ارباب فروض
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
افراد دارای
سهم در
ارث را ارباب فروض می گویند.
ارباب فروض (ارباب
فرائض یااصحاب فروض) افراد دارای سهم معيّن
ارث در
شرع را گویند. بهعبارتدیگر ارباب فروض آن دسته از
وارثاند که برای آنان
سهم مقدر و کسر معین شدهای است که خدای متعال آن را در کتاب کریم بیان فرموده است.
از ارباب فروض در باب ارث بحث شده است.
وارثان نسبی مانند
پدر،
مادر و
فرزند، يا
سببی مانند
همسر که سهم آنان در
شرع مقدّس تعيين شده است، ارباب فروض نام دارند، مقابل
وارثانی که به واسطه خويشاوندی يا غير آن،
ارث میبرند، ولی در شرع، سهمی برای ايشان معيّن نشده است مانند
برادر،
عمو،
دایی و
جد.
امام خمینی در
تحریرالوسیله مینویسد:
وارث، یا با «فرض» ارث میبرد یا با «قرابت»، و مقصود از «
فرض»، همان
سهم مقدر و کسر معین شدهای است که خدای متعال آن را در کتاب کریمش نام برده است.
و چنانچه خواهد آمد «اهل طبقه سوم از صاحبان
انساب، دارای فرض نمیباشند و فقط از جهت
قرابت ارث میبرند. و معلوم شد که
زوجین وراثتشان مطلقاً به فرض است، مگر در یک صورت و آن موردی است که
وارث، منحصر به
امام (علیهالسلام) و
زوج باشد. و اما طبقه اول و دوم بعضی از آنها اصلاً فرضی ندارند؛ مانند
پسر و برادر پدر و مادری یا پدری و بعضی از آنها مطلقاً دارای فرض میباشند مانند مادر و بعضی از آنها در بعضی از حالات - نه در همه حالات - صاحب فرض میباشند مانند پدر که با وجود فرزند میّت، دارای فرض است و درصورتیکه میت فرزندی نداشته باشد صاحب فرض نمیباشد و همچنین است یک خواهر و دو خواهر پدری و پدر و مادری، پس اینها فرض دارند درصورتیکه مردی با اینها نباشد و اگر مردی باشد دارای فرض نمیباشند.»
فروض نصف است و نصف آن است و نصف، نصف آن است و دو ثلث است و نصف دو ثلث است و نصف، نصف دو ثلث است.
بهعبارتدیگر «فروض شش تا میباشد؛ و صاحبان این فرضها سیزده (گروه) هستند.»
اول: نصف است و آن برای
دختر یگانه است درصورتیکه فرزندی غیر ممنوع از ارث، با او نباشد و این قید در تمام طبقات و درجاتی که میآیند، معتبر است. و برای
خواهر یگانه پدر و مادری یا پدری است درصورتیکه برادر اینچنینی با او نباشد. و برای
شوهر است درصورتیکه زوجه، فرزندی - اگرچه پایین برود - نداشته باشد.
دوم: ربع (یک چهارم) است و آن برای زوج است درصورتیکه
زوجه فرزندی داشته باشد، اگرچه پایین برود. و برای
زن است اگر شوهر فرزندی نداشته باشد، اگرچه پایین برود.
سوم: ثمن (یکهشتم) است و آن برای زوجه است درصورتیکه شوهر فرزندی داشته باشد اگرچه پایین برود.
چهارم: ثلث (یک سوم) است و آن برای مادر است به شرطی که
میت مطلقاً فرزند نداشته باشد اگرچه پایین برود و به شرطی که برادرهای متعددی نداشته باشد، همانطور که با شرایطش گذشت. و برای
برادر و خواهر مادری است درصورتیکه متعدد باشند.
پنجم: دو ثلث است و آن برای دو دختر و بیشتر است درصورتیکه میت پسری نداشته باشد. و برای دو خواهر - و بیشتر - پدر و مادری است درصورتیکه برادر پدر و مادری نباشد، یا دو خواهر - و بیشتر - پدری است درصورتیکه برادر پدری نباشد.
ششم: سدس (یک ششم) است و آن برای پدر است با وجود فرزند مطلقاً. و برای مادر است با وجود
حاجب از ثلث یعنی فرزند و برادر و خواهر بنابر آنچه که گذشت. و برای برادر یا خواهر مادری است درصورتیکه از طرف مادر، متعدد نباشند.
از آنچه که ذکر شد معلوم گشت که کسی که دارای فرض میباشد بر دو قسم است:
اول کسی است که فقط یک فرض دارد و فرض این شخص به
تبدّل احوال، کموزیاد نمیشود مانند پدر که در صورت وجود فرزند،
صاحب فرض است و آن فقط
سدس است مطلقاً. و همچنین است یک دختر و دو دختر و بیشتر درصورتیکه پسر نباشد. و همچنین است یک خواهر و دو خواهر پدری یا پدر و مادری درصورتیکه برادر نباشد؛ زیرا فرض اینها
نصف یا دو
ثلث است مطلقاً و اینها اگرچه در بعضی از حالات - نه همه حالات - صاحب فرض میباشند، اما فرض اینها به تغیّر حالات نه کم میشود و نه زیاد.
و گاهی کسی است که در همه حال دارای فرض است که به تبدّل احوال، تغییر پیدا نمیکند. و این مانند برادر مادری یا خواهر مادری است که در صورت یکی بودن فرض او سدس است و در صورت تعدّد، ثلث است که در هیچ یک از حالات کموزیاد نمیشود.
دوم کسی است که فرضش با تبدّل احوال
تغییر پیدا میکند مانند مادر؛ زیرا گاهی فرض او ثلث و گاهی دیگر سدس است. و همچنین است زوجین؛ زیرا با نبودن فرزند نصف و ربع است و با بودن او ربع و ثمن میباشد.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، جلد۱، صفحه۳۶۴. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی