ابنعیاش احمد بن محمد جوهری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ عَیاش، احمد بن محمد بن عُبیدالله جوهری (د ۴۰۱ق/ ۱۰۱۱م)،
محدث امامی است.
درباره تولد وی تاریخ بخصوصی نقل نشده است، اما میتوان با استفاده از تاریخ
وفات اقدم مشایخ او، تاریخ تولد او را تخمین زد. بنابر دو سندی که ابن عیاش خود در مقتضب الاثر
نقل کرده، تردیدی نیست که وی از ابوبکر
محمد بن عبدالله انماطی (د ۲۸۶ق)
استماع
حدیث کرده و با وصف حالی که آورده، میتوان تخمین زد که ابن عیاش حدود ۲۷۰ق متولد شده باشد.
وی چنانکه از بررسی مشایخ و شاگردانش برمیآید، بخش عمده
عمر خود را در
بغداد گذرانیده است. تنها از یک سفر وی به
سامرا در حوالی ۳۳۹ق اطلاع در دست است.
این سفر بایستی کوتاه بوده باشد، زیرا ابن عیاش در ۳۴۰ق ظاهراً در بغداد از
سهل بن محمد طرطوسی حدیث شنیده است.
وی پس از عمری طولانی در بغداد درگذشت.
پدر و
جد او از افراد سرشناس بغداد در دوره
آل حمّاد بودند.
مادرش سکینه
دختر ابویعلی حسین بن یوسف از
رجال برجسته آل حمّاد و
برادر ابوعمر محمد بن یوسف قاضی بود.
خانواده ابن عیاش هم از جانب پدر و هم از جانب مادر از اهل
علم بودهاند و چنانکه خود متذکر شده است،
خاندان او با ابوالقاسم
حسین بن روح نوبختی از
نواب خاص در ارتباط بودهاند. جدّ وی عبیدالله از علمای
شیعه بغداد و در واقع از اولین مشایخ ابن عیاش بوده است.
کتاب
مقتضب الاثر جای شبههای در اینکه ابن عیاش شیعه
اثنا عشری بوده، باقی نمیگذارد؛ با این حال ابن عیاش چندان مورد
مهر شیوخ بغداد نبوده است،
نجاشی
و
طوسی متذکر شدهاند که ابن عیاش در اواخر
عمر دچار اضطراب گردیده است. طوسی
و نجاشی
از
سعه روایت ابن عیاش تمجید کردهاند. ذکر
زمان و
مکان در برخی موارد،
توضیح در مورد نحوه
تحمل حدیث،
توضیح درباره موارد دقیق اختلاف در روایت یک
حدیث و توضیح در مورد تقطیعاتی که به جهت ضرورت در
حدیث انجام داده،
همه از شواهد دقت ضبط او در
حدیث است.
از مقایسه
احادیث ابن عیاش با نظایر آن در دیگر کتب
حدیث میزان دقت وی در ضبط
حدیث اعم از
سند و
متن بیشتر آشکار میشود. به عنوان نمونه
حدیثِ جابر بن سمره و
حدیث سعید بن غزوان را میتوان ذکر کرد. ابن عیاش چنانکه در مقدمه مقتضب الاثر متذکر شده، در مواردی به نقدِ
حدیث نیز پرداخته است.
در میان مشایخ او در
حدیث، علی رغم اینکه اغلب آثار وی از دست رفته، نام بیش از ۴۰ تن در دست است. از جمله آنان میتوان از
ابن عقده همدانی،
ابوعلی صولی،
عبدالله بن جعفر حمیری،
احمد بن محمد بن یحیی عطار،
ابن حمزه طبری،
ابن جعابی،
محمد بن احمد منصوری،
سهل بن محمد طرطوسی و
حسین بن علی بزوفری نام برد.
از شاگردان و روات مشهور ابن عیاش میتوان ا
بن شاذان قمی،
نجاشی،
خزاز قمی و
جعفر بن محمد دوریستی را نام برد.
شیخ طوسی در موارد متعدد
محمد طوسی، رجال، ص۴۴۹، نجف، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۱م.
با واسطه «جماعه» یا «جماعة من اصحابنا» از ابن عیاش نقل کرده که باید مقصود وی برخی از شیوخ معروفش چون
شیخ مفید و
حسین بن عبیدالله غضائری باشد.
ابن عیاش، به عنوان حلقه واسطه در روایت آثار
سلف کوشش بسیار کرده است، چنانکه برخی از این آثار تنها به همت او به دست آیندگان رسیده و برخی چون
طب الائمة پسران بسطام تا امروز محفوظ مانده است. از میان آثار شیعه و
سنی که وی روایت کرده، میتوان از
الحصال و الکمال ابن عنبسه،
التخریج عبیدبن کثیر و کتابهای وکیع بن جراح و موسی بن عیسی منصوری نام برد.
ابن عیاش اطلاعات رجالی وسیعی داشته و علاوه بر آثاری که مستقلاً در این علم تألیف کرده، در جای جای مقتضب الاثر نیز به حسب مناسبت به بحثهای رجالی پرداخته است. به عنوان نمونه توضیحی که ابن عیاش
در مورد نسب «طاطری» داده، در قیاس با توضیحات مراجعی چون انساب سمعانی
و
معجم البلدان یاقوت جالب توجه است. نجاشی در رجال خود به کرات از ابن عیاش استفاده کرده، ولی به هر دلیل مطالب مربوط به
جرح و تعدیل را از وی نقل نمیکند.
نظری به عناوین آثار مفقود ابن عیاش و قطعات پراکنده باقی مانده از آنها نشان میدهد که وی از افرادی بوده که در ثبت تاریخ
ائمه متأخر شیعه و نیز تاریخ
غیبت صغری (۲۶۰-۳۲۹ق/ ۸۷۴ -۹۴۱م) نقش بسزایی داشتهاند و این امر از آن جهت بیشتر حائز اهمیت است که وی خود غیبت صغری را درک کرده و در مورد مسائل مطروحه درباره آن دوره، چون مسأله ادعای ابوبکر بغدادی شخصاً درگیر ماجرا بوده است.
جز آنچه ذکر شد، مطالبی نیز در مورد تاریخ ائمه متقدم از وی نقل شده است.
ابن عیاش، به گفته شاگردش نجاشی
در
ادب و
شعر نیز چیرهدست بوده است. برخی از عناوین موجود در فهرست آثار وی نمودار اطلاع او در تاریخ
ادبیات عرب است.
ابن عیاش ظاهراً از
حرفه جواهرسازی ارتزاق میکرده است. وی نه تنها خود به
لقب «جوهری» شهرت داشته، بلکه ابن نجار
جد او عبیدالله را نیز جوهری خوانده و این دلالت بر خانوادگی بودن این حرفه در میان آنان دارد. مهارت ابن عیاش در جواهرسازی تا اندازهای بوده که در این زمینه به تألیف نیز پرداخته است.
مقتضب الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشره این کتاب که یک بار در ۱۳۴۶ق در
نجف و بار دیگر و در ۱۳۷۹ق در
قم به چاپ رسیده، حاوی مجموعهای از
احادیث - عمدتاً از طریق
اهل سنت - در اثبات
ائمه اثناعشر است. این کتاب از نخستین آثار امامیه در این باره بود و
خزاز قمی شاگرد ابن عیاش تا حد زیادی از آن تأثیر گرفته و در واقع باید
کفایة الاثر وی را کوششی در جهت تکمیل کار استاد دانست. از آنجا که مؤلف در
مقتضب الاثر از
ابن حمزه طبری نقل کرده و ابن حمزه در ۳۵۶ق/ ۹۶۷م وارد بغداد شده (ه د، ابن حمزه)، تألیف این کتاب باید مربوط به بعد از
سال مزبور باشد.
۱.
الاغسال. موضوع این کتاب چنانکه از موارد نقل برمیآید،
احادیثی در باب
اغسال مندوبه و احتمالاً
واجبه بوده است. نسخه آن تا
قرن ۹ق/ ۱۵م باقی بوده و
کفعمی از آن نقل کرده است.
۲.
اخبار ابی هاشم....
از موارد نقل چنین پیداست که این کتاب مشتمل بر روایات تاریخی در مورد ائمه متأخر بوده است. نسخه آن تا قرن ۷ق/ ۱۳م باقی بوده، طبرسی،
ابن شهر آشوب و اربلی
از آن نقل کردهاند.
علامه حلی نیز در اجازه به بنی زهره
آن را روایت کرده است.
۳.
عمل رجب، شعبان و شهر رمضان،
که مورد استفاده ابن طاووس در
مهج الدعوات قرار گرفته است.
۴.
مسائل الرجال، که موضوع آن پرسشهایی از
امام هادی (علیهالسلام) و پاسخهای آنها بوده است. نسخه این کتاب تا قرن ۷ق/ ۱۳م باقی بوده و
ابن ادریس در
مستطرفات السرائر و ابن طاووس در
الامان از آن نقل کردهاند.
دیگر آثار ابن عیاش که نسخهای از آنها تاکنون به دست نیامده، عبارتند از:
کتاب فی ذکر الشجاج،
اخبار جابر الجعفی،
اخبار السید (اسماعیل الحمیری)،
شعرابی هاشم الجعفری،
ما نزل من القرآن فی صاحب الامر (الزمان) (عجل الله تعالی فرجه الشریف)،
الاشتمال علی معرفة الرجال، که کتابی کم حجم بوده و در آن راویان هر
امام را ذکر کرده است،
ذکر من روی الحدیث من بنی ناشره (یا بنی عمار بن یاسر)،
اخبار وکلاء الائمة الاربعة، که کتابی مختصر بوده است. افزون بر این از وی کتابی با عنوان
اللؤلؤ و صنعته و انواعه، در مورد ساخت لؤلؤ (مروارید) و انواع آن
یاد کردهاند.
(۱) آقا بزرگ طهرانی، الذریعة.
(۲) آقا بزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، قرن ۵، به کوشش علینقی منزوی، بیروت، ۱۳۹۱ق/ ۱۹۷۱م.
(۳) محمد ابن ابی الرضا، «الاجازة الکبیرة»، بحار الانوار، مجلسی، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۴.
(۴) محمد ابن ابی زینب نعمانی، الغیبة، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
(۵) محمد ابن ادریس، السرائر، تهران، ۱۳۹۰ق.
(۶) محمد ابن بابویه، کمالالدین، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۹۰ق.
(۷) محمد ابن شاذان، مائة منقبة، قم، ۱۴۰۷ق.
(۸) محمد ابن شهر آشوب، معالم العلماء، نجف، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۱م.
(۹) محمد ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، قم، انتشارات علامه.
(۱۰) علی ابن طاووس، اقبال الاعمال، تهران، ۱۳۹۰ق.
(۱۱) علی ابن طاووس، الامان من اخطار الاسفار و الازمان، نجف، ۱۳۷۰ق/ ۱۹۵۱م.
(۱۲) علی ابن طاووس، مهج الدعوات، بمبئی، ۱۲۹۹ق.
(۱۳) احمد ابن عیاش، مقتضب الاثر، قم، ۱۳۷۹ق.
(۱۴) محمد ابن نجار، ذیل تاریخ بغداد، به کوشش قیصر فرح، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
(۱۵) علی اربلی، کشف الغمة، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
(۱۶) عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
(۱۷) محمد بخاری، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۲ق/ ۱۹۸۲م.
(۱۸) علی خزاز قمی، کفایة الاثر، قم، ۱۴۰۱ق.
(۱۹) احمد خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
(۲۰) عبدالکریم سمعانی، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.
(۲۱) فضل طبرسی، اعلام الوری، نجف، ۱۳۹۰ق/ ۱۹۷۰م.
(۲۲) محمد طوسی، امالی، بغداد، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
(۲۳) محمد طوسی، رجال، نجف، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۱م.
(۲۴) محمد طوسی، الغیبة، نجف، ۱۳۸۵ق.
(۲۵) محمد طوسی، الفهرست، به کوشش محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف، مکتبة المرتضویه.
(۲۶) محمد طوسی، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، تهران، ۱۳۳۸-۱۳۳۹ق.
(۲۷) حسن علامه حلی، «الاجازة الکبیرة»، بحار الانوار، مجلسی، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۴.
(۲۸) محمد کراجکی، کنز الفوائد، تبریز، ۱۳۲۲ق.
(۲۹) احمد نجاشی، رجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
(۳۰) میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، تهران، ۱۳۱۸-۱۳۲۱ق.
(۳۱) یاقوت حموی، معجم البلدان.
دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «احمد ابنعیاش»، ج۴، ص۱۵۵۸.