ابنقوطیه ابوبکر محمد بن عمر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ قوطیّه، ابوبکر
محمد بن عمر
بن عبدالعزیز (د ۳۶۷ق/ ۹۷۸م)، مورخ، ادیب، لغوی، شاعر و فقیه
مالکی اندلسی بود.
نسب او به جدهاش قوطیه نوه
غیطشه آخرین پادشاه قوط (ظاهراً معرب گت۱) میرسد.
بدینترتیب
ابن قوطیه از طرف مادر اندلسی است و از طرف پدر
عرب ، چرا که قوطیه با
عیسی بن مزاحم ، از موالی
عبدالعزیز خلیفه اموی،
ازدواج کرده بود.
ماجرای این ازدواج را خود
ابن قوطیه در کتاب تاریخ افتتاح الاندلس
شرح داده است.
البته به روایتی که خالی از افسانه به نظر نمیرسد، طایفه قوط از نژاد قوط
بن حام
بن نوح بود که از روزگار
ابراهیم (ع) در اندلس میزیست.
آنچه قطعی به نظر میرسد، اینکه خانواده
ابن قوطیه در
اشبیلیه زندگی میکرد و خود او در قرطبه به سر میبرد.
تاریخ و محل تولد
ابن قوطیه کاملاً روشن نیست.
اگر گفته
ابن کثیر راست باشد که وی هنگام
مرگ متجاوز از ۸۰ سال داشت، میتوان حدس زد که در حدود ۲۸۵ق/۸۹۸م زاده شده باشد.
ابن خلکان تصریح میکند که او در قرطبه زاده شد و احتمالاً پس از آن به اشبیلیه رفت و سپس به قرطبه بازگشت، هر چند یاقوت
مینویسد که
ابن قوطیه در طوطالقه (شهری در اندلس) زاده شد، اما درست به نظر نمیرسد و احتمالاً شخص مورد اشاره یاقوت فرد دیگری است.
در میان مشایخ وی در اشبیلیه میتوان از
محمد بن عبدالله بن قون ،
حسن بن عبدالله زبیری ،
سعید بن جابر و
علی بن ابی شیبه و در قرطبه از
طاهر بن عبدالعزیز ،
ابن ابی الولید اعرج ،
محمد بن عبدالوهاب بن مغیث،
محمد بن عمر بن لبابه ،
عمر بن حفص بن ابی تمام ،
اسلم بن عبدالعزیز ،
احمد بن خالد ،
محمد بن مِسوَر ،
محمد بن عبدالملک بن ایمن،
عبدالله بن یونس ،
احمد بن بشر اغبس و
قاسم بن اصبغ نام برد.
ابن قوطیه از عالمان بنام اندلس و به ویژه قرطبه به شمار میرفت.
در غالب
علوم متداول آن روزگار مانند
فقه ،
حدیث ، تاریخ، لغت و
ادب و
نحو از مهارت بسیاری برخوردار بود.
با اینکه فقیه و از حافظان حدیث بود، اما در حدیث و فقه متکی به ضوابط خاصی نبود و از اصول معینی پیروی نمیکرد.
از این رو مطالبی که از او شنیده میشد، حمل بر معنی میشد، نه لفظ.
بدین جهت است که گفتهاند مطالب عرضه شده از او در زمینه فقه و حدیث دارای روش درست و مضبوط و قانونمندی نیست.
اینکه گفته شده که وی در حدیث دست میبرد،
احتمالاً به دلیل تسامح او در نقل حدیث بوده است.
افزون بر تسامح در حدیث، ظاهراً در فقه نیز چنین بوده است.
اینکه گفته شده وی، به رغم
مالکی بودن، تعصب خاصی نسبت به فرقهای نداشت،
نشانه وسعت مشرب وی در فقه است.
ابن قوطیه شعر نیز میسرود.
شعرهایش را نیک و دارای قالب ومحتوای درست وصف کردهاند، هرچند که سرانجام از
شعر و شاعری دست کشید.
نمونههایی از اشعارش را
ابن خاقان ،
یاقوت
،
ابن فضلالله ،
سیوطی و دیگران آوردهاند، در لغتدانی چندان شهره بود که چون
ابوعلی قالی بغدادی به اندلس آمد و خلیفه المستنصر
حکم بن عبدالرحمان نظر او را در مورد داناترین فرد اندلس در لغت جویا شد، وی
ابن قوطیه را معرفی کرد و احتمالاً به همین دلیل ابوعلی او را تعظیم و تکریم بسیار میکرد.
از این رو او را امام در لغت خواندهاند.
کتاب تصاریف الافعال او که امروز در دست است، در همین
علم است.
به طور کلی او از پیشگامان تألیف در این زمینه است.
کتاب تصاریف او چندان اهمیت دارد که ثعالبی
گوید تا آن روزگار کسی در صرف مانند آن کتاب ننوشته است و به گفته یاقوت
این کتاب نخستین تصنیف در این موضوع است.
ابن طریف، نحوی مشهور و یکی از شاگردان او، مطالبی بر آن کتاب افزوده که آن را مفیدتر کرده است.
ابوالقاسم علی بن جعفر سعدی معروف به
ابن قطاع نیز تصاریف را تهذیب کرده و پیراسته است.
این تهذیب به نام کتاب الافعال در ۱۳۶۰-۱۳۶۴ق در ۳ جلد در حیدرآباد و نیز در ۱۴۰۳ق در
بیروت چاپ شده است.
اینکه ادب شناسان عصر او و روزگاران بعد توجه زیادی به آن کتاب کرده و از آراء آن بهره گرفتهاند، نشانه اهمیت کتاب است.
تصاریف الافعال
ابن قوطیه در ۱۸۹۴م به کوشش گویدی در لیدن و در ۱۹۵۲ و ۱۹۵۸م به کوشش علی راتب و علی فوده در
مصر ، چاپ شده است.
شهرت عمده
ابن قوطیه مربوط میشود به اثر بزرگ او تاریخ افتتاح الاندلس.
این اثر کم حجم، که تاریخ اندلس را از آغاز گشوده شدنش به دست
مسلمانان در ۹۳ق/۷۱۲م تا زمان فرمانروایی امیر عبدالرحمان در ۲۹۹ق/۹۱۲م به اختصار دربرگرفته، از اهمیت ویژهای برخوردار بوده و همواره مورد استفاده محققان غربی و پژوهشگران مسلمان قرار گرفته است.
هرچند در اینکه کتاب را
ابن قوطیه شخصاً نوشته باشد، محل تردید است.
تردید از آنجا ناشی شده که کتاب با جمله: «اخبرنا ابوبکر محمدبن
عبدالعزیز قال...» آغاز میشود و ادامه پیدا میکند و این، حکایت از آن دارد که کتاب به انشای ابوبکر نیست.
اینکه
ابن فرضی، شاگرد
ابن قوطیه، این کتاب را به او نسبت نداده، مؤید این نظر است.
احتمالاً کتاب را
ابن قوطیه املا کرده و یکی از شاگردان و یا دوستانش آن را نوشته است.
چنانکه ریبرا مترجم کتاب به زبان اسپانیایی نیز چنین احتمال داده است.
ابن قوطیه در این کتاب، تعصب ملی و قومی و حتی
تفاخر به شاهزاده بودنش را، باستایشهایی که از پادشاهان قوط میکند، نشان میدهد.
از اینکه وی گاه از افسانهها و داستانهای عامیانهای چون کشتن اسیران اندلسی به امر
طارق بن زیاد و پختن و خوردن گوشت آنان به منظور ارعاب مردم بومی
استفاده میکند، احتمالاً تحتتأثیر عصبیت ملی بوده است.
شایان توجه است که
ابن قوطیه در این کتاب
از خوابی خبر میدهد که در آن تعبیر روشنی از محو شدن اسلام در اندلس و چیرگی مسیحیان بر آن
سرزمین شده است.
این کتاب در ۱۸۵۶ و ۱۸۶۷م در پاریس، در ۱۸۶۸م در مادرید، در ۱۹۵۷م به کوشش عبدالله انیس طباغ در بیروت و نیز در ۱۹۸۲م به کوشش ابراهیم ابیاری در بیروت چاپ شده است.
نیز در ۱۸۸۹م قسمتی از آن به وسیلة اُ.هودا۱ در پاریسی انتشار یافته و در ۱۹۲۶م ریبرا آن را به اسپانیایی ترجمه و در مادرید چاپ کرده است.
افزون بر دو کتاب یاد شده، دو اثر دیگر نیز با عنوان المقصور و المعدود و شرح رساله ادب الکاتب (الکتاب، که شرحی است بر مقدمه ادب الکاتب
ابن قتیبه) به
ابن قوطیه منسوب است.
دانشمندان بسیاری از محضر درس
ابن قوطیه استفاده کرده و از او
حدیث و
فقه و
ادب آموخته و نقل کردهاند که میتوان از آن میان به
ابن فرضی ،
قاضی ابوالحزم ،
یحیی بن هذیل قرطبی ،
ابوالقاسم ابن عریب قرطبی و
ابوبکر محمد بن هشام قیسی مصحفی اشاره کرد.
کسانی چون
محمد بن حسن زبیدی اندلسی در کتاب طبقات النحویین و اللغویین،
ابن حبان قرطبی در جاهای متعدد کتاب المقتبس، بکری در کتاب فصل المقال و سیوطی در بُغیة الوعاة از آراء تاریخی و ادبی او سود جستهاند.
ابن قوطیه در اواخر عمر بیشتر به
زهد و
عبادت گرایش یافت و حتی از زندگی اجتماعی دست کشید و به انزوا گرایید و در مزرعهای در دامنه کوهی پیرامون قرطبه به عبادت پرداخت.
پس از
مرگ وی بنا به وصیتش
جعفر بن عون الله بر او
نماز گزارد و در مقبره قریش مدفون گردید.
(۱)
ابن ابار،
محمد، التکملة لکتاب الصلة، به کوشش عزت عطار حسینی، ۱۳۷۵ق.
(۲)
ابن خاقان، فتح، مطمح الانفس، قسطنطنیه، ۱۳۰۲ق.
(۳)
ابن خلکان، وفیات.
(۴)
ابن شاکر کتبی،
محمد، عیون التواریخ، به کوشش فیصل سامر، بغداد، ۱۹۷۷م.
(۵)
ابن عبدالمنعم،
محمد، صفة جزیرة الاندلس، به کوشش لوی پرووانسال، قاهره، ۱۹۳۷م.
(۶)
ابن فرضی.
(۷) عبدالله، تاریخ العلماء، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۹۵۴م.
(۸)
ابن فضلالله عمری،
احمد، مسالک الابصار، نسخة خطی کتابخانة
احمد ثالث استانبول، شم ۲۷۹۷.
(۹)
ابن قوطیه،
محمد، تاریخ افتتاح الاندلس، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، ۱۹۸۲م.
(۱۰)
ابن کثیر، البدایة.
(۱۱) پالنثیا، آنخل گنثالث، تاریخ الفکر الاندلس، ترجمة حسین مؤنس، قاهره، ۱۹۵۵م.
(۱۲) ثعالبی، یتیمة الدهر، به کوشش علی
محمد عبداللطیف، قاهره، ۱۳۵۲ق.
(۱۳)
حمیدی،
محمد، جذوة المقتبس، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، ۱۴۰۳ق.
(۱۴) ذهبی،
محمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و اکرم البوشی، بیروت، ۱۴۰۴ق.
(۱۵) سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش
محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق.
(۱۶) شکعه، مصطفی، مناهج التألیف عندالعلماء العرب، بیروت، ۱۹۸۲م.
(۱۷) فروخ، عمر، تاریخ الادب العربی، بیروت، ۱۹۸۴م.
(۱۸) قاضی عیاض، ترتیب المدارک، به کوشش
احمد بکیر
محمود، بیروت، ۱۹۶۷م.
(۱۹) یاقوت، ادبا.
(۲۰) یاقوت، بلدان.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنقوطیه»، ج۴، ص۱۶۵۹.