سیره بزرگان دین و اولیای الهی در زندگانی خود، مبین این مطلب است که هیچ یاریکننده مستقلی جز ذات باری تعالی نیست که انسان بتواند با استمداد از وی، گردنههای سخت و صعبالعبور را بهراحتی پشت سر بگذارد. تو مبین اندر درختی یا به چاه ••••• تو مرا بین که منم مفتاح راه
در اندیشه اسلامی، خداوند در جایگاه ربوبیتعالم قرار داشته و هیچ کاری بدون اراده و مشیت او انجام نمیگیرد؛ بنابراین در این چهارچوب، یکی از ارکان موفقیت انسان در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی وی، کمک اوست؛ استمداد از خداوند به انسان انرژی داده و به وی کمک میکند که با تکیه به نیروی او به پیشرفت خود ادامه دهد. در این مکتب، بهترین دوست و یاور در لحظات سختی و گرفتاری و بهترین کسی که انسان میتواند با او انس بگیرد و به او دلبستگی پیدا کند، خداوند متعال است؛ چنانکه پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «لایستوحش من کان الله انیسه؛ کسی که خداوند مونس اوست، ترس به خود راه نمیدهد.» این سخن بدین معنی است که انس حقیقی با خداوند متعال، آرامش مطلق را به همراه دارد و کسی که با آفریدگار خود حقیقتاً مأنوس باشد، هیچگاه در زندگی دچار دلهره و وحشت نمیگردد.
در باب حقیقت استعانت و کمک خواستن از خداوند میتوان گفت، که استعانت به این معناست که فرد از خدا برای دریافت قدرت و توان بر انجام دادن کار، یا برای سهولت انجام دادن آن کمک بخواهد، بر این اساس در آموزههای اسلامی، در ابتدا، وسط و پایان هر کاری باید از خداوند استمداد طلبید. البته این نکته نیز در اندیشه اسلامی پذیرفته شده است که انسانها از نظر شهود حق و به یاد خدا بودن متفاوتاند. برخی ذکر دائمی دارند و برخی تنها در هنگام مشکلات به یاد خدا میافتند؛ ازاینرو کسانی که همیشه به یاد خداوند هستند خداوند نیز لطف و عنایت ویژه و همیشگی نسبت به آنان دارد؛ بهطوریکه هم خودشان به توفیقات میرسند و هم واسطه فیض خدا نسبت به دیگر بندگان میشوند و مشکل دیگر بندگان را نیز به اذن خدا حل میکنند؛ پس بهطور خلاصه، استعانت راستین در صورتی تحقق مییابد که شخص، در هر رخدادی متوجه خدا باشد و فقط از او استعانت جسته و به استعانت زبانی بسنده نکند.