• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

احصار (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اِحصار یا همان حَصر بازماندن از اتمام حج یا عمره به سبب بیماری است. به فرد بازمانده «محصور» یا «مُحصَر» گفته می‌شود.

فهرست مندرجات

۱ - مفهوم شناسی
۲ - آیه احصار
۳ - احکام احصار
       ۳.۱ - واجب بودن قربانی
       ۳.۲ - حرمت تراشیدن سر
       ۳.۳ - خارج شدن محصور از احرام
       ۳.۴ - وجوب قربانی گوسفند
       ۳.۵ - واجب نبودن اتمام حج و عمره
۴ - احکام صد و احصار از دیدگاه امام خمینی
       ۴.۱ - مصدود
              ۴.۱.۱ - ملاک مصدود شدن از حج
              ۴.۱.۲ - حکم مصدود قبل از ورود به مکه
              ۴.۱.۳ - حکم مصدود بعد از ورود به مکه
              ۴.۱.۴ - حکم شخص ناتوان از پرداخت مال به ظالم
              ۴.۱.۵ - مصدود نبودن کسی که مخارج راه دیگر را دارد
              ۴.۱.۶ - عدم کفایت محل شدن مصدود از حج مستقر
              ۴.۱.۷ - محل شدن مصدود با امید به برداشته شدن مانع
              ۴.۱.۸ - محل شدن مصدود از احرام عمره بدون ذبح
       ۴.۲ - محصور
              ۴.۲.۱ - ملاک محصور بودن
              ۴.۲.۲ - حکم محصور
              ۴.۲.۳ - از جهت زن در حلیت قرار نگرفتن محصور در حج واجب
              ۴.۲.۴ - خوب شدن محصور بعد از ارسال قربانی
              ۴.۲.۵ - حکم افراد معلول و ضعیف
       ۴.۳ - زمانی که برای وعده ذبح گذاشته می‌شود
۵ - پانویس
۶ - منبع


احصار در لغت به معنای باز داشته شدن از کاری به جهت بیماری یا دشمن است و در اصطلاح فقه، منع شدن محرم از اتمام حج یا عمره به سبب ترس از دشمن یا بیماری است. برخی از فقهای امامیه اصطلاح احصار را در خصوص مانع درونی مانند بیماری و صد را در خصوص موانع بیرونی مانند جلوگیری از دشمن به کار می‌برند.


آیه احصار یا آیه عمره به آیه ۱۹۶ سوره بقره اطلاق می شود. آیه «... فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیسَرَ مِنَ الْهَدْی وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکمْ حَتَّى یبْلُغَ الْهَدْی مَحِلَّهُ ...» ناظر به بیان حکم حصر و صدّ در حج، یعنى مُحِل گردیدن مُحرِم با قربانی کردن مى‌باشد. مفهوم حصر در آیه، اعم از حصر مصطلح در فقه است؛ زیرا حصر در فقه مقابل صدّ و در آیه به معناى بازداشته شدن از ادامه حج به دلیل بیماری یا دشمن است.




۳.۱ - واجب بودن قربانی

واجب بودن قربانی در حد مقدور، بر محصور از حج و عمره، برای خروج از احرام :
«واتموا الحج والعمر ة للـه فان احصر تم فما استیسر من الهدی ولا تحلقوا ر ءوسکم حتی یبلغ الهدی محله فمن کان منکم مر یضا او به اذی من ر اسه ففدیة من صیام او صدقة او نسک فاذا امنتم فمن تمتع بالعمر ة الی الحج فما استیسر من الهدی فمن لم یجد فصیام ثلاثة ایام فی الحج وسبعة اذا ر جعتم تلک عشر ة کاملة ذلک لمن لم یکن اهله حاضر ی المسجد الحر‌ام واتقوا اللـه واعلموا ان اللـه شدید العقاب: و حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید! و اگر محصور شدید، (و مانعی مانند ترس از دشمن یا بیماری، اجازه نداد که پس از احرام بستن، وارد مکه شوید،) آنچه از قربانی فراهم شود (ذبح کنید، و از احرام خارج شوید)! و سرهای خود را نتراشید، تا قربانی به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود)! و اگر کسی از شما بیمار بود، و یا ناراحتی در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید فدیه و کفاره‌ای از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندی بدهد! و هنگامی که (از بیماری و دشمن) در امان بودید، هر کس با ختم عمره، حج را آغاز کند، آنچه از قربانی برای او میسر است (ذبح کند)! و هر که نیافت، سه روز در ایام حج، و هفت روز هنگامی که باز می‌گردید، روزه بدارد! این، ده روز کامل است. (البته) این برای کسی است که خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد(اهل مکه و اطراف آن نباشد). و از خدا بپرهیزید! و بدانید که او، سخت کیفر است! »

۳.۲ - حرمت تراشیدن سر

حرمت تراشیدن سر برای محصور از حج و عمره، پیش از رسیدن قربانی به محل قربانی:
«واتموا الحج والعمر ة للـه فان احصر تم فما استیسر من الهدی ولا تحلقوا ر ءوسکم حتی یبلغ الهدی محله فمن کان منکم مر یضا او به اذی من ر اسه ففدیة من صیام او صدقة او نسک فاذا امنتم فمن تمتع بالعمر ة الی الحج فما استیسر من الهدی فمن لم یجد فصیام ثلاثة ایام فی الحج وسبعة اذا ر جعتم تلک عشر ة کاملة ذلک لمن لم یکن اهله حاضر ی المسجد الحر‌ام واتقوا اللـه واعلموا ان اللـه شدید العقاب: و حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید! و اگر محصور شدید، (و مانعی مانند ترس از دشمن یا بیماری، اجازه نداد که پس از احرام بستن، وارد مکه شوید،) آنچه از قربانی فراهم شود (ذبح کنید، و از احرام خارج شوید)! و سرهای خود را نتراشید، تا قربانی به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود)! و اگر کسی از شما بیمار بود، و یا ناراحتی در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید فدیه و کفاره‌ای از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندی بدهد! و هنگامی که (از بیماری و دشمن) در امان بودید، هر کس با ختم عمره، حج را آغاز کند، آنچه از قربانی برای او میسر است (ذبح کند)! و هر که نیافت، سه روز در ایام حج، و هفت روز هنگامی که باز می‌گردید، روزه بدارد! این، ده روز کامل است. (البته) این برای کسی است که خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد اهل مکه و اطراف آن نباشد. و از خدا بپرهیزید! و بدانید که او، سخت کیفر است! »

۳.۳ - خارج شدن محصور از احرام

جواز خارج شدن محصور از احرام، پس از رسیدن قربانی به محل خود و تراشیدن سر:
«واتموا الحج والعمر ة للـه فان احصر تم فما استیسر من الهدی ولا تحلقوا ر ءوسکم حتی یبلغ الهدی محله فمن کان منکم مر یضا او به اذی من ر اسه ففدیة من صیام او صدقة او نسک فاذا امنتم فمن تمتع بالعمر ة الی الحج فما استیسر من الهدی فمن لم یجد فصیام ثلاثة ایام فی الحج وسبعة اذا ر جعتم تلک عشر ة کاملة ذلک لمن لم یکن اهله حاضر ی المسجد الحر‌ام واتقوا اللـه واعلموا ان اللـه شدید العقاب: و حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید! و اگر محصور شدید، (و مانعی مانند ترس از دشمن یا بیماری، اجازه نداد که پس از احرام بستن، وارد مکه شوید،) آنچه از قربانی فراهم شود (ذبح کنید، و از احرام خارج شوید)! و سرهای خود را نتراشید، تا قربانی به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود)! و اگر کسی از شما بیمار بود، و یا ناراحتی در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید فدیه و کفاره‌ای از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندی بدهد! و هنگامی که (از بیماری و دشمن) در امان بودید، هر کس با ختم عمره، حج را آغاز کند، آنچه از قربانی برای او میسر است (ذبح کند)! و هر که نیافت، سه روز در ایام حج، و هفت روز هنگامی که باز می‌گردید، روزه بدارد! این، ده روز کامل است. (البته) این برای کسی است که خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد اهل مکه و اطراف آن نباشد. و از خدا بپرهیزید! و بدانید که او، سخت کیفر است! » محقق اردبیلی از عبارت «حتی یبلغ الهدی محله...» خروج از احرام به طور کامل را استفاده کرده است.

۳.۴ - وجوب قربانی گوسفند

گوسفند، اقل قربانی واجب بر محصور:
«واتموا الحج والعمر ة للـه فان احصر تم فما استیسر من الهدی ولا تحلقوا ر ءوسکم حتی یبلغ الهدی محله فمن کان منکم مر یضا او به اذی من ر اسه ففدیة من صیام او صدقة او نسک فاذا امنتم فمن تمتع بالعمر ة الی الحج فما استیسر من الهدی فمن لم یجد فصیام ثلاثة ایام فی الحج وسبعة اذا ر جعتم تلک عشر ة کاملة ذلک لمن لم یکن اهله حاضر ی المسجد الحر‌ام واتقوا اللـه واعلموا ان اللـه شدید العقاب: و حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید! و اگر محصور شدید، (و مانعی مانند ترس از دشمن یا بیماری، اجازه نداد که پس از احرام بستن، وارد مکه شوید،) آنچه از قربانی فراهم شود (ذبح کنید، و از احرام خارج شوید)! و سرهای خود را نتراشید، تا قربانی به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود)! و اگر کسی از شما بیمار بود، و یا ناراحتی در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید فدیه و کفاره‌ای از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندی بدهد! و هنگامی که (از بیماری و دشمن) در امان بودید، هر کس با ختم عمره، حج را آغاز کند، آنچه از قربانی برای او میسر است (ذبح کند)! و هر که نیافت، سه روز در ایام حج، و هفت روز هنگامی که باز می‌گردید، روزه بدارد! این، ده روز کامل است. (البته) این برای کسی است که خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد (اهل مکه و اطراف آن نباشد). و از خدا بپرهیزید! و بدانید که او، سخت کیفر است! »

۳.۵ - واجب نبودن اتمام حج و عمره

واجب نبودن اتمام حج و عمره بر محصور:
«واتموا الحج والعمر ة للـه فان احصر تم فما استیسر من الهدی ولا تحلقوا ر ءوسکم حتی یبلغ الهدی محله فمن کان منکم مر یضا او به اذی من ر اسه ففدیة من صیام او صدقة او نسک فاذا امنتم فمن تمتع بالعمر ة الی الحج فما استیسر من الهدی فمن لم یجد فصیام ثلاثة ایام فی الحج وسبعة اذا ر جعتم تلک عشر ة کاملة ذلک لمن لم یکن اهله حاضر ی المسجد الحر‌ام واتقوا اللـه واعلموا ان اللـه شدید العقاب: و حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید! و اگر محصور شدید، (و مانعی مانند ترس از دشمن یا بیماری، اجازه نداد که پس از احرام بستن، وارد مکه شوید،) آنچه از قربانی فراهم شود ( ذبح کنید، و از احرام خارج شوید)! و سرهای خود را نتراشید، تا قربانی به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود)! و اگر کسی از شما بیمار بود، و یا ناراحتی در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید فدیه و کفاره‌ای از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندی بدهد! و هنگامی که (از بیماری و دشمن) در امان بودید، هر کس با ختم عمره، حج را آغاز کند، آنچه از قربانی برای او میسر است (ذبح کند)! و هر که نیافت، سه روز در ایام حج، و هفت روز هنگامی که باز می‌گردید، روزه بدارد! این، ده روز کامل است. (البته) این برای کسی است که خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد(اهل مکه و اطراف آن نباشد). و از خدا بپرهیزید! و بدانید که او، سخت کیفر است! »


گفتار در مورد صدّ و حصر است.

۴.۱ - مصدود

مصدود کسی است که دشمن و یا مانند آن، او را از عمره یا حج جلوگیری کند.

۴.۱.۱ - ملاک مصدود شدن از حج

مصدود شدن از حج به این است که به خاطر مصدود شدن، به دو وقوف (عرفات و مشعر) نرسد؛ نه به اختیاری آن‌ها و نه به اضطراری آن‌ها، بلکه مصدود شدن از حج تحقق پیدا می‌کند به نرسیدن به چیزی که با فوت آن، حج فوت می‌شود، هرچند از روی علم و عمد نباشد، بلکه ظاهراً تحقق پیدا می‌کند به اینکه بعد از وقوفین، او را از اعمال منی‌ و مکه و یا یکی از آن‌ها منع کنند و نایب هم نتواند بگیرد. البته اگر همه اعمال را به جا آورد و از برگشتن به منی‌ برای بیتوته و انجام کارهای ایام تشریق ممنوع گردد، مصدود شدن تحقق پیدا نمی‌کند و حجّش صحیح است و بر او واجب است برای انجام اعمال در همین سال نایب بگیرد و اگر نتواند، در سال آینده نایب بگیرد.

۴.۱.۲ - حکم مصدود قبل از ورود به مکه

کسی که برای عمره یا حج محرم شد واجب است که تمام کند و اگر آن را تمام نکرد در احرامش باقی می‌ماند، بنا بر این اگر برای عمره احرام بست و دشمن و نحو آن مانند عمّال دولت یا غیر آن‌ها او را از رفتن به مکه جلوگیری کردند و برای او راهی غیر از همان راهی که مصدود شده نبود، یا بود و لیکن مخارج رفتن از آن راه را نداشت، برایش‌ جایز است آنچه را که بر او حرام شده بود بر خود حلال کند، به اینکه در همان جا یک گاو یا گوسفند سر ببرد یا یک شتر نحر کند و احتیاط آن است که با این قربانی نیّت تحلّل (و در حلالیّت قرار گرفتن نسبت به محرمات احرام) نماید. و همچنین احتیاط آن است که تقصیر کند؛ پس همه چیز حتی زن‌ها بر او حلال می‌شوند.

۴.۱.۳ - حکم مصدود بعد از ورود به مکه

اگر با احرام عمره داخل مکه معظّمه شود و دشمن یا غیر دشمن او را از اعمال عمره جلوگیری کند حکم او همان است که گذشت؛ پس به آنچه که ذکر شد مُحل می‌شود، بلکه اگر او را از طواف یا سعی منع کند، بعید نیست که همین حکم را داشته باشد. و اگر ظالمی او را زندانی کند یا برای بدهی که نمی‌تواند آن را ادا کند به زندان بیفتد حکمش همان‌گونه است که گذشت.

۴.۱.۴ - حکم شخص ناتوان از پرداخت مال به ظالم

اگر برای ورود به مکه یا برای انجام اعمال، محرم شود و ظالمی مالی از او بخواهد که می‌تواند آن را ادا کند واجب است پرداخت کند، مگر آن‌که موجب حرج باشد. و اگر توانایی بر آن ندارد یا موجب حرج بر او باشد ظاهر این است که وی در حکم مصدود می‌باشد.

۴.۱.۵ - مصدود نبودن کسی که مخارج راه دیگر را دارد

اگر برایش راهی به مکه غیر از آنچه که از آن مصدود شده است باشد و مخارج رفتن از آن راه را داشته باشد، در احرام باقی می‌ماند و واجب است به حج برود، پس اگر حج از او فوت شود باید عمره مفرده به جا آورد و مُحل شود. و اگر در همین فرض، ترس نرسیدن به حج را داشته باشد با عملی که مصدود انجام می‌دهد مُحل نمی‌شود، بلکه چاره‌ای از ادامه ندارد و بعد از آن‌که حج از او فوت شد، با عمره مفرده مُحل می‌شود.

۴.۱.۶ - عدم کفایت محل شدن مصدود از حج مستقر

کسی که از عمره یا حج مصدود شده اگر از کسانی است که حج بر او مستقر شده است یا در سال آینده مستطیع باشد، واجب است حج کند و مُحل شدن مذکور از حجة الاسلام کفایت نمی‌کند.

۴.۱.۷ - محل شدن مصدود با امید به برداشته شدن مانع

برای مصدود جایز است با آنچه که ذکر شد مُحل شود و لو اینکه امید داشته باشد که منع از او برداشته شود.

۴.۱.۸ - محل شدن مصدود از احرام عمره بدون ذبح

اگر مصدود در عمره، خود را محل نماید و با زن‌ها نزدیکی نماید، سپس روشن شود که در روز مقرر، ذبح واقع نشده است، نه گناه کرده و نه کفّاره دارد؛ لیکن فرستادن قربانی یا قیمت آن و دو مرتبه وعده گذاشتن، واجب است، و بر او واجب است از زن‌ها اجتناب کند. و احتیاط لازم آن است که از وقتی که واقع مطلب معلوم شد (که ذبح نکرده) اجتناب کند؛ گرچه احتمال داده شده که از وقتی اجتناب لازم باشد که قربانی یا پول آن را می‌فرستد.

۴.۲ - محصور

و محصور کسی است که بیماری او را از این جهت بازدارد.

۴.۲.۱ - ملاک محصور بودن

آنچه که مصدود شدن با آن محقق می‌شود محصور شدن هم با همان تحقق پیدا می‌کند.

۴.۲.۲ - حکم محصور

کسی که برای عمره محرم شده و به واسطه بیماری نتوانسته به مکه برسد در صورتی که بخواهد مُحل شود باید قربانی کند، و احتیاط (واجب) آن است که به وسیله شخص امینی، قربانی یا قیمت آن را به مکه بفرستد و با او وعده بگذارد که در روز معیّن و در ساعت معیّنی آن را ذبح یا نحر کند و همین‌که موعد مقرر رسید تقصیر کند و نسبت به همه چیز غیر از زن‌ها در حلالیت قرار می‌گیرد و احتیاط آن است که نایب در وقت ذبح، قصد مُحل شدن منوب عنه را بنماید. و «اگر برای حج محرم شود و به واسطه بیماری نتواند به عرفات و مشعر برسد، در صورتی که بخواهد مُحل شود بر او قربانی واجب است و احتیاط (واجب) آن است که قربانی یا قیمت آن را به منی‌ بفرستد و قرار بگذارد که در روز عید در منی‌ ذبح شود و وقتی که ذبح شد از جهت همه چیز غیر از زن‌ها مُحل می‌شود.»

۴.۲.۳ - از جهت زن در حلیت قرار نگرفتن محصور در حج واجب

اگر بر عهده او حج واجبی باشد و به واسطه بیماری محصور شود از جهت زن‌ها در حلیّت قرار نمی‌گیرد، مگر اینکه اعمال حج و طواف نساء را در سال آینده به جا آورد و اگر از به جا آوردن آن ناتوان باشد بعید نیست که نایب گرفتن کفایت کند و بعد از عمل نایب، مُحل می‌شود. و اگر حجش مستحب باشد بعید نیست که نایب گرفتن برای طواف نساء در مُحل شدن از آن‌ها کفایت کند و احتیاط (مستحب) آن است که خودش به جا آورد.

۴.۲.۴ - خوب شدن محصور بعد از ارسال قربانی

اگر مریض بعد از فرستادن قربانی یا قیمت آن، خوب شود و بتواند به مکه برسد حج بر او واجب است، پس اگر به احرام تمتع محرم باشد و به اعمال برسد که هیچ و اگر وقت برای وقوف عرفات بعد از انجام عمره ضیق باشد حج افراد به جا می‌آورد و احتیاط آن است که نیّت عدول به حج افراد نماید، سپس بعد از حج، عمره مفرده به جا آورده و از حجة الاسلام کفایت می‌کند. و اگر در وقتی به مکه برسد که به وقوف اختیاری مشعر نمی‌رسد، عمره‌اش به عمره مفرده تبدیل می‌شود، و احتیاط آن است که قصد عدول (به عمره مفرده) نماید و خود را مُحل کند و در صورتی که شرایط حاصل شود در سال آینده حج واجب را بیاورد. و مصدود در این مطلب مانند محصور است.

۴.۲.۵ - حکم افراد معلول و ضعیف

کسی که توانایی ندارد - مانند معلول و ضعیف – بعید نیست که در احکام گذشته به مریض ملحق باشد، و لیکن مساله دارای اشکال است، پس احتیاط (واجب) آن است که بر احرام باقی بماند تا خوب شود، پس اگر حج از او فوت شد عمره مفرده می‌آورد و مُحل می‌شود، و با حاصل بودن شرایط بر او واجب است در سال آینده حج به جا آورد.

۴.۳ - زمانی که برای وعده ذبح گذاشته می‌شود

احتیاط (واجب) آن است که روزی را که در احرام عمره تمتع (برای ذبح) وعده می‌گذارد قبل از خروج حجاج برای عرفات باشد و در احرام حج روز عید باشد.


۱. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۱۲.    
۲. قیومی مقری، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۱، ص۷۵.    
۳. مقدس اردبیلی، احمد، زبدة البیان، ص۳۰۹.    
۴. مقدس اردبیلی، احمد، زبدة البیان، ص۲۳۴.    
۵. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۱۲.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۷. مقدس اردبیلی، احمد، زبدة البیان، ص۲۳۵.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۱۱. مقدس اردبیلی، احمد، زبدة البیان، ص۲۴۰.    
۱۲. مقدس اردبیلی، احمد، زبدة البیان، ص۲۴۰.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۱۴. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، نورالثقلین، ج۱، ص۱۸۳.    
۱۵. مقدس اردبیلی، احمد، زبدة البیان، ص۲۳۹.    
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۱۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۶، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۷، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۶، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۶، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۶، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۶، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۷، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۷، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۸، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۱۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۶، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۸، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۷، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۷، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۱۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۳۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۸، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۱۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۳۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۸، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۱۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۳۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۹، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۱۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۳۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۸۹، کتاب الحج، القول فی الصد و الحصر، مسالة۱۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲، ص۴۱۳، برگرفته از مقاله «احصار».    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار