استضعاف هارون (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در غياب
موسی علیه السلام، بنىاسرائيل،
هارون عليه السلام را مورد استضعاف وفشار قرار دادند.
استضعاف
هارون عليه السلام از سوى
بنیاسرائیل ، در غياب
موسی علیه السلام: «و لمّا رجع موسى إلى قومه غضبـن أسفا قال بئسما خلفتمونى من بعدى ... و أخذ برأس أخيه يجرّه إليه قال ابن أمّ إنّ القوم استضعفونى ...» و هنگامي كه موسي خشمگين و اندوهناك به سوي
قوم خود بازگشت گفت پس از من بد جانشيناني برايم بوديد (و
آئین مرا ضايع كرديد) آيا در فرمان پروردگارتان (و تمديد مدت
میعاد او در
قضاوت ) عجله نموديد؟! سپس
الواح را افكند و سر
برادر خود را گرفت (و با عصبانيت) به سوي خود كشيد، او گفت:
فرزند مادرم! اين گروه مرا در فشار گذاردند... .
حضرت موسى علیه السلام وقتى از جریان کار قومش آگاه شد عصبانى شد و از در
توبیخ و مذمت روى به آنان کرد و بطور
استفهام انکارى پرسید: «بئسما خلفتمونى من بعدى اعجلتم امر ربکم» ؟ و آنگاه الواح را که همان الواح
تورات بود از دست خود انداخت ، و موى سر برادر خود را در دست گرفت و او را به طرف خود مى کشید. و بطورى که در
سوره طه حکایت شده به وى گفت : اى هارون! چه مانع شد تو را از اینکه وقتى دیدى
گمراه مى شوند دستور مرا پیروى نکنى ؟ آیا امر مرا
عصیان ورزیدى ؟ هارون گفت : « یابن ام » اى فرزند
مادر ! - و اگر در این خطاب
اسم مادرش را برد، و نگفت ( اى برادر) و یا (اى
پسر پدر ) براى اینکه
شفقت و
رحمت او راتحریک کند -«إنّ القوم استضعفونى» من درباره
گوساله پرستیدن ایشان
اظهار مخالفت نمودم ، و ایشان را از این عمل منع کردم ، و لیکن دیدم اعتنایى به حرفهاى من نکردند و نزدیک بود مرا بکشند، پس مرا پیش روى این دشمنان خوار مکن و زبان
شماتت ایشان را بر من دراز مساز، و مرا یکى از دشمنان خود مپندار.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۱۳۴، برگرفته از مقاله «استضعاف هارون».