• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اتمام حجت سیاسی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در برخی آیات قرآن از اتمام‌ حجت پیامبران در نقش حاکمان الهی با اقوام و گروه‌های مخالفشان یاد‌شده که این مفهوم را تا حدّ بسیاری به اصطلاح اولتیماتوم (Ultimatum)
[۱] فرهنگ علوم سیاسی، آقابخشی، ص‌۲۵۸.
و اعلان جنگ (Declaration_war)
[۲] موسوعة السیاسه، ج ۲، ص‌۱۷۷.
در اصطلاحات سیاسی جدید نزدیک می‌سازد.
[۳] فرهنگ علوم سیاسی، بابایی، ص‌۹۰.





حضرت سلیمان در منازعه با مردم سبأ، آنان را در‌صورت عدم تسلیم، تهدید می‌کند که با لشکریانی شکست‌ناپذیر به جنگشان رفته، آنان را خوار و ذلیل از سرزمینشان بیرون خواهد کرد: «فَلَنَأتِیَنَّهُم بِجُنود لا قِبَلَ لَهُم بِها و لَنُخرِجَنَّهُم مِنها اَذِلَّةً و هُم صـغِرون» که در پایان، به تسلیم ملکه سبا در برابر سلیمان می‌انجامد.




۲.۱ - مباهله با مسیحیان نجران


در دوره پیامبر اسلام نیز ماجرای مباهله با مسیحیان نجران، نوعی اتمام‌حجّت با دو روی‌کرد کلامی و سیاسی تلقّی می‌شود.
[۶] الطبقات، ج۱، ص۲۶۸.
[۷] الدرالمنثور، ج۲، ص‌۲۲۹.


۲.۲ - اتمام حجت خدا با مشرکان


افزون بر آن، در آغاز سوره توبه، شاهد اتمام‌حجّت صریحی از سوی خداوند با مشرکان عرب هستیم: «و‌اَذنٌ مِنَ اللّهِ و رَسولِهِ اِلَی النّاسِ یَومَ الحَجِّ الاَکبَرِ اَنَّ اللّهَ بَرِیءٌ مِنَ المُشرِکینَ و رَسولُهُ» که آنان را پس از ۴ ماه مهلت، در‌صورت عدم پذیرش اسلام، از بسیاری حقوق اجتماعی محروم ساخته و با لغو یا ممنوعیّت هرگونه عقد پیمان جدید پیامبر با آنان، به نوعی تابعیت آن‌ها را در جامعه اسلامی لغو می‌کند: «بَراءَةٌ مِنَ اللّهِ و رَسولِهِ اِلَی الَّذینَ عـهَدتُم مِنَ المُشرِکین • فَسیحوا فِی الاَرضِ اَربَعَةَ اَشهُر... •... فَاِن تُبتُم فَهُوَ خَیرٌ لَکُم... • فَاِذَا انسَلَخَ الاَشهُرُ الحُرُمُ فَاقتُلوا المُشرِکینَ حَیثُ وجَدتُموهُم و خُذوهُم واحصُروهُم‌...».

۲.۲.۱ - مفاد این اتمام حجت


امام علی(علیه السلام) که وظیفه ابلاغ این اتمام‌حجّت را به مشرکان عرب در مراسم حج برعهده داشت، پس از قرائت سوره توبه یا بخشی از آن به مواد این اتمام‌حجّت در ۴ بند اشاره می‌کند: ممنوعیّت ورود مشرکان به مسجدالحرام، ممنوعیّت طواف برهنه به دور کعبه بنا به عادت مرسوم کافران عرب، محرومیت غیر مؤمنان از ورود به بهشت. اعتبار پیمان‌های هر یک از مشرکان با پیامبر تا زمان انقضای آن و اعطای مهلت ۴ ماهه به مشرکان فاقد پیمان خاصّ با پیامبر.
[۱۱] البدایة و النهایه، ج‌۵، ص‌۳۰.
[۱۲] مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۵‌ـ‌۷.
[۱۳] التفسیرالکبیر، ج‌۱۵، ص‌۲۱۷‌ـ‌۲۱۹.

این مدّت ۴ ماهه از دهم ذی‌الحجّه تا دهم ربیع‌الآخر یا اوّل شوال تا آخر محرم یا دهم ذی‌القعده تا دهم ربیع‌الاول یا بیستم ذی‌القعده تا بیستم ربیع‌الاول دانسته شده است.
[۱۴] مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۵.
[۱۵] التفسیر الکبیر، ج‌۱۵، ص‌۲۲۰.


۲.۳ - امکان نقض پیمان از سوی پیامبر


مفسّران درباره این اتمام‌حجّت به بحث از امکان نقض پیمان‌ها و معاهدات از سوی پیامبر پرداخته و این عمل را در‌صورت خیانت طرف قرارداد یا پایان مهلت قرارداد یا مشروط بودن آن به نزول فرمانی از سوی خداوند مجاز شمرده‌اند.
[۱۷] مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۵.
[۱۸] التفسیر الکبیر، ج‌۱۵، ص‌۲۲۰.


۲.۴ - مخالفت برخی مشرکین با این اتمام حجت


در برخی گزارش‌ها از مخالفت گروهی از مشرکان قریش با این اتمام‌حجّت یاد‌شده
[۱۹] مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۷.
که احتمالاً هرگز جنبه عملی نیافته است.



در روایات متعدّدی از شیعه و سنی به لزوم دعوت کافران حربی به اسلام پیش از آغاز جنگ و در‌صورت امتناع، دعوت آنان به اعطای جزیه در برابر پذیرش تابعیّت سیاسی جامعه اسلامی سفارش شده و در‌صورت امتناع دوباره نیز دستور داده شده که از آغاز به جنگ پیش از دشمن پرهیز شود. در این روایات، پذیرش اسلام از سوی دشمن در حدّ گفتن شهادتین یا حدّاکثر خواندن نماز و اعطای زکات کافی شمرده شده است.
[۲۰] المغازی، ج۳، ص‌۱۰۷۹‌ـ‌۱۰۸۲.
[۲۲] جامع احادیث الشیعه، ج‌۱۶، ص‌۲۰۳.
روایات مزبور با انعکاس گسترده در کتاب‌های فقهی مذاهب گوناگون اهل‌سنت
[۲۳] المغنی، ج‌۱۰، ص‌۳۸۵.
[۲۴] المبسوط، ج‌۱۰، ص‌۶‌.
[۲۵] المجموع، ج‌۱۹، ص‌۲۸۵‌ـ‌۲۸۷.
و شیعه به‌صورت فتوایی اجماعی مبنی بر وجوب دعوت کافران به اسلام در‌صورت ناآشنایی آن‌ها با این دین در مرحله‌ای پیش از جنگ و به استحباب این عمل در‌صورت آشنایی‌شان درآمده است. این فتاوا گاه افزون بر مستندات روایی به آیات ۱۵ اسراء ; ۱۳۴ طه ; ۱۲۵ نحل ; ۴۳ انفال نیز استناد داده شده است.
[۳۳] المبسوط، ج‌۱۰، ص‌۶.
[۳۴] المجموع، ج‌۱۹، ص‌۲۸۵‌ـ‌۲۸۷.



 
۱. فرهنگ علوم سیاسی، آقابخشی، ص‌۲۵۸.
۲. موسوعة السیاسه، ج ۲، ص‌۱۷۷.
۳. فرهنگ علوم سیاسی، بابایی، ص‌۹۰.
۴. نمل/سوره۲۷، آیه۳۷.    
۵. نمل/سوره۲۷، آیه۴۲‌‌۴۴.    
۶. الطبقات، ج۱، ص۲۶۸.
۷. الدرالمنثور، ج۲، ص‌۲۲۹.
۸. مشارق الشموس، ج‌۲، ص‌۴۵۳.    
۹. توبه/سوره۹، آیه۳.    
۱۰. توبه/سوره۹، آیه۱‌‌۵.    
۱۱. البدایة و النهایه، ج‌۵، ص‌۳۰.
۱۲. مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۵‌ـ‌۷.
۱۳. التفسیرالکبیر، ج‌۱۵، ص‌۲۱۷‌ـ‌۲۱۹.
۱۴. مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۵.
۱۵. التفسیر الکبیر، ج‌۱۵، ص‌۲۲۰.
۱۶. انفال/سوره۸، آیه۵۶‌‌۵۸.    
۱۷. مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۵.
۱۸. التفسیر الکبیر، ج‌۱۵، ص‌۲۲۰.
۱۹. مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۷.
۲۰. المغازی، ج۳، ص‌۱۰۷۹‌ـ‌۱۰۸۲.
۲۱. وسائل‌الشیعه، ج‌۱۵، ص‌۴۲‌‌۴۴.    
۲۲. جامع احادیث الشیعه، ج‌۱۶، ص‌۲۰۳.
۲۳. المغنی، ج‌۱۰، ص‌۳۸۵.
۲۴. المبسوط، ج‌۱۰، ص‌۶‌.
۲۵. المجموع، ج‌۱۹، ص‌۲۸۵‌ـ‌۲۸۷.
۲۶. جواهرالکلام، ج‌۲۱، ص‌۵۱‌‌۵۲.    
۲۷. فقه الصادق، ج‌۱۳، ص‌۱۳‌‌۱۵.    
۲۸. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۵.    
۲۹. طه/سوره۲۰، آیه۱۳۴.    
۳۰. نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۵.    
۳۱. انفال/سوره۸، آیه۴۳.    
۳۲. فقه‌الصادق، ج‌۱۳، ص‌۱۳‌‌۱۵.    
۳۳. المبسوط، ج‌۱۰، ص‌۶.
۳۴. المجموع، ج‌۱۹، ص‌۲۸۵‌ـ‌۲۸۷.



دانشنامه موضوعی قرآن.    


رده‌های این صفحه : جهاد | فقه سیاسی




جعبه ابزار