• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اسناد مجازی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



«اسناد» مصدر «باب افعال» است به معنای نسبت دادن، بستن و منسوب کردن سخنی به کسی. در دستور زبان منظور از اسناد، رابطه‌ای است که بین مسند و مسندالیه ایجاد می‌شود و مسند و مسندالیه پیوندی را می‌جویند که بین آن دو ارتباط برقرار کند؛ این پیوند و نسبت دادن را اسناد گویند.



در هر قطعه ادبی پیوندی بین کلمات وجود دارد که در اصطلاح علم معانی به آن مسند و مسندالیه گفته می‌شود، و به لفظ پیوند دهنده رابط و اسناد گفته می‌شود.

۱. اسناد حقیقی آن است که فعل را به فاعل و کننده حقیقی آن نسبت دهیم، مانند در بیت زیر:
برّ آفرید و بحر و درختان و آدمی •••• فردوس جای مردم پرهیزگار کرد
مسندالیه (او) خدا است و اسناد آفریدن بحر و درختان و آدمی بر خدای تعالی اسنادی حقیقی است؛ اما اسناد مجازی، نسبت دادن کارها به فاعلی است که به حقیقت فاعل نبوده بلکه بینش و برداشت شاعرانه آن را توجیه می‌کند. این گونه اسناد در جهان ادب قلمروی بیکران دارد.

۲. اسناد مجازی که آن را «مجاز عقلی» و «مجاز حکمی» نیز می‌گویند زیر مجموعه بحث «مجاز» در «علم بیان» است و یکی از انواع مهم و پر کاربرد آن محسوب می‌شود.


اسناد مجازی به دو قسم مجاز مرسل و مجاز عقلی تقسیم می‌شود:

۲.۱ - مجاز مرسل

گاهی مجاز در محدوده کلمه است؛ یعنی واژه‌ای در معنایی غیر از معنای اصلی خود به کار می‌رود که به آن مجاز مرسل می‌گویند.

۲.۲ - مجاز عقلی

مجاز همیشه در حصار واژه و محدوده کلمه نمی‌ماند بلکه پرتو آن در اسناد و روابط کلمات نمایان می‌شود و در پرتو همین تاثیر است که کاری را به کسی یا چیزی غیر از فاعل حقیقی آن نسبت می‌دهند، این همان مجاز عقلی است؛ زیرا، در اینجا عقل انسان است که به داوری برمی‌خیزد، به عنوان نمونه در بیت زیر از سعدی:
درخت غنچه برآورد و بلبلان هستند جهان •••• جوان شد و یاران به عیش بنشستند
در واقع این درخت نیست که می‌شکفد و غنچه‌ها را بیرون می‌آورد بلکه این آفریدگار جهان است و این اسناد به درخت مجاز عقلی است.
در ابیات زیر از فرخی سیستانی «خنده» و اسناد آن به «گل» و یا مناظره بین «گل سوری» ‌و «سبزه» تنها از راه اسناد مجازی قابل توجیه است:
گل بخندید و باغ شد پدرام •••• ‌ای خوشا باغ ‌اندرین هنگام
گل سوری به دست باد بهار •••• سوی سبزه همی دهد پیغام
که تو را با من از مناظره‌ای است •••• من به باغ آمدم به باغ خدام


سیروس شمیسا، اسناد مجازی را اغتشاش در محور هم‌نشینی زبان می‌داند. او دامنه این اصطلاح را گسترده‌تر از دیگران در نظر می‌گیرد. و علاوه بر اسناد فعل به فاعل غیر حقیقی، به نسبت دادن هر مسندی به مسندالیه غیرطبیعی و غیرمتعارف را اسناد مجازی می‌شمارد، مثل:
ما جگر گوشه ابریم و پسر خوانده کوه! (ملک‌الشعرای بهار) (جگر گوشه و پسر خوانده قائل شدن برای ابر و کوه اسناد مجازی است)
سلام! ‌ای شب معصوم (فروغ فرحزاد) (صفت معصوم برای شب اسناد مجازی است)
از نظر وی گفتگو با طبیعت نیز در حوزه اسناد مجازی است:
‌ای ابر که گه بگریی و گه خندی کسی داند چگونه‌ای و چندی (مسعود سعد سلمان)


شمیسا معتقد است اسناد مجازی شامل بحث «مجاز» و «استعاره» در علم بیان است؛ اما، مولف واژهنامه هنر داستاننویسی معتقد است: «این نوع مجاز به صورت ترکیب به کار می‌رود و در «تشخیص» و «اغراق» کاربرد فراوانی دارد».
به نظر نگارنده نیز ارتباط بین «تشخیص» و «اغراق» با «اسناد مجازی» مشهودتر است، زیرا، تشخیص (جان‌بخشی) عبارت است از نسبت دادن یکی از ویژگی‌های انسانی به موجود غیر جاندار، مثلاً در بیت زیر از حافظ:
بنفشه طره مفتول خود گره می‌زد •••• صبا حکایت زلف‌ تو در میان‌انداخت
«گره زدن زلف» که عملی انسانی است، به بنفشه نسبت داده شده است. از طرفی نیز «بنفشه» به انسانی تشبیه شده که دارای زلف است و از این جهت می‌تواند تشخیص می‌باشد. اصولاً تعیین مرز دقیق «تشخیص» و «اسناد مجازی» دشوار است.


رابطه «اسناد مجازی» با «اغراق» نیز کاملاً حاصل می‌شود، وقتی عملی را به یک فاعل غیرحقیقی نسبت می‌دهیم در واقع آن فاعل را بیش از آنچه که توانایی دارد توصیف کرده‌ایم و این خود اغراق است. مثلاً در جمله «ستاره می‌خندید» خندیدن از ستاره برنمی‌آید و ما با نسبت دادن آن به ستاره در توانایی یا زیبایی و یا سایر خصوصیات آن اغراق کرده‌ایم.


اسناد مجازی مخصوص زبان ادبی است؛ زبان را وسعت می‌بخشد و با الفاظ محدود در بیان معانی نامحدود می‌کوشد. تلاشی که اسناد مجازی در ذهن می‌آفریند، راز هنری بودن و زیبایی آن است.
[۱] تجلیل، جلیل، معانی و بیان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۷، چاپ پنجم، ص۱۱.
[۲] تجلیل، جلیل، معانی و بیان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۷، چاپ پنجم، ص۱۲.
[۳] تجلیل، جلیل، معانی و بیان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۷، چاپ پنجم، ص۸۲.
[۴] شمیسا، سیروس، بیان، تهران، فردوس و مجید، ۱۳۷۱، چاپ دوم، ص۲۶۱.
[۵] میرصادقی، جمال و میمنت میرصادقی (ذوالقدر)، واژهنامه هنر داستاننویسی، تهران، کتاب مهناز، ۱۳۷۷، چاپ اول، ص۲۲۷.



۱. تجلیل، جلیل، معانی و بیان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۷، چاپ پنجم، ص۱۱.
۲. تجلیل، جلیل، معانی و بیان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۷، چاپ پنجم، ص۱۲.
۳. تجلیل، جلیل، معانی و بیان، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۷، چاپ پنجم، ص۸۲.
۴. شمیسا، سیروس، بیان، تهران، فردوس و مجید، ۱۳۷۱، چاپ دوم، ص۲۶۱.
۵. میرصادقی، جمال و میمنت میرصادقی (ذوالقدر)، واژهنامه هنر داستاننویسی، تهران، کتاب مهناز، ۱۳۷۷، چاپ اول، ص۲۲۷.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اسناد مجازی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۷/۰۹.    






جعبه ابزار