ابن صائغ شمسالدین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ صائِغ، شمسالدین محمد بن عبدالرحمان (۷۰۴-۷۷۶ق/ ۱۳۰۴- ۱۳۷۵م)، نحوی، لغوی، محدث و فقیه حنفی مصری است.
در
قاهره به دنیا آمد و ابتدا نزد شیخ محمد مصری و پس از وی نزد شیخ تقیالدین محمد بن احمد صائغ
قرائات سبع و عشر را فراگرفت.
نحو را از ابوحیان،
معانی و بیان را از شیخ علاءالدین قونوی و قاضی جلالالدین قزوینی و
فقه را از قاضی برهانالدین ابراهیم بن عبدالحق آموخت.
در ۷۲۸ق به
دمشق سفر کرد
و در حلقه
درس شیخ اثیرالدین و شیخ شهابالدین ابن مرحّل شرکت کرد
و از دَبُّوسی، حجّار، مَزّی و برزالی و دیگران
حدیث شنید و در علوم مختلف سرآمد اقران شد و ریاست
تدریس علوم نحو و
قرائت را در
مسجد جامع اموی دمشق به عهده گرفت.
وی پس از مدتی بار دیگر به قاهره بازگشت و در مسجد جامع ابن طولون به تدریس مشغول شد
و درس او سخت مورد استقبال قرار گرفت.
در ۷۶۹ق/۱۳۶۸م شاگرد مشهورش ابن جزری ناچار شد به سبب گرفتاریهای فراوان استاد در درسهای شبانگاهی او شرکت جوید و به همین ترتیب بود که
قرآن را با قرائت سبع و عشر نزد استاد خواند. شیخ عمر خفاف نیز از جمله کسانی بود که
شب هنگام در درس حاضر میشد.
ابن لبان
و جمال بن ظهیره و عبدالرحمان بن جماعه را نیز در شمار شاگردان او ذکر کردهاند.
وی در آغاز به
شعر و
ادب توجهی نداشت، اما معاشرت با صفدی، تمایل او را به شعر برانگیخت و به گفته صفدی
از آن پس اندک اندک به سرودن شعر پرداخت و در آن چندان مهارت یافت که در شمار ادیبان و شاعران عصر خود درآمد. از اشعار وی مجموعاً ۲۹ بیت موجود است.
این اشعار که در قالب
غزل و پند و اندرز سروده شده، نمایانگر پارهای از خصوصیات شعر عصر انحطاط نیز هست. معاشرت ابن صائغ با صفدی مدتها ادامه داشت و میدانیم که وی در ۷۳۷ق شماری از سرودههای خود را برای صفدی خواند.
وی همچنین با شیخ جمالالدین عبدالرحیم اسنوی، شیخ شافعی ملاقات کرد
و علاوه بر اینان با دولتمردان روزگار خود نیز معاشرت داشت.
ابن صائغ مدتی در مصر ریاست دارالعدل و در ۷۷۳ق منصب قضای لشکر را برعهده گرفت
مرگ او در ۱۳
شعبان ۷۷۶ق
یا به گفته ابن تغری
بردی در ۱۲ شعبان۷۷۷ق در قاهره اتفاق افتاد و به قول
سیوطی میراث کلانی از خود به جای گذاشت.
آثار و مصنفّات وی که نسخههای آنها در کتابخانههای مختلف موجود است عبارتند از:
۱. الرقم
علی البُردة یا
شرح قصیدة
البردة، در دارالکتب،
وین، ملّی بلغار،
ملی تبریز،
لایپزیگ؛
۲. شعری درباره صید، در برلین؛
۳. المرقاة فی اعراب لااله الاالله، در دارالکتب؛
۴. المنهج القویم فدی القرآن العظیم، در برلین؛
۵. الوضع الباهر فی رفع افعل الظاهر، در کوپریلی.
آثار دیگری نیز به اومنسوب است که عبارتند از: اِحکام الرای فی اَحکام اذلای؛ نتایج الافکار؛ نشر العبیر فی اقامة الظاهر موضع الضمیر؛
شرح المشارق، در حدیث که ابن حجر آن را در ۶ مجلد دیده و گفته است دارای مباحث ظریفی است؛ الثمر الجنی فی الادب السنی؛ الغمز
علی الکنز؛ المبانی فی المعانی، الاستدراک
علی المغنی
شرح الفیة ابن مالک؛ التذکرة، در چندین جلد
التعلیقة فی المسائل الدقیقة؛ مجمع الفرائد و منبع الفوائد، در ۱۷ جلد
اختراع الفهوم لاجتماع العلوم؛ روض الافهام فی اقسام الاستفهام.
(۱) ابن تغری
بردی، النجوم.
(۲) ابن جزری محمد، غایة النهایة به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.
(۳) ابن حجر عسقلانی احمد، انباءالغمر، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
(۴) ابن حجر عسقلانی احمد، الدرر الکامنة، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
(۵) ابن قطلویغا قاسم، تاج التراجم، بغداد، ۱۹۶۲م.
(۶) تمیمی تقیالدین، التراجم السنیة فی اخبار الحنفیة، نسخه عکسی موجود در مرکز.
(۷) حاجی خلیفه، کشف.
(۸) خدیویه، فهرست.
(۹) درویش عدنان، فهرس المخطوطات العربیة المحفوظة فی المکتبة الشعبیة بصوفیة، دمشق، مطبعة جامع دمشق.
(۱۰) سیوطی، بغیة الوعاة به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
(۱۱) سید، خطی.
(۱۲) صفدی خلیل، الوافی بالوفیات به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۹۶۱م.
(۱۳) کوپریلی، خطی.
(۱۴) ملی تبریز، خطی.
دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «شمس الدین ابن صائغ».