إِلّا (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
إِلّا (به کسر همزه و تشدید لام) از
واژگان قرآن کریم و
حرف استثناء است.
بنابر گفته بعضی از لغویین و
مفسران این کلمه در چهار وجه:
حرف استثناء،
صفت به معنی غیر، عاطفه به معنی واو و زائده استعمال میشود.
إِلَّا حرف استثناء است.
در
اقرب الموارد گوید: الّا بر چهار وجه است:
۱- استثناء
۲- صفت به معنی غیر
۳- عاطفه به معنی واو
۴- زائده.
به مواردی از
إِلَّا که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلاّ يَكُونَ لِلنّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلاّ الَّذينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ) (و هرجا بوديد روى خود را به سوى آن كنيد تا مردم دليلى بر ضدّ شما نداشته باشند؛ مگر آنها كه ستمكار و لجوج هستند. از آنها نترسيد.)
مجمع البیان از
ابو عبیده نقل میکند که «الّا» به معنی واو عاطفه است.
تقدیر آن
«و لا الذین ظلموا» میباشد ولی این ناصواب است و «الّا» در جای خود و استثنا منقطع است.
مشروح مطلب آنکه
یهود در کتاب خود خوانده بودند پیغمبر جدید
قبله را عوض خواهد کرد. چون قبله از
بیتالمقدس به
کعبه عوض شد، قرآن بیان داشت؛ این تحوّل سبب آن است که مردم (یهود مثلا) بر علیه شما دلیلی نداشته باشند. آنها بدانند که
پیغمبر اسلام مطابق آنچه
تورات گفته است عمل کرده است. ستمکاران آنها قانع نخواهند شد، از آنها نترسید.
(يا مُوسى لا تَخَفْ إِنّی لا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ إِلّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنّی غَفُورٌ رَّحيمٌ) (اى
موسی! نترس، كه
پیامبران در نزد من نمىترسند؛ مگر كسى كه ستم كرده، سپس بدى را به نيكى تبديل نموده كه
توبه او را مىپذيرم زيرا
من آمرزنده مهربان هستم.)
گفتهاند: تقدیرش چنین است: لا یَخافُ لَدَیَّ الْمُرْسَلُونَ اِلَّا مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً.
در
تفسیر المیزان فرموده: آنچه میشود گفت این است که چون آیه قبلی از ایمنی و عدم خوف مرسلین خبر داد، به نظر آمد که غیر مرسلین از اهل ظلم ایمنی ندارند و باید بترسند، آیه توبهکاران اهل ظلم را استدراک و استثناء کرد.
منظور این است؛ لکن آنکه معصیت کرده و بعد توبه نموده نیز نباید بترسد. ناگفته نماند در این صورت عدم ترس بیگناهان نیز ضمنا مفهوم میشود.
در مجمع البیان ذیل آیه ۱۵۰
سوره بقره از
مبرّد نقل شده که: الّا هیچ وقت به معنی واو نمیآید.
(ما لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاّ اتِّباعَ الظَّنِّ) (به هيچ صورت علم به آن ندارند و تنها از پندارهاى بىاساس پيروى مىكنند.)
ناگفته نماند در
قرآن مجید استثناء منقطع که به معنی «لکن، ولی» است بسیار یافت میشود و اینکه گفتهاند: استثناء منقطع در کلام فصیح نمیآید درست نیست در دو آیه گذشته استثناء چنانکه دیدیم منقطع است و در آیه کریمه مذکور نیز منقطع است.
و شاهد بسيار روشن استثناء منقطع
آیات ۴۰- ۷۴، ۱۲۸- ۱۶۰
سوره صافّات است كه همه الّاها بمعنى «ولى و لكن» آمده و منقطعاند
(وَ مَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ) (امّا شما مستبكران كوردل بهطور مسلّم عذاب دردناک را خواهيد چشيد! و جز به آنچه انجام مىداديد كيفر داده نمىشويد.)
(فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ) (ولى بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود! مگر بندگان خالص شده خداوند.)
(فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ ) (امّا آنها او را تكذيب كردند؛ ولى به يقين همگى در دادگاه عدل الهى احضار مىشوند.)
(سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ) (منزّه است خداوند از آنچه توصيف مىكنند، مگر بندگان مخلَص خدا.)
(إِلّا مَن تَوَلَّى وَ كَفَرَ) (و تذكر براى همه سودبخش است مگر كسى كه پشت كند و كافر شود.)
در مجمع و
کشّاف تصریح شده که الّا در آیه ذیل مذکور منقطع است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «الا»، ج۱، ص۹۴-۹۵.