اراده بر ازدواج (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برخی از زنان
مسلمان می خواستند به عقد
پیامبر در بیایند.
ازدواج رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم با عقد
هبه، موکول به اراده و اختیار آن حضرت بود.
یـایها النبی انا احللنا لک ازوجک التی ءاتیت اجورهن... وامراة مؤمنة ان وهبت نفسها للنبی ان اراد النبی ان یستنکحها...
ازدواج بر دو قسم است:
دائم و
منقطع. و هر کدام از اینها محتاج عقدی است که دارای ایجاب و قبول لفظی باشند که بر انشای معنای مقصود و انشای رضایت به آن به طوری که در نزد اهل محاوره معتبر است، دلالت نمایند.
پس نه مجرد رضایت قلبی دو طرف و نه معاطاتی که در غالب معاملات جریان دارد و نه نوشتن آنها کفایت نمیکند و همچنین - در غیر شخص لال - اشارهای که این معنی را برساند، کفایت نمیکند. و احتیاط لازم آن است که ایجاب و قبول به لفظ عربی باشند پس غیر از عربی، از لغتهای دیگر مجزی نمیباشد، مگر آنکه از عربی و از وکیل نمودن دیگری، عاجز باشند، اگر چه اقوی آن است که وکیل گرفتن واجب نمیباشد. و با عجز از عربی، به غیر عربی جایز است و در این صورت، واقع ساختن عقد به غیر عربی اشکالی ندارد، لیکن باید به عبارتی باشد که معنای آن همان معنای لفظ عربی باشد، به طوری که ترجمه آن شمرده شود.
احتیاط (واجب) – اگر اقوی نباشد - آن است که ایجاب از طرف
زوجه و قبول از طرف
زوج باشد، پس بنا بر احتیاط (واجب) مجزی نیست اینکه
زوج بگوید: «
زوجتک نفسی» آنگاه
زوجه بگوید: «قبلت». و همچنین احتیاط (مستحب) تقدیم ایجاب است بر قبول؛ اگر چه اظهر آن است که عکس آن جایز است، در صورتی که قبول به لفظ «قبلت» و امثال آن نباشد.
احتیاط آن است که ایجاب نکاح دائم با دو لفظ «انکَحْتُ» یا «
زَوَّجْتُ» باشد؛ پس با لفظ «مَتَّعتُ» بنابر احتیاط واقع نمیشود، اگر چه اقوی آن است که با آن هم واقع میشود در صورتی که چیزی با آن بیاورد که آن را ظاهر در دائم قرار دهد. و با مثل «بِعْت» یا «وَهبْتُ» یا «مَلَّکْتُ» یا «آجَرْتُ» واقع نمیشود. و احتیاط (واجب) آن است که قبول به لفظ «قَبلْتُ» یا «رَضیتُ» باشد. و در قبول جایز است که بعد از ایجاب، فقط به گفتن «قبلت» بدون متعلقاتی که در ایجاب ذکر شده اکتفا شود، پس اگر موجب که وکیل
زوجه است به
زوج بگوید: «انکحتک موکّلتی فلانة علی
المهر الفلانی» پس
زوج بگوید: «قبلت» بدون اینکه بگوید: «قبلت النکاح لنفسی علی
المهر الفلانی» صحیح است.
هر کدام از انکاح و
تزویج به دو مفعول متعدّی میشوند. و بهتر است که
زوج، مفعول اول و
زوجه مفعول دوم قرار داده شود و عکس آن (نیز) جایز است. و در اینکه هر کدام از اینها به مفعول دوم گاهی بدون واسطه و گاهی به واسطه «مِنْ» متعدی میشوند مشترک میباشند. پس گفته میشود: «انکحت - یا
زوّجت - زیداً هنداً» یا «انکحت هنداً من زید». و با «لام» هم گفته میشود و این به حسب مشهور و مانوس است و چه بسا به گونه دیگر هم، استعمال میشوند که مشهور و مانوس نیست.
گاهی عقد ازدواج بین
زوج و
زوجه و با
مباشرت خودشان واقع میشود، پس بعد از گفتگو و توافق و تعیین
مهر،
زوجه خطاب به
زوج میگوید: «انکحتک نفسی - یا انکحت نفسی منک یا لک - علی
المهر المعلوم» پس
زوج بدون فاصله معتنابه میگوید: «قبلت النکاح لنفسی علی
المهر المعلوم» یا «... هکذا» یا
زوجه میگوید: «
زوجتک نفسی - یا
زوجت نفسی منک، یا لک - علی
المهر المعلوم» پس
زوج میگوید: «قبلت
التزویج لنفسی علی
المهر المعلوم» یا «... هکذا». و گاهی عقد ازدواج بین دو
وکیل آنها واقع میشود پس بعد از گفتگو و تعیین هر دو موکّل و
مهر، وکیل
زوجه خطاب به وکیل
زوج میگوید: «انکحت موکّلک فلاناً موکّلتی فلانة - یا من موکّلک یا لموکّلک فلان - علی
المهر المعلوم» پس وکیل
زوج میگوید: «قبلت النکاح لموکّلی علی
المهر المعلوم» یا «... هکذا». یا وکیل
زوجه میگوید: «
زوجت موکّلتی موکّلک - یا من موکّلک یا لموکّلک - فلان علی
المهر المعلوم» پس وکیل
زوج میگوید: «قبلت
التزویج لموکّلی علی
المهر المعلوم» یا «... هکذا». و گاهی عقد ازدواج بین دو ولیّ آنها واقع میشود مانند پدر و جدّ، پس بعد از گفتگو و تعیین مولّی علیهما و
مهر، ولیّ
زوجه میگوید: «انکحت ابنتی - یا ابنة ابنی فلانة مثلًا – ابنک - یا ابن ابنک فلاناً یا من ابنک یا ابن ابنک یا لابنک یا لابن ابنک - علی
المهر المعلوم» یا میگوید: «
زوجت بنتی ابنک مثلًا - یا من ابنک یا لابنک -» پس ولیّ
زوج میگوید: «قبلت النکاح - یا
التزویج – لابنی - یا لابن ابنی - علی
المهر المعلوم». و گاهی (دو طرف عقد) مختلف میباشند، به این صورت که بین
زوجه و وکیل
زوج یا بر عکس، یا بین
زوجه و بین ولیّ
زوج و بر عکس یا بین وکیل
زوجه و ولیّ
زوج و بر عکس، واقع میشود. و کیفیت واقع ساختن عقد در این صورتها از آنچه که در صورتهای گذشته تفصیل دادیم فهمیده میشود و تقدیم
زوج بر
زوجه در جمیع موارد - همان طور که گذشت - بهتر است.
• فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اراده بر ازدواج ».
•
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی