• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابراهیم بن سیار نظام (مقاله‌دوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: ابراهیم بن سیار نظام.


ابراهیم بن سیار نظام (۱۸۵-۲۳۰ق)، از متکلمان معتزله، ادیب و شاعر قرن سوم هجری قمری بود.
نظّام در فلسفه طبیعی و الهی متبحر بود و به آثار مکتوب فلسفی آشنایی کامل داشت. وی عقاید کلامی ویژه‌ای داشت و فرقه‌ای از معتزله مشهور به نظّامیه پیروان او بودند.



ابواسحاق ابراهیم بن سیار بن‌ هانی بصری، معروف به نظّام، اجدادش از موالی آل زیاد بودند، اما یکی از پدرانش حریّت و آزادگی را به دست آورد.
[۱] ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۰۵.
برخی هم آنان را از موالی بنی حارث بن عباد ضبعی، تیره‌ای از بنی قیس بن ثعلبه به شمار آورده‌اند
[۲] ابن ماکولا، علی بن هبةالله، الاکمال، ج۷، ص۳۵۷.
که در بصره زاده شد و رشد یافت و نزد دایی‌اش ابوالهذیل علاف۲۲۷ یا ۲۳۵ق) دانش آموخت. او با استاد خود مناظره هم داشته است.
[۳] مهدی لدین ‌الله، احمد بن یحیی، طبقات المعتزله، ص۴۴-۵۰.
سپس به منظور کسب دانش بیشتر به بغداد سفر کرد و از دانشمندان بغداد کسب علم کرد.
در نامگذاری ابراهیم به نظّام، گفته شده است که هوادارانش علت آن را زیبایی بیانش در نظم و نثر دانسته‌اند، اما مخالفانش دلیل آن را گویا ساختن چیزی شبیه تسبیح و فروش آن در بازار بصره قلمداد کرده‌اند.
همچنین گویند که ابراهیم نظّام در جوانی با گروه‌هایی از قبیل ثنویه، سُمَینه (قومی در هند که دهری و قائل به تناسخ بودند) و فلاسفه ملحد معاشرت و همنشینی داشت و از اینان مطالبی فراگرفت، به گونه‌ای که این آموزه‌ها در آرا و‌ اندیشه‌های او تاثیر گذاشت.


ابراهیم متکلمی برجسته و تیز هوش و از بزرگان اهل نظر بر مشرب معتزله به شمار می‌رفت.
سید مرتضی ضمن ستودن دقت و غوص در معانی و دانش کلامی‌اش، می‌گوید که پدرش او را نزد خلیل بن احمد فراهیدی، ادیب و لغوی مشهور برد تا تعلیم دهد. خلیل گفت: باید او را بیازماید و از ابراهیم خواست شیشه‌ای را که در دست استاد بود، توصیف نماید. ابراهیم به تفکیک و با نظر خواستن از استاد، خوبی‌ها و معایب شیشه را بیان کرد. آن گاه خلیل بن احمد از وی خواست درخت خرمایی را که در حیاط خانه بود، وصف کند و او همانند شیشه توصیف کرد. خلیل گفت: فرزندم، من به آموختن از تو محتاج ترم.
روزی نظّام با حسین بن محمد بن عبدالله نجار، از بزرگان جبریه و رئیس فرقه نجاریه در خانه یکی از دوستانش ملاقات و مناظره کرد و در پایان، لگد محکمی به نجار کوبید و بیرونش راند. همین ضربه باعث مرگ نجار شد.
[۸] صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۵.

گویند که روزی‌ هارون وی را با حسنیه، کنیز امام صادق (علیه‌السّلام) برای مناظره دعوت کرد و ابراهیم در این مناظره مغلوب شد.
[۹] بغدادی، عبدالقاهر بن قادر، الفرق بین الفرق، ص۱۱۳-۱۱۴.



نظّام در فلسفه طبیعی و الهی متبحر بود و به آثار مکتوب فلسفی آشنایی کامل داشت. وی عقاید کلامی ویژه‌ای داشت و فرقه‌ای از معتزله مشهور به نظّامیه پیروان او بودند.
این فرقه با گروه‌های دیگر معتزله مناقشات طولانی داشت، از این رو فِرَق دیگر علیه نظّام و پیروانش ردّیه‌های بسیار نوشته و او را به کفر و زندیق بودن متهم نمودند.
ابراهیم نظّام دشمن سرسخت اهل حدیث بود، به همین خاطر آنان در متهم کردن او به عقاید انحرافی نقش اساسی دارند.
[۱۴] ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۰۵.



ذهبی برخی از عقاید او را این‌گونه می‌آورد: خدا قدرت بر ظلم و شر و بیرون آوردن جهنمیان از دوزخ را ندارد. وی دین برهمن‌ها را داشت و منکر نبوت و بعثت بود و آن را پنهان می‌کرد، اما عنوان نوشته‌هایش خلاف آن را ثابت می‌کند و چنین برمی‌آید که شماری از این آثار را در دفاع از خود نگاشته باشد.
همچنین نظّام به شیعه‌گری و رفض متهم شده و گفته‌اند که او اجماع و قیاس را در مسائل شرعی حجت نمی‌دانست و معتقد بود که تنها قول امام معصوم حجت است. با بدگویی و سرزنش بزرگانی از صحابه می‌گفت: امامت تنها با نصّ و تعیین رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ثابت می‌شود و ایشان در چندجا، آشکار و روشن به امامت علی (علیه‌السّلام) تصریح کرده است اما عمر به خاطر بیعت با ابوبکر، این امر را پنهان داشت.
همچنین آتش زدن خانه حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) و سقط جنین محسن، شک در نبوت پیامبر که نتیجه‌اش شک در دین است، نماز تراویح، نهی از متعه حج و برخی موارد دیگر را از اقدامات نکوهیده و بدعت‌های عمر شمرده و بسیاری از عمل کردهای عثمان را سرزنش کرده است.
نظّام درباره اجتهاد صحابه هم عقیده داشت که یا جاهل به حکم بودند که در این صورت اجازه اجتهاد نداشتند و یا عالم به حکم بودند ولی برخلاف شرع و دستورات پیامبر، در پی مذهب‌سازی بودند که این نفاق است. از نظر نظّام مجتهد جاهل به احکام، کافر و منافق نیز فاسق یا کافر و هر دو مخلد در جهنّم هستند.


جاحظ یکی از شاگردان برجسته اوست که حکایات بسیاری از وی نقل کرده است. احمد بن خالط، محمد بن شبیب و زرقان متکلم در شمار شاگردان اویند.
نظّام، ادیب و شاعر هم بود و اشعارش دارای بلاغت و الفاظ زیبا و برخوردار از معانی و مفاهیم دقیق کلامی و فلسفی بود.


آثار علمی او عبارت‌اند از:
• اثبات الرسل؛ • التوحید؛ • التعدیل و التجویز؛ • الرد علی اصحاب الهیولی؛ • الرد علی الدهریه؛ • الرد علی المرجئه؛ • الرد علی اصحاب الاثنین؛ • الرد علی اصناف الملحدین؛ • المعرفه؛ • تقدیر القدر؛ • المحال؛ • المخلوق علی المجبره؛ • العدل؛ • الترک المستطیع؛ • التولد؛ • الوعید؛ • الجوابات؛ • النکث الجزء المعانی علی معمر الطفره؛ • المکامنه؛ • المداخله؛ • العالم الکبیر؛ • العالم الصغیر؛ • الحدث؛ • الانسان؛ • المنطق؛ • الحرکات الجواهر و الاعراض؛ • العروس؛ • الارزاق؛ • حرکات اهل الجنه؛ • خلق الشییء؛ • الصفات القرآن؛ • ماهو و الافاعیل.


وی که شرب خمر هم می‌کرده، در حال مستی از بالای بلندی سقوط کرد و در دوره معتصم (خلافت ۲۱۸-۲۲۷ق) یا واثق (خلافت ۲۲۷-۲۳۲ق) و در خانه حمویه که با طاووس‌هایش شناخته می‌شده، درگذشت.
[۲۴] ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۰۵.
تاریخ دقیق مرگ او روشن نیست، از این رو آن را در حدود ۲۳۰ق آورده‌اند.


۱. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۰۵.
۲. ابن ماکولا، علی بن هبةالله، الاکمال، ج۷، ص۳۵۷.
۳. مهدی لدین ‌الله، احمد بن یحیی، طبقات المعتزله، ص۴۴-۵۰.
۴. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۶، ص۹۴.    
۵. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۱، ص۴۳.    
۶. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۶، ص۹۴.    
۷. علم‌الهدی، سید مرتضی، الامالی، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۴.    
۸. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۵.
۹. بغدادی، عبدالقاهر بن قادر، الفرق بین الفرق، ص۱۱۳-۱۱۴.
۱۰. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۶، ص۱۹۵.    
۱۱. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۱، ص۴۳.    
۱۲. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۱، ص۶۷.    
۱۳. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۰، ص۵۴۱-۵۴۲.    
۱۴. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۰۵.
۱۵. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۶، ص۱۹۵.    
۱۶. شهرستانی، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۷۱.    
۱۷. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۵.    
۱۸. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۱۱، ص۶۶.    
۱۹. قمی، عباس، الکنی و الالقاب، ج۳، ص۲۵۴.    
۲۰. مسعودی، علی بن حسین، التنبیه و الاشراف، ص۳۴۲.    
۲۱. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۱۱.    
۲۲. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۱۱.    
۲۳. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۰، ص۵۴۱.    
۲۴. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۰۵.
۲۵. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۶، ص۱۵.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «ابراهیم نظّام»، ج۱، ص۸۵-۸۶.






جعبه ابزار