• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ادبیات پایداری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پایداری، یکی از موضوعات پرکاربرد ادبیات قرن بیستم است که از تجاوز بیگانگان یا خودکامگی و اختناق داخلی سرچشمه می‌گیرد. در دو قرن اخیر که کشورهای مختلف از دست‌برد قدرت‌طلبان و منافع‌جویان در امان نمانده‌اند، ادبیات پایداری ابزار مناسبی است که در اختیار شاعران و نویسندگان قرار دارد تا رشادت‌ها و ازجان‌گذشتگی هم‌میهنان خویش در مقابل ظلم و ستم را به نمایش بگذارند. بنابراین بزرگترین رسالت ادبیات پایداری را می‌توان رساندن صدای مظلومیت یک ملت به گوش جهانیان و دفاع از حقوق پایمال شده ‌آنان دانست. همین جبهه‌گیری ادبیات پایداری، باعث می‌شود که که فعالان این حوزه به مصلحان اجتماعی، رهبران نهضت‌های ضد استعماری و ضد استبدادی یا الگوها و اسوه‌های محبوب اجتماعی تبدیل شوند.



عنوان "پایداری"، بر آثاری اطلاق می‌شود که بر دفاع از تمامیت ارضی و ارزش‌های ملی و مذهبی در مقابل هجوم بیگانگان تاکید می‌کنند و یا در گیر‌و‌دار تحولات اجتماعی-سیاسی و برای نیل به آزادی و عدالت اجتماعی به وجود می‌آیند و جان‌مایه ‌آن مبارزه با بیداد داخلی یا تجاوز بیرونی است.
[۱] سنگری، محمدرضا (۱۳۸۳)، ‌ادبیات پایداری، فصلنامه شعر، سال دوازدهم، شماره ۳۹، ص۵۳-۴۵. ‌
مضامین پایداری همواره وجود داشته و کمتر دوره‌ای را می‌توان یافت که از مضامین پایداری بی‌بهره باشد، اما این مضامین، بسته به شرایط سیاسی و اجتماعی در برخی دوره‌ها پررنگ‌تر است. هنگامی که هویت یک ملت در معرض خطر قرار می‌گیرد ادبیات پایداری ظهور می‌کند. ادبیات پایداری، شامل آثار منظوم و منثور بوده و هدف از خلق این آثار، ایجاد حرکت و انگیزه در جامعه و بالا بردن روحیه ‌مبارزه و مقاومت است. مخاطبان برخی از آثار پایداری از مرزهای یک کشور می‌گذرد و دردهای نوع بشر را بازگو می‌کند و دارای پیامی جهانی و فرامرزی بوده و آینده‌ای روشن را نوید می‌دهند.
ادبیات پایداری را به دو شیوه تعریف کرده‌اند، یکی بر تجاوز خارجی و دیگری بر استبداد داخلی و سلب آزادی مدنی و مشروع تکیه کرده‌است. «سروده‌ها و نوشته‌هایی که موضوع اصلی آن دعوت مردم به مبارزه و پایداری در برابر متجاوزان است». ‌
[۲] کاکایی، عبدالجبار (۱۳۸۰)، ‌آوازهای نسل سرخ، نگاهی به شعر معاصر ایران از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷، تهران: عروج.
‌این تعریف، بیشتر بر تهاجم دشمنان و دست‌درازی متجاوزان نظر داشته و از جنبه ‌اجتماعی ادبیات پایداری غافل شده است. در تعریف دیگری از ادبیات پایداری آمده است: «ادبیات پایداری نوعی از ادبیات متعهد و ملتزم است که از طرف مردم و پیشروان فکری جامعه در برابر آنچه حیات معنوی و مادی آنها را تهدید می‌کند به وجود می‌آید». ‌
[۳] بصیری، محمدصادق (۱۳۸۴)، ‌طرح و توضیح چند سوال درباره ‌مبانی ادبیات پایداری، نامه ‌پایداری، کرمان: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس.
این تعریف بر جنبه ‌تعهد ادبیات پایداری تاکید داشته که هم دشمنان خارجی و هم مخالفان و سلطه‌گران داخلی را شامل می‌شود.


ادبیات پایداری، گستره ‌عظیمی را در برمی‌گیرد و بسته به دوره ‌تاریخی و همینطور زمینه ‌پیدایش آن، دارای زیرشاخه‌ها و موضوعات فرعی متنوعی است. پایداری در ادبیات بیشتر ملت‌ها قابل مشاهده است؛ اما اقوامی که در طول تاریخ خود، مورد تهاجم بیگانگان و یا ظلم و ستم داخلی قرار گرفته‌اند، بیش از دیگر ملت‌ها به مضامین پایداری پرداخته‌اند. در قرن اخیر و در ادبیات کشورهای آمریکای لاتین، آسیای میانه، ویتنام، ایرلند، بوسنی و هرزگوین، افغانستان و خاورمیانه بنابه موقعیت جغرافیایی و همچنین دلایل سیاسی و اجتماعی، مضامین پایداری نمود گسترده‌ای داشته است. مبارزه ‌بومیان آمریکا برای مقابله با تبعیض نژادی، اشعار ضد نابرابری و استعمار در آفریقا و آسیا، نشان‌دهنده ‌پیشینه ‌طولانی ادبیات پایداری است.
ادبیات پایداری در قالب‌های مختلف ادبی همچون شعر، داستان، زندگی‌نامه، نمایش‌نامه، طنز، هجو و... تجلی یافته که برای نمونه می‌توان به این موارد اشاره کرد. منظومه ‌"سینوهه" که نوعی زندگی‌نامه ‌خود نوشت است از نخستین آثار داستانی در حوزه ‌ادبیات پایداری کشور مصر محسوب می‌شود.
[۴] ترابی، ضیاءالدین (۱۳۸۹)، ‌آشنایی با ادبیات مقاومت جهان، تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس.
‌در کشورهای اروپایی در کنار شعر و داستان، نمایش‌نامه ‌پایداری نیز پررونق بوده است. از مهمترین این نمایش‌نامه‌ها می‌توان این موارد را ذکر کرد: "سایه تفنگ‌دار" و "خیش و ستارگان" از شون اوکیسی، "مگس‌ها" و "مرده‌های بی‌کفن و دفن" از ژان پل ساتر و "شب‌های خشم" از آرمان سالکرو.
[۵] ترابی، ضیاءالدین (۱۳۸۹)، ‌آشنایی با ادبیات مقاومت جهان، تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، ص۱۶۴.

در ایران نیز مضمون‌های پایداری در قالب زندگی‌نامه ‌داستانی، رمان، داستان کوتاه، شعر و نمایش‌نامه بیان شده است که در ادبیات پایداری دوران مشروطه و انقلاب اسلامی بسیاری از این گونه‌ها را می‌توان مشاهده کرد.


در طول تاریخ، در کشورهایی که با حکومت‌های خودکامه یا تجاوز همسایگان و منافع‌طلبان روبه‌رو بوده‌اند ادبیات پایداری پر رونق‌تر است. به همین دلیل کشورهایی مثل آمریکای لاتین یا کشورهای آسیایی بیشتر از کشورهای اروپایی وآمریکای مرکزی و کانادا ادبیات پایداری را تجربه کرده‌اند. ظلم-ستیزی، آرمان‌گرایی، دعوت به ایستادگی و اعتراض، میهن‌دوستی، القای امید و آینده ‌روشن، ستایش آزادی، تکریم انقلابیون و... از مؤلفه‌های مشترک ادبیات پایداری در جهان است.
[۶] شیرشاهی، افسانه (۱۳۹۰) شعر مقاومت و دفاع مقدس، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۵۲.
‌اگرچه ادبیات پایداری غرب، در قرن هجده و نوزدهم و پس از آن در جنگ جهانی دوم به اوج شکوفایی خود رسیده است؛ اما ریشه ‌آن را باید در ادبیات حماسی یونان و روم باستان جستجو کرد. ادبیات پایداری اروپا در حوزه ‌شعر داستان و نمایشنامه قابل بررسی است. پیشینه ‌شعر پایداری اروپا به ایلیاد و اودیسه ‌هومر بازمی‌گردد، اما شعر پایداری نیز مانند سایر گونه‌های این نوع ادبی در جنگ جهانی اول و دوم با آثاری از پل الوار، ناظم حکمت،‌ هانریش‌هاینه، آنا آخماتوا، ویزار ژیتی، فرانتس یوهاس، آنتونیو ماچادو و... رونق گرفته است.
از معروف‌ترین داستان‌های پایداری و مقاومت اروپایی در قرن هجده و نوزده میلادی می‌توان به این موارد اشاره کرد. "بینوایان" از ویکتور هوگو، "جنگ و صلح" از لئو تولستوی، "پل رودخانه ‌کوای" از ایو آندرویچ، "آزادی یا مرگ" از نیکوس کازانژاکیس، "کارت پستال" از‌ هانریش بل و...
ادبیات پایداری در آمریکای لاتین نیز از رونق ویژه‌ای برخوردار است برای نمونه می‌توان به پابلو نرودا اشاره کرد که با کتاب‌های "انگیزه ‌نیکسون‌کشی" و "جشن انقلاب شیلی" در شمار شاعران پایداری شیلی گرفته‌ است. هریت بیچر استو، نویسنده ‌داستان "کلبه ‌عمو تم" نیز یکی از نویسندگان ادب پایداری آمریکا به شمار می‌رود که با کتاب خود به مبارزه با برده‌برداری پرداخته است. جنبش‌های استقلال‌طلبانه در هند و کشورهای آفریقایی نیز باعث رونق ادبیات پایداری در این مناطق شده است.


بارزترین گونه‌های ادبیات پایداری را در ادبیات عرب به ویژه شعر معاصر عربی، می‌توان مشاهده کرد که از آن به عنوان "ادبیات مقاومت" نیز یاد می‌شود. بنابراین اصطلاح پایداری را می‌توان برای ادبیات فارسی و اصطلاح مقاومت را در مورد ادبیات عرب به کار برد. درباره ‌پیشینه ‌کاربرد اصطلاح مقاومت در ادبیات عرب نوشته‌اند: «اگرچه اصطلاح ادبیات مقاومت جدید و مربوط به سده ‌معاصر است با نگاهی دقیق به تاریخ ادبیات معاصر جهان به راحتی می‌توان نمونه‌های فراوانی از این ادبیات را بین آثار پیشینیان به دست آورد». ‌
[۷] ترابی، ضیاءالدین (۱۳۸۴)، ‌شکوه شقایق: نقد و بررسی شعرهای دفاع مقدس، قم: انتشارات سماءقلم.
‌در کشورهایی همچون فلسطین، مصر و لبنان نمونه‌های برجسته‌ای از ادبیات پایداری یا مقاومت را می‌توان مشاهده کرد. شاعرانی همچون غسان کنفانی، محمود درویش، جبرا ابراهیم جبرا، فدوی عبدالفتاح آغاطوغان و... را می‌توان از برجسته‌ترین شاعران ادبیات مقاومت دانست.


اصطلاح ادبیات پایداری در ایران، سابقه ‌چندانی ندارد و تاریخ استعمال آن به دهه ‌۶۰ سده ‌کنونی می‌رسد؛ اما به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی کشور ایران در طول تاریخ، همواره شاهد جنگ، خون‌ریزی، ایثارگری، پهلوانی، از جان‌گذشتگی و همدلی‌های ملی بوده و دفاع از وطن و ارزش‌های آن در برابر یورش بیگانگان برای ملت ایران، مفهومی نام‌آشنا است.
[۸] رستگار فسایی، منصور (۱۳۷۲)، ‌انواع شعر فارسی، شیراز: نوید شیراز، ص۳۵۸.
‌به همین دلیل در طول تاریخ ادبیات فارسی اشعار بسیاری را با مضمون پایداری می‌توان مشاهده کرد. ادبیات عرفانی و سمبلیک، نمونه‌ای از جهت‌گیری شاعران و نویسندگان در برابر ظلم و ستم و اختناق داخلی است.
نخستین اشعار پایداری فارسی را می‌توان در آثار شاعران نهضت شعوبیه مشاهده کرد «... به دنبال شکل‌گیری نهضت شعوبیه، شاعران ایرانی در شعرهای عربی یا فارسی خود، گونه‌ای از ادبیات مقاومت را مطرح می‌کنند که بیانگر مفاد آیه ‌"يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثي‌ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ" است‌».
[۹] محسنی نیا، ۱۳۸۸: ۱۴۴، مبانی ادبیات مقاومت معاصر ایران و عرب، نشریه ادبیات پایداری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان، سال اول، شماره اول، ص۱۴۳- ۱۵۷.
این شعرها مانند بسیاری دیگر از شعرهای پایداری که منشائی سیاسی-اجتماعی دارند، برادری و برابری اجتماعی را خواستار است و تبعیض و بی‌عدالتی را نکوهش می‌کند. در زمان حمله ‌مغول، بار دیگر شاعران ایرانی مردم را به پایداری و مقاومت در برابر ظلم و ستم مغولان دعوت کرده‌اند. اشعاری که در رابطه با واقعه ‌عاشورا و بیان مظلومیت امام حسین (علیه‌السّلام) و یاران شهیدش سروده شده نیز در شمار اشعار پایداری قرار دارد؛ چرا که این شعرها، ظلم و ستم و نابرابری را نکوهش کرده و صدای رسای مظلومیت و آزادی‌خواهی است.

۵.۱ - دوران مشروطیت

در روزگار مشروطه ادبیات پایداری دیگرباره ظهور می‌کند و شاعران و نویسندگان این دوره در مقابل استبداد و نابرابری اجتماعی، نقش مصلح اجتماعی را ایفا کرده و مضامینی چون آزادی، قانون، مخالفت با سلطه بیگانگان، برابری زن و مرد، تجددخواهی، وطن‌دوستی و... را مطرح کرده‌اند. در این دوره هنرمندان با هنر خویش به مبارزه با حُکام و سیاست‌های آنان می‌پردازند و عرصه را برای بروز و ظهور عواطف عمیق ملی و میهنی فراهم می‌سازند. شاعرانی همچون عارف قزوینی، فرخی یزدی، محمد تقی بهار و... به تبعیت از ادبیات اروپایی، مضامین پایداری را وارد شعر مشروطه کرده‌اند. در دوران حکومت پهلوی نیز اختناق حکومت، وابستگی به بیگانگان و پیش-آمدهایی چون ملی شدن صنعت نفت، نهضت جنگل، قیام پانزده خرداد، تبعید امام خمینی (رحمةالله‌علیه) و... باعث پیروزی انقلاب اسلامی و همینطور رونق ادبیات پایداری شده است.
[۱۰] محسنی نیا، ۱۳۸۸: ۱۴۴، مبانی ادبیات مقاومت معاصر ایران و عرب، نشریه ادبیات پایداری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان، سال اول، شماره اول، ص۱۴۷.


۵.۲ - دوران پهلوی

در دوران پهلوی، به ویژه دوره ‌پهلوی دوم و در دهه ‌چهل و پنجاه شمسی، به دلیل محدود شدن آزادی سیاسی-اجتماعی و فشار بر قشر روشن‌فکر جامعه، ادبیات به سمت انتقاد و اعتراض کشیده می‌شود. ادبیات اعتراضی در این دوره به دو شاخه ‌عمده تقسیم شده است. یک شاخه، جریان چپ و نزدیک به کمونیسم و حزب توده که بیشتر "شعر خلقی" نامیده شده و دیگری شاخه ‌مذهبی و اسلام‌گرا است.
در شاخه ‌مذهبی که تحت تاثیر تعالیم علی شریعتی و سخنرانی‌های امام خمینی (رحمةالله‌علیه) شکل گرفته بود، شاعران و نویسندگان خود را در برابر مرام و مسلک خویش و همینطور جامعه، مردم و میهن متعهد می‌دانند. شاعران این جریان، بیش از آنکه یک شاعر بوده باشند؛ یک انقلابی و شخصیت سیاسی محسوب می‌شده که از شعر و هنر برای انتقاد و مبارزه بهره می‌جسته است.
[۱۱] علی، حسین‌پور چافی (۱۳۹۰)، ‌جریان‌های شعری معاصر فارسی از کودتا (۱۳۳۲) تا انقلاب (۱۳۵۷)، ‌تهران: امیرکبیر، ص۳۵۲.
‌از بارزترین درون‌مایه‌های این شعر می‌توان به این موارد اشاره کرد: مساله غرب‌ستیزی و دشمنی با امپریالیسم آمریکا، توجه به نمونه‌های موفق انقلاب‌های ضد استعماری جهان، توصیف زندان‌ها و شکنجه‌گاها و اعدام مبارزان، بزرگداشت نام آزادی‌خواهان، پرداختن به مضامین دینی و شخصیت‌های مذهبی به ویژه امام خمینی (رحمةالله‌علیه)، ‌محکوم کردن هنر و شعر غیر متعهد و....
[۱۲] علی، حسین‌پور چافی (۱۳۹۰)، ‌جریان‌های شعری معاصر فارسی از کودتا (۱۳۳۲) تا انقلاب (۱۳۵۷)، ‌تهران: امیرکبیر، ص۳۵۴.
‌این جریان که در به ثمر نشستن انقلاب اسلامی، نقش مؤثری را ایفا کرده بود، در ادبیات دفاع مقدس نیز حضوری پررنگ داشته است. این جریان در دهه ‌شصت، انبوهی از مجموعه اشعار، داستان‌ها و نمایش‌نامه‌ها با گرایش اسلامی تولید می‌کند که امروز با نام ادبیات انقلاب اسلامی شناخته می‌شوند.
[۱۳] چهرقانی، رضا (۱۳۹۶)، ‌ادبیات پایداری در ایران، بازشناسی مؤلفه‌ها، فرصت‌ها و چالش‌ها، ادبیات پارسی معاصر، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال هفتم، شماره دوم، ص۳۳-۱.
از مهمترین شاعران و نویسندگان این جریان می‌توان این نام‌ها را برشمرد: علی شریعتی، جلال آل‌احمد، نعمت میرزازاده، علی موسوی گرمارودی، طاهره صفارزاده و...
شاخه ‌دیگر شعر اعتراضی در دوره پهلوی دوم به ویژه در دهه چهل و پنجاه، شعر چپ‌گرا و چریکی است. خسرو گلسرخی، نماینده ‌تمام عیار این شاخه از شعر مبارزه و اعتراض است. توجه و تاکید شاعران این جریان بیش از هر چیز دیگری بر "خَلق" است و خود را فدایی خلق می‌دانند و در اشعار خویش همواره از خلق سخن می‌گویند.
[۱۴] علی، حسین‌پور چافی (۱۳۹۰)، ‌جریان‌های شعری معاصر فارسی از کودتا (۱۳۳۲) تا انقلاب (۱۳۵۷)، ‌تهران: امیرکبیر، ص۳۵۸. ‌
در شعر این شاعران مانند شاعران شاخه ‌مذهبی، از یاس و نومیدی خبری نیست و امید به آینده ‌روشن و دگرگونی در اشعار موج می‌زند. «درونمایه ‌تازه ‌شعر این دوره عبارت است از ستایش قهرمانان مبارزه ‌مسلحانه، وصف شکنجه‌ها و زندان‌ها و میدان‌های اعدام، درهم کوبیدن همه ‌عوامل یاس و ناامیدی که در دور قبل بود و انتظار آمدن چیزی که مثل بهار از همه سو می‌آید». ‌
[۱۵] شفیعی‌کدکنی، محمدرضا (۱۳۹۳)، ‌ادوار شعر فارسی از مشروطیت تا سقوط سلطنت، تهران: سخن، ص۸۱.
برخی از شاعران و نویسندگان مطرح این جریان عبارتند از: محمود دولت‌آبادی، سیاوش کسرایی، سعید سلطان‌پور، اسماعیل خویی، احمد شاملو، نعمت آزرم و...
این شاخه از شعر اعتراض و مقاومت در نیمه ‌دوم دهه ‌پنجاه در کنار شاخه ‌مذهبی و همسو و هم‌جهت با آن در مبارزه با رژیم پهلوی قرار گرفته و به توصیف مبارزات و تشویق مبارزان پرداخته و نقش مؤثری را در پیروزی انقلاب اسلامی ایفا کرده است. پس از به ثمر نشستن انقلاب اسلامی، هر کدام از این جریان‌ها راه خود را رفته و شاخه ‌مذهبی ادبیات مقاومت دوره ‌پهلوی، به جریانی تازه با نام ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس می‌پیوندد و شاخه ‌چپ‌گرا، معترض انقلاب اسلامی شده و از همراهی با جریان تازه شکل‌گرفته ‌ادبیات باز می‌ماند.

۵.۳ - بعد از انقلاب اسلامی

با پیروزی انقلاب اسلامی، نه تنها جریان ادبیات پایداری متوقف نشده، بلکه جانی تازه نیز در کالبد آن دمیده شده و به دو جریان عمده ‌پایداری داخلی و پایداری با نگاهی فرامرزی و فراملی تقسیم شده است. ادبیات پایداری در این دوره از همه ‌ظرفیت‌های موجود همچون نمایش‌نامه، تئاتر، فیلم، شعر و داستان برای بیان مضامین و موضوعات خود سود جسته است. ادبیات به ویژه شعر پایداری در سال‌های نخست انقلاب، به توصیف مبارزات علیه رژیم پهلوی و ایثارگری‌های مردم و تبیین ایدئولوژی انقلاب اسلامی پرداخته است. در شاخه ‌جهانی ادبیات پایداری انقلاب اسلامی نیز مضامینی چون اعتراض علیه جنگافروزی، منفعت‌طلبی و استعمارگری برخی کشورهای جهان مطرح شده است. ادبیات پایداری انقلاب با تاکید بر پایداری در برابر استکبار و استعمار که یکی از رمزهای موفقیت انقلاب اسلامی است، تنها را رسیدن به پیروزی ملت فلسطین و دیگر کشورهای درگیر تجاوز را ایستادگی در برابر متجاوزان و استعمارگران دانسته است. از چهره‌های ادبیات پایداری انقلاب می‌توان به این نام‌ها اشاره کرد: حمید سبزواری، نصرالله مردانی، مهرداد اوستا، مشفق کاشانی، طاهره صفارزاده، قیصر امین‌پور، علی معلم دامغانی و...
همزمان با آغاز جنگ ایران و عراق و دفاع همه‌جانبه ‌حکومت و مردم ایران از آرمان‌ها و ارزش‌های ملی-مذهبی و همینطور دفاع از مرزهای جغرافیایی، پدیده‌ای تازه به نام "ادبیات دفاع مقدس" از بطن جامعه ‌درگیر جنگ ظهور می‌کند که پیش از این در تاریخ ادبیات فارسی سابقه ‌چندانی نداشته است.
ادبیات دفاع مقدس را می‌توان یکی از زیرشاخه‌های ادبیات پایداری دانست که در برهه‌ای حساس از تاریخ معاصر ایران و با هدفی عالی و مشخص شکل گرفته است. ادبیات دفاع مقدس، تنها آثاری را در برمی‌گیرد که با تکیه بر دو عنصر "دفاع" و "مقدس" پدید آمده و نگاهی مثبت به جنگ ایران و عراق داشته‌اند. با تکیه بر این تعریف، آثاری را که نگاهی منفی به جنگ تحمیلی داشته و دربردارنده ‌نوعی بدبینی، یاس و سیاه‌نمایی است در شمار ادبیات جنگ قرار دارند.


۱. سنگری، محمدرضا (۱۳۸۳)، ‌ادبیات پایداری، فصلنامه شعر، سال دوازدهم، شماره ۳۹، ص۵۳-۴۵. ‌
۲. کاکایی، عبدالجبار (۱۳۸۰)، ‌آوازهای نسل سرخ، نگاهی به شعر معاصر ایران از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷، تهران: عروج.
۳. بصیری، محمدصادق (۱۳۸۴)، ‌طرح و توضیح چند سوال درباره ‌مبانی ادبیات پایداری، نامه ‌پایداری، کرمان: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس.
۴. ترابی، ضیاءالدین (۱۳۸۹)، ‌آشنایی با ادبیات مقاومت جهان، تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس.
۵. ترابی، ضیاءالدین (۱۳۸۹)، ‌آشنایی با ادبیات مقاومت جهان، تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، ص۱۶۴.
۶. شیرشاهی، افسانه (۱۳۹۰) شعر مقاومت و دفاع مقدس، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۵۲.
۷. ترابی، ضیاءالدین (۱۳۸۴)، ‌شکوه شقایق: نقد و بررسی شعرهای دفاع مقدس، قم: انتشارات سماءقلم.
۸. رستگار فسایی، منصور (۱۳۷۲)، ‌انواع شعر فارسی، شیراز: نوید شیراز، ص۳۵۸.
۹. محسنی نیا، ۱۳۸۸: ۱۴۴، مبانی ادبیات مقاومت معاصر ایران و عرب، نشریه ادبیات پایداری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان، سال اول، شماره اول، ص۱۴۳- ۱۵۷.
۱۰. محسنی نیا، ۱۳۸۸: ۱۴۴، مبانی ادبیات مقاومت معاصر ایران و عرب، نشریه ادبیات پایداری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان، سال اول، شماره اول، ص۱۴۷.
۱۱. علی، حسین‌پور چافی (۱۳۹۰)، ‌جریان‌های شعری معاصر فارسی از کودتا (۱۳۳۲) تا انقلاب (۱۳۵۷)، ‌تهران: امیرکبیر، ص۳۵۲.
۱۲. علی، حسین‌پور چافی (۱۳۹۰)، ‌جریان‌های شعری معاصر فارسی از کودتا (۱۳۳۲) تا انقلاب (۱۳۵۷)، ‌تهران: امیرکبیر، ص۳۵۴.
۱۳. چهرقانی، رضا (۱۳۹۶)، ‌ادبیات پایداری در ایران، بازشناسی مؤلفه‌ها، فرصت‌ها و چالش‌ها، ادبیات پارسی معاصر، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال هفتم، شماره دوم، ص۳۳-۱.
۱۴. علی، حسین‌پور چافی (۱۳۹۰)، ‌جریان‌های شعری معاصر فارسی از کودتا (۱۳۳۲) تا انقلاب (۱۳۵۷)، ‌تهران: امیرکبیر، ص۳۵۸. ‌
۱۵. شفیعی‌کدکنی، محمدرضا (۱۳۹۳)، ‌ادوار شعر فارسی از مشروطیت تا سقوط سلطنت، تهران: سخن، ص۸۱.



گروه پژوهشی ویکی فقه. ‌





جعبه ابزار