلی که ذکر شد یک دیدگاه دیگر نیز وجود دارد و آن این است که برخی بین روایات فوق و روایاتی که مستند علمای
اهل سنت میباشد و در
منابع روایی شیعه نیز وجود دارد
که میگوید مقصود از اصحاب
اعراف کسانی هستند که حسنات و سیئاتشان مساویاند لذا در
اعراف مانده، این گونه جمع نمودهاند که هر یک از این دو دسته روایات بیانگر حالت عده ای است که در
اعراف حضور دارند؛ به این معنا که در
اعراف هم افرادی وجود دارند که اعمال خوب و بد آنها مساوی است و ورود به هیچ طرف برای آنها
رجحان ندارد. و هم پیامبران، ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) برای کمک به آنها در
اعراف حضور دارند
البته چنین جمعی از کلام
شیخ صدوق نیز استفاده میشود.
• اسفار الاربعة، صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی، داراحیاء التراث العربی، بیروت.
• اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، دارالصعب، بیروت، بی تا.
• الاعتقادات، علی بن بابویه صدوق، مندرج در مصنفات شیخ مفید، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳.
• بصائر الدرجات، محمد بن حسن صفار، منشورات اعلمی، تهران، ۱۴۰۴ق.
• البدور السافرة فی أحوال الآخرة، جلال الدین سیوطی، دارالکتب العلمیه، بیروت، بی تا.
• البعث والنشور، ابوبکر احمد بن الحسین بیهقی، مرکز الخدمات والابحاث الثقافیة، ییروت۱۴۰۶.
• تصحیح الاعتقادات مندرج در مصنفات شیخ مفید، محمد بن نعمان مفید، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، ۱۴۱۳.
• تفسیر کبیر، فخر رازی، دارالکتب العلمیة، تهران بی تا.
• تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۷.
• جامع الاحکام القرآن، ابوعبداللّه محمد بن احمد قرطبی، دارالفکر، بیروت، بی تا.
• جامع البیان، محمد بن جریر طبری، دار ابن حزم، بیروت، ۱۴۲۳.
• روح المعانی، آلوسی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، بی تا.
• روض الجنان و روح الجنان، ابوالفتوح رازی، بنیاد پژوهش های اسلامی، مشهد، ۱۳۷۶.
• شواهد الربوبیه، صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی، بوستان کتاب، قم، ۱۳۸۲.
• عرشیه، صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی، مؤسسة التاریخ العربی، بیروت، ۱۴۲۰.
• فتوحات مکیه، محی الدین عربی، مکتبة العربی، مصر، ۱۳۹۵.
• لسان العرب، جمال الدین محمد ابن منظور، دارالصادر، بیروت، بی تا.
• مسارالشیعة، محمد بن نعمان مفید، بی نا بی جا بی تا.
• معانی الاخبار، شیخ صدوق، مکتبة الصدوق، ۱۳۷۹ش.
• معجم التهذیب اللغة، ابومنصور محمد بن احمد زهری، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۲۲.
• مفردات، راغب اصفهانی، المکتبة المرتضویه، مشهد، ۱۳۶۲.
• منشور جاوید، جعفر سبحانی، مؤسسه امام صادق (علیهالسلام)، قم، ۱۳۸۳.
• المیزان فی تفسیر القرآن، محمدحسین طباطبائی، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، بیروت، بی تا.
•
دانشنامه کلام اسلامی، مؤسسه امام صادق علیهالسلام، برگرفته از مقاله «اعراف»، شماره ۵۵