اعداد در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
استفاده از
عدد و حساب در همه شئون زندگی و رشتههای علمی گوناگون، شاخص و صفت علمی غالب عصر ماست. کشف اتم، فضانوردی و کاوش در کرات آسمانی،
طب، اقتصاد و بسیاری دیگر از رشتههای علمی و حتی اداره یک زندگی ساده همگی، عرصههای استفاده از
اعداد، ارقام و حساب است. در خواندن برخی ادعیه و اذکار مستحب وارده از سوی
معصومان (علیهمالسلام نیز،
عدد و
روز خاصی سفارش شده است که رعایت آن طبق دستور لازم است.)
اعداد جمع
عدد و
عدد اسم و مشتق از «ع د د» است. واژه
عدد در
لغت غالباً به معنای شماره و رقم و گاه به معنای شمارش
تعداد یا به معنای
معدود (شمرده و مقدار) است. لغتشناسان
عدد را به یکیهای ترکیب شده یا ترکیب آحاد
تعریف کردهاند.
عدد در
اصطلاح فلسفه، از مقوله «کمّ» به حساب میآید که یکی از مقولات عشر است. برخی فلاسفه
عدد را از مفاهیم ماهوی و بعضی آن را از مفاهیم اعتباری میدانند.
اعداد در
قرآن کریم عبارتاند از:
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»؛
«بگو: اوست خدای یگانه».
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا شَهادَةُ بَیْنِکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیَّةِ اثْنانِ ذَوا عَدْلٍ مِنْکُمْ...»؛
ای کسانی که
ایمان آوردهاید، هنگامی که
مرگ یکی از شما فرا رسد، در موقع
وصیت از میان شما، دو نفر عادل را به
شهادت بطلبد».
«لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ»؛
«آنها که گفتند:
خداوند، یکی از سه خداست به
یقین کافر شدند».
«وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمْشِی عَلی أَرْبَعٍ»؛
«و گروهی (از جنبندگان) بر چهار پا راه میروند».
«وَ یَقُولُونَ خَمْسَةٌ»؛
«و گروهی میگویند: پنج نفر بودند».
«اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ...»؛
«خداوندی است که
آسمانها و زمین را در شش روز آفرید».
«کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ»؛
«همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند».
«وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَةَ أَزْواجٍ»؛
«و برای شما هشت زوج از
چهارپایان ایجاد کرد».
«کانَ فِی الْمَدِینَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ»؛
«و در آن شهر، نه گروهک بودند».
«فَکَفَّارَتُهُ إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساکِینَ»؛
«
کفاره اینگونه قسمها،
اطعام ده نفر مستمند است».
«إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً»؛
«من در خواب دیدم یازده ستاره را».
«إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللَّهِ اثْنا عَشَرَ شَهْراً»؛
«
تعداد ماهها نزد خداوند دوازده
ماه است».
«عَلَیْها تِسْعَةَ عَشَرَ»؛
«نوزده نفر (از
فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شدهاند».
« إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ...»؛
«هر گاه بیست نفر با
استقامت از شما باشند...».
«وَ واعَدْنا مُوسی ثَلاثِینَ لَیْلَةً»؛
«و ما با
موسی، سی شب وعده گذاشتیم».
«فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً»؛ (اعراف / ۱۴۲)
«به این ترتیب میعاد پروردگارش (با موسی)، چهل شب تمام شد».
«إِلاَّ خَمْسِینَ عاماً»؛
«مگر پنجاه سال».
«فَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَإِطْعامُ سِتِّینَ مِسْکِیناً»؛
«و کسی که
استطاعت ندارد، شصت مسکین را
اطعام کند».
«وَ اخْتارَ مُوسی قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلاً لِمِیقاتِنا»؛
«موسی از قوم خود، هفتاد تن از
مردان را برای میعادگاه ما برگزید».
«إِنَّ هذا أَخِی لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً»؛
«این برادر من است، و او نودو نه میش دارد».
«فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ»؛
«در هر خوشه، یکصد دانه باشد».
«یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ»؛
«بر دویست نفر پیروز میشوند».
«وَ لَبِثُوا فِی کَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَةٍ سِنِینَ»؛
«آنها در غارشان سیصد سال درنگ کردند».
«فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِینَ عاماً»؛
«(و
نوح) در میان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ کرد».
«لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»؛
«
شب قدر بهتر از هزار
ماه است».
«یَغْلِبُوا أَلْفَیْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ»؛
«بر دو هزار نفر به فرمان
خدا غلبه خواهند کرد».
«وَ هُمْ أُلُوفٌ»؛
«و آنان هزارها نفر بودند».
«هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمِینَ»؛
«خداوند شما را به پنج هزار نفر از
فرشتگان، که نشانههایی با خود دارند، مدد خواهد کرد».
«فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ خَمسینَ أَلْفَ سَنَةٍ»؛
«در آن روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است».
«وَ أَرْسَلْناهُ إِلی مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ یَزِیدُونَ»؛
«و او را (یونس) به سوی
جمعیت یکصد هزار نفری ـ یا بیشتر ـ فرستادیم».
«أَلَنْ یَکْفِیَکُمْ أَنْ یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُنْزَلِینَ»؛
«آیا خداوند که شما مدد نفرمود که سه هزار
فرشته بیاری شما فرستاد؟».
اعداد کسری که در
قرآن به کار رفته، عبارتاند از:
«فَإِنْ کانُوا أَکْثَرَ مِنْ ذلِکَ فَهُمْ شُرَکاءُ فِی الثُّلُثِ»؛
«و اگر بیش از یک نفر باشند، همه آنها ثلث ترکه را به
ارث میبرند».
«فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمَّا تَرَکَ»؛
«آنها دو ثلث (دو سوم) ترکه
ارث میبرند».
«فَإِنْ کانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَکُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْنَ»؛
«و برای آنها
فرزند باشد، ربع خواهد بود».
«وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ»؛
«و ای
مؤمنان بدانید که هر چه به شما
غنیمت رسد، خمس آن مخصوص
خدا و رسول خداست».
«فَإِنْ کانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الُّثمُنُ مِمَّا تَرَکْتُمْ»؛
و چنانچه فرزند داشته باشید، یکهشتم خواهد بود.
«وَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ ما بَلَغُوا مِعْشارَ ما آتَیْناهُمْ»؛
«و
کفار پیش از اینان هم پیغمبرانشان را
تکذیب کردند و این
کافران امت تو یکدهم آن گذشتگان نرسیدند».
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اعداد در قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۱/۲۰.