اجزای قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن کریم تقسیمات مختلفی دارد. یکی از آنها، تقسیم قرآن به صورت اجزاء سیگانه است.
تقسیم قرآن به سی جزء، از قدیمترین تقسیمات
قرآن کریم است که براساس برخی نقلهای تاریخی، قدمت آن به
سده نخست هجری برمی گردد. به احتمال قوی، این تقسیم به منظور ختم قرآن در سی روز
ماه مبارک رمضان شکل گرفته و چنان رواج و شهرتی داشته است که هرگاه سخن از جزئی از قرآن میشد، یکی از اجزای سی گانه قرآن کریم به ذهن میآمد.
برخی از اجزای قرآن را با نام خاصی نامگذاری کردهاند؛ مانند: « جزء قد سمع الله» (جزء ۲۸)؛ « جزء تبارک » (جزء ۲۹)؛ « جزء عم یا عم جزء » (جزء ۳۰) و….
رامیار در تاریخ قرآن تقسیم قرآن به اجزای سی گانه را کار تازهای میداند؛ گرچه وی از برخی نقل کرده که تقسیم قرآن به حزب و جزء از زمان
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سابقه داشته است.
قرآن کریم دارای تقسیمات مختلفی است که با آنها شناخته میشود. مانند
جزء،
حزب،
سوره،
آیه و ... . ولی باید توجه داشت که همه آن تقسیمات در متن قرآن مطرح نشده است و تنها تقسیم قرآن به سورهها و آیهها منشأ قرآنی دارد؛ چنانکه قرآن در مورد مجموعهای از
کلام الهی که برای بیان غرضی و هدفی کنار هم آمدهاند و غیر از یک مورد (
سوره توبه) با بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ آغاز میشوند، بهصورت متعدد واژه سوره را به کار برده است.
و همچنین در قرآن درباره قطعهای از کلام الهی نیز در موارد فراوانی از کلمه «آیه» در شکلهای مختلف (مفرد، جمع و ...) استفاده شده است. (البته بعضی از آنها در معنای مذکور است.)
و در
روایات هم این دو واژه فراوان به چشم میخورد که بعضی از آنها در روایات مختلف کتاب فضل القرآن
اصول کافی آمده است؛ اما تقسیم قرآن به جزء، حزب و ... از کارهایی است که بعدها صورت گرفته است و منشأ قرآنی ندارد.
تجزیه قرآن، یعنی جزءجزء و دستهبندی کردن آن.
«جزء» در
لغت به معنی پاره و تکهای از چیزی است. و این معنی بر یکیک سورهها، آیات، کلمات و حتی بر حروف قرآن نیز صادق است.
اما آنچه مورد بحث ما در این نوشتار است، معنی معروف و اصطلاحی آن است که بر بخشهای خاصی از قرآن اطلاق میشود. طبق بعضی از نقلها سابقه تقسیم قرآن به اجزا و بخشهای مختلف، به زمان رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) یا نزدیک به آن زمان باز میگردد؛
چنانکه از نافع بیجبیر نقل شده است که: پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میفرمودند: «جزئی از قرآن را خواندم».
و
امام علی (علیهالسلام) نیز در توصیف پرهیزکاران میفرمایند: «اما اللیل فصافون اقدامهم تالین لاجزاء القرآن یرتّلونها ترتیلا؛
«پرهیزکاران در شب بر پا ایستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با
تفکر و اندیشه میخوانند».
و نیز نقل شده است مردی میان
مکه و
مدینه خدمت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) رسید و عرض کرد: «شب گذشته دو جزء از قرآن از من فوت شد که حاضر نیستم آن را با چیزی عوض کنم».
از آنچه ذکر شد، به دست میآید که در صدر
اسلام واژه «جزء» در مورد پارهای از قرآن به کار میرفته است.
اما درباره اینکه این تقسیمبندی توسط چه کسی یا چه کسانی انجام شده است، آثاری در دست است که نشان میدهد تقسیم قرآن به جزءهای مختلف و به شکلهای گوناگون توسط
صحابه آغاز شده است ( میگوید: «فقد حزب الصحابة القرآن احزابا».)
و بعدها توسط تابعین و غیر آنها ادامه پیدا کرده تا اینکه به شکل کنونی درآمده است؛ در اینجا به بعضی از آن آثار اشاره میشود:
زرکشی به نقل از کتابهای
احمد حنبل،
ابوداود و
ابنماجه از قول
اوس بن حذیفه چنین نقل میکند که: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از اصحاب پرسیدند: «چگونه قرآن را تقسیم (دستهبندی) میکنید؟ پاسخ دادند: ما قرآن را به ۳، ۵، ۷، ۱۱ و ۱۳ حزب (جزء و بخش) تقسیم میکنیم و بخش طولانی آن از
سوره ق تا آخر قرآن است».
البته مراد پایان همان مقداری از قرآن میباشد که تا آن زمان نازل شده بود.
تقسیم دیگری که در زمان صحابه رایج بوده، تقسیم قرآن به هفت جزء بوده است که البته نزد همه صحابه یکسان نبوده است؛ چنانکه تقسیم
عبدالله بن مسعود با تقسیم دیگر صحابه از جهت شکل متفاوت بوده است
و این تقسیم در زمانهای بعد نیز با شکلهای مختلف رایج بوده است؛ چنانکه از
قتاده دو گزارش متفاوت در این باره نقل شده است
و نیز از
یحیی بن آدم هم دو گزارش متفاوت دیگری از تقسیم قرآن به هفت جزء ذکر شده است.
تقسیم دیگری که توسط
مجاشعی از قول ابیمحمد حمانی گزارش شده است، تقسیم قرآن به چهار بخش و جزء میباشد.
تقسیمات دیگری هم برای قرآن ذکر شده است. چنانکه سجستانی در کتاب
المصاحف خود، از قول «
هلال وراق» و «
عاصم مجدری» از تقسیم قرآن به ۵، ۶، ۷، ۸، ۹ و ۱۰ جزء خبر داده است؛ و تفصیل این تقسیمات را هم ذکر کرده است. البته تفصیل تقسیم به ۹ جزء را نیاورده و متذکر شده است که راوی آن را حفظ نکرده است.
تقسیم دیگر قرآن تقسیم آن به چهارده جزء میباشد.
چنانکه
امام جعفر صادق (علیهالسلام) به
حسین بن خالد فرمودند: «.... اما عندی مصحفاً مجزیً اربعة عشر جزءاً؛ در نزد من قرآنی است که چهارده جزء است».
بنا بر آنچه گذشت دستهبندی (تجزیه) قرآن به شکلهای مختلف بوده است و دستکم تا زمان امام صادق (علیهالسلام) تقسیم کنونی قرآن (۳۰ جزء و ۱۲۰ حزب) رایج و شایع نبوده است. در اینکه تقسیم قرآن به سی جزء از کی و چگونه مطرح شده است، احتمالات و اقوالی ذکر شده است؛ از جمله اینکه:
اکنون برخی احتمالها را بیان میکنیم:
مرحوم فیض کاشانی میفرماید: «گفته شده است که
حجاج (بن یوسف ثقفی) قرّاء را حاضر کرد و دستور داد تا کلمات حروف قرآن را بشمارند و اجزای آن را مساوی کنند و آنها هم قرآن را به سی جزء و ... تقسیم کردند».
و
آیت الله معرفت هم در این باره میفرماید: «گفته شده است
مأمون عباسی امر کرد تا قرآن را چنین تقسیم کنند، و نیز گفته شده است که حجاج چنین دستوری را داده است».
زرکشی، مشهور شدن تقسیم قرآن به سی جزء را مربوط به مدارس میداند.
و آیت الله معرفت هم بر این باور میباشد و مینویسد: «تحزیب قرآن و تجزیه آن به سی جزء در مدارس و غیر مدارس به جهت آسانی
قرائت مشهور شده است».
همچنین زرقانی هم در مورد این مسأله میگوید: «مصاحف عثمانی همانطور که خالی از نقطه و شکل بود، مجرد از تجزیه نیز بود و در طول زمان مردم به اعتبارات مختلف قرآن را جزء جزء کردند، بعضی از آنها قرآن را به سی قسمت تقسیم کردند و هر قسمت را جزء نامیدند ... .»
بنا بر آنچه گذشت روشن شد که تقسیماتی که در قرآن انجام شده (غیر از تقسیم قرآن به
سوره و
آیات) هیچیک به دستور شارع مقدس (توقیفی) نبوده است؛ بلکه قرآنپژوهان طبق نظر خود این کارها را کردهاند. و هدف آنها هم از این کارها، آسان شدن قرائت، تعلیم و تعلم، حفظ و ... قرآن بوده است و به همین جهت هم غالباً این تقسیمات با توجه به مقدار آیات بوده است و سعی شده است که اجزای مختلف حجمی یکسان داشته باشند. بنابراین وجود اختلافات در آن تقسیمبندیها امری کاملاً طبیعی و عادی است.
چنانکه قرآنی که در
پاکستان چاپ شده و در بین مردم آنجا شهرت دارد، از جهت شروع بعضی از جزءها با قرآنی که با خط عثمان طه منتشر شده در ۶ مورد تفاوتهای مختصری دارند که عبارتند از:
قرآن پاکستانی با قرآن عثمان طه چند تفاوت دارد:
شروع جزء ۷ در قرآن پاکستانی از آیه ۸۳
مائده (و اذا سمعوا...) میباشد؛ ولی در قرآنی که با خط عثمان طه میباشد، این جزء با آیه ۸۲ مائده (لتجدن اشد الناس ...) شروع شده است.
در قرآن پاکستانی جزء ۱۱ از آیه ۹۴
سوره توبه (یعتذرون الیکم ...) آغاز شده؛ درحالیکه در قرآن به خط عثمان طه این جزء از آیه ۹۳ توبه (انما السبیل ...) شروع گردیده است.
در قرآن پاکستانی جزء ۱۴ از آیه ۲
حجر شروع شده؛ ولی در قرآن به خط عثمان طه از اول این سوره، آن جزء شروع گردیده است.
جزء ۲۰ در قرآن پاکستانی از آیه ۶۰
نمل (امن خلق...) و در قرآن با خط عثمان طه از آیه ۵۶ این سوره (فما کان...) آغاز میگردد.
شروع جزء ۲۱ در قرآن پاکستانی از آیه ۴۵ سوره عنکبوت (اتل ما اوحی...) میباشد؛ درحالیکه در قرآن با خط عثمان طه از آیه ۴۶
عنکبوت (و لا تجادلوا...) آغاز شده است.
آخرین مورد اختلافی اینکه: همانطور که در سؤال آمده است جزء ۲۳ در قرآن پاکستانی از ۲۲
سوره یس (و مالی...) شروع می شود ولی در قرآن با خط عثمان طه این جزء از آیه ۲۸ سوره یس (و ما انزلنا...) شروع می گردد.
نکته قابل توجه این است که اختلافات در تقسیمهای ذکر شده در مورد قرآن، به متن و محتوای آن لطمهای نمیزند و تقسیم آن به سی جزء برای تعیین مقدار
تلاوت روزانه کسی که میخواهد قرآن را در یک ماه که معمولاً سی روز است قرائت نماید، نقش زیادی دارد.
۱. دکتر محمود، رامیار،
تاریخ قرآن، تهران، امیرکبیر، چ ۳، ۱۳۶۹ش، ص ۵۴۳ ـ ۵۴۴.
۲. بهاءالدین، خرمشاهی،
دانشنامه قرآن و قرآنپژوهشی، بیجا، انتشارات دوستان و انتشارات ناهید، چ ۲، ۱۳۸۱، ج ۱، ص ۹۲۷.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اجزای قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۲۷. فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «اجزای قرآن (علوم قرآنی)».