ابنطرارا ابوالفرج معافی بن زکریا نهروانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ طَرارا، ابوالفرج مُعافی ابن زکریّابن یحیی نهروانی (۷ رجب ۳۰۵- ذیحجه ۳۹۰/ دسامبر ۹۱۷ - نوامبر ۱۰۰۰)،
محدّث،
مقری،
ادیب و
فقیه جریری میباشد.
شهرت وی در برخی از منابع به شکل ابن طراره آمده است،
لیکن ابن طرار
و ابن طراز
را باید
مصحّف دانست.
معافی ظاهراً از این جهت که مدتی در باب الطاق
بغداد نیابت منصب قضا را داشته
به
قاضی شهرت یافته است.
اصل خاندان معافی بنا به قراین مختلف از
نهروان بوده، ولی در مورد محل تولد او اطلاعی در دست نیست. با توجه به استماع او از
ابوالقاسم بَغَوی در ۳۱۷ق و برخی دیگر از مشایخ بغداد در آن زمان میتوان نتیجه گرفت که وی پیش از ۱۲ سالگی در بغداد به تحصیل
علم اشتغال داشته است. دانسته نیست، معافی در چه زمانی بغداد را به قصد نهروان ترک کرده، ولی وفات او در نهروان واقع شده است.
نمیتوان گفت مقصود
ابن ندیم از اینکه معافی اهل نهروان بوده
اصلیت وی بوده، یا اینکه مدت قابل توجهی در آنجا زندگی کرده است. نه تنها منابع شرح حال معافی، بلکه بررسی مشایخ او نیز ثابت نمیکند که وی در طول
عمر از
عراق خارج شده باشد؛ البته تنها یک سفر او به
حجاز برای به جا آوردن
مناسک حج گزارش شده است.
وی چنانکه اشاره شد،
مذهب جریری داشت که دلالت بر
تسنن او دارد و منابع شرح حال، نیز در تسنن او
تردید نکردهاند، رجال نویسان شیعه بغداد در نیمه اول قرن ۵ق/۱۱م چون
طوسی و
نجاشی و اخلاف ایشان نیز او را در زمره مصنفان شیعه یاد نکردهاند، البته
برقانی گفته که معافی احادیث مورد علاقه شیعه را بسیار روایت میکرده است.
در تأیید این گفته باید متذکر شویم که افزون بر شمار قابل توجهی احادیث در مورد مناقب
ائمه شیعه (ع) که در کتب
اهل سنت و شیعه از معافی نقل شده، در کتب
امامیه احادیثی به روایت او آمده که به نام
ائمه دوازده گانه و در نتیجه به حقانیت
مذهب شیعه اثناعشری تصریح دارد.
ابن طرارا چنانچه ذکر شد، از سنین کم به فراگیری
حدیث از مشایخ بزرگ بغداد چون
ابوالقاسم عبدالله بن محمد بغوی، ابوبکر
عبدالله بن ابی داوود سجستانی،
ابومحمد یحیی بن محمد بن صاعد،
قاضی محاملی،
محمد بن احمد بن ابی الثّلج،
محمد بن همام اسکافی و
احمد بن محمد بن سعید
ابن عُقده پرداخت.
از کسانی که از او
حدیث روایت کردهاند میتوان قاضی
ابوالطیب طبری،
ابوالقاسم عبیدالله ازهری،
احمدبن علی تَوّزی و
احمد بن عمر بن روح نهروانی را نام برد.
جمعی از محدّثین
شیعه چون
علی بن محمد خزّاز قمی،
محمد بن احمد بن شاذان قمی و
جعفر بن احمد قمی معروف به ابن رازی از او حدیث شنیده و روایت کردهاند.
از نظر رجالی، برقانی و عتیقی معافی را
توثیق کردهاند.
در
علم قرائت معافی به عنوان
مقری و
راوی قرائت سلف معروف است. او قرائت قاریان مختلف را از
ابن شنبوذ (د ۳۲۸ق)،
ابوعیسی بکّار،
ابومزاحم خاقانی و
خضر بن حسین حلوانی فراگرفت.
با توجه به درگیریهای موجود بین ابن شنبوذ و مقری
مشهور بغداد،
ابوبکر ابن مجاهد (د ۳۲۴ق)، این نکته که معافی در درس ابن شنبوذ حاضر شده و از ابن مجاهد روایت نکرده، میتواند نشانهای از گرایش معافی به افکار ابن شنبوذ در مورد عدم شدوذ قرائات غیر سبع در برابر ابن مجاهد که به
قرائات سبع رسمیت بخشیده بود، باشد.
شایان ذکر است که یکی از مؤثرترین اسلاف در معافی، یعنی
طبری نیز در کتابی که در قرائت تألیف کرده بود، بسیاری از قرائات غیر سبع را مورد توجه قرار داده بود
و به رغم اینکه معافی راویان زیادی در قرائت داشت
و کتابی در قرائات تألیف کرده
که روایات او چنانکه انتظار میرود، در کتب قرائت وارد نشده و تنها
هذلی (د ۴۱۵ق) در کامل در سطحی وسیع
و دیگران چون
ابومعشر طبری (د ۴۷۸ق) در تلخیص، سِبط خیاط (د ۵۴۱ق) در کفایه و
ابن فتحان (د ۵۵۰ق) در مصباح تا حدودی روایات او را مورد توجه قرار دادهاند
که شاید رابطه معافی با ابن شنبوذ در این کم توجهی بیتأثیر نبوده باشد، معافی در
علم فقه به عنوان یکی از مهمترین پیروان و مروجان
مذهب محمد بن جریر طبری، و شاید پس از خود
طبری به عنوان بزرگترین مؤلف در فقه جریری معروف است.
معانی آثار متعددی در زمینه فقه تألیف کرده که از آن جمله ۲ کتاب التحریر و النقر و الحدود و العقود در
اصول فقه جریری و شرحی بر کتاب
الخفیف طبری قابل ذکر است.
معافی در مقام دفاع از مذهب جریری با دیگر مذاهب رایج در
بغداد از حنفی و شافعی و ظاهری درگیر بوده و تألیفاتی در رد و نقض آنها داشته که از آن میان باید جوابیه او به
الجامع الکبیر محمد بن حسن شیبانی فقیه حنفی، ردَیّه بر
ابوالحسن کرخی فقیه حنفی، جوابیه به
اسماعیل مُرَنی شافعی، ردیه بر
داوود اصفهانی مؤسس
مکتب ظاهری و ردیه بر فقیهی به نام
ابویحیی بلخی را ذکر کرد.
معافی به طور قطع درس
طبری را درک نکرده و فقه او را از طریق شاگردانش فراگرفته است. به هر حال با انقراض فقه جریری ظاهراً آثار فقهی معافی نیز مورد بیتوجهی واقع شده و امروزه چندان چیزی از آراء فقهی او حتی در لابهلای کتب به دست ما نرسیده است.
در زمینه ادب، او از استادانی چون ابراهیم
بن محمد نفطویه بهره برده و در فنون مختلف ادب از نحو و لغت و غیر آن مهارت داشت.
او از مشایخی چون
محمد ابن حسن
بن دُرَید،
محمد بن حسن
بن زیاد مقری،
محمد بن قاسم انباری و
محمد بن محمود خزاعی حکایات ادبی روایت کرده است.
یاقوت حکایت ملاقات او با
ابوحیان توحیدی را در جامع رُصافه بغداد نقل کرده است. از شاگردان او در
ادب میتوان ابوالحسن
علی بن سلیمان اخفش صغیر را نام برد
، وی شعر نیز میسروده و نمونههایی از سرودههای وی در منابع آمده است.
ابوحیان
ضمن ستایش فصاحت او قطعاتی از نثر او را نقل کرده است. در منابع مختلف اظهار نظرها و تفسیرهای ادبی او به چشم میخورد.
مهمترین اثر معافی در ادب کتاب الجلیس الصالح الکافی و الانیس الناصح الشافی است که از ۱۰۰ مجلس تشکیل شده و برخی از مجالس با ذکر یک حدیث نبوی آغاز گردیده است.، سپس مؤلف به شرح حدیث پرداخته و به مناسبت، حکایات و قطعات
شعر نقل کرده است. معافی در این کتاب از حیث سبک از کامل
مبرد تأثیر پذیرفته است. کتاب الجلیس به عنوان یک منبع تاریخی برای مطالعه عصر اموی نیز شایان توجه است. از این کتاب نسخههای متعددی در کتابخانههای جهان موجود است
و دیتریش در مقالهای تفصیلی تحت عنوان «کتاب الجلیس و الانیسِ معافی...» در مورد این کتاب و مؤلف آن بحث کردهاند.
از دیگر آثار ادبی وی باید شرح کتاب الجرمی در نحو، المحاورة فی العربیة، و رسالهای در واو عمرو (احتمالاً درباره کتابت آن) را نام برد.
کتابی در
تأویل قرآن به وی نسبت داده و
ذهبی از تفسیر کبیر ۶ جلدی او سخن گفته است. معافی خود در
الجلیس از آثاری در
علوم قرآن از جمله
البیان الموجز عن علوم القرآن المعجز، و کتابی در علل قرائات و تفصیل در مورد وجوه آنها یاد کرده است شایان ذکر است که اگرچه
ابن ندیم گزارش کرده که تا زمان ملاقاتش با معافی، او به گفته خودش افزون بر ۵۰ اثر در
فقه،
کلام، نحو و دیگر علوم تألیف کرده بود، امروزه بجز الجلیس و یک جزء
حدیث در ۴ برگ که نسخه آن در کتابخانه ظاهریه
نگهداری میشود، اثری از او در دست نیست.
(۱) ابن انباری، عبدالرحمان، نزهة الالباء، به کوشش ابراهیم سامرائی، بغداد، ۱۹۵۹م.
(۲) ابن جزری،
محمد، غایةالنهایة، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/ ۱۹۳۲م.
(۳) ابن جزری،
محمد، النشر، به کوشش علی
محمد الضباع، قاهره، کتابخانه مصطفی
محمد.
(۴) ابن خلکان، وفیات.
(۵) ابن رازی، جعفر، نوادر الاثر، به همراه جامع الاحادیث ابن رازی، تهران، ۱۳۶۹ق.
(۶) ابن شاذان،
محمد، مائة منقبة، قم، ۱۴۰۷ق.
(۷) ابن عساکر، علی، التاریخ الکبیر، به کوشش عبدالقادر افندی بدران، دمشق، ۱۳۳۲ق.
(۸) ابن ندیم، الفهرست.
(۹) ابواسحاق شیرازی، ابراهیم، طبقات الفقهاء، به کوشش خلیل المیس، بیروت، دارالقلم.
(۱۰) ابوحیان توحیدی، علی، الامتاع و المؤانسة، به کوشش
احمد امین و
احمد الزین، قاهره، ۱۹۴۲م.
(۱۱) ازهریه، خطی.
(۱۲) خزّاز قمی، علی، کفایة الاثر، قم، ۱۴۰۱ق.
(۱۳) خدیویه، فهرست.
(۱۴) خطیب بغدادی،
احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
(۱۵) ذهبی،
محمد، تذکرة الحفاظ، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۳-۱۳۳۴ق.
(۱۶) ذهبی،
محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۱۷) سراج، جعفر، مصارع العشّاق، بیروت، دارصادر.
(۱۸) فهرس مجامیع المدرسة العمریة، به کوشش یاسین
محمد سواس، کویت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۷م.
(۱۹) قفطی، علی، انباء الرواة، به کوشش
محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.
(۲۰) یاقوت، ادبا.
(۲۱) یاقوت، بلدان.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنطرارا»، ج۴، ص۱۴۳۲.