• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أَکْرَمَهُ‌ و أَکْرَمَن (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





أَکْرَمَهُ‌ و أَکْرَمَن:(فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقولُ رَبّي أَكْرَمَنِ)
«أَکْرَمَهُ‌ و أَکْرَمَن» هردو واژه از «اکرام» به معنى «گرامى داشتن و بخشش كردن» است.



به موردی از کاربرد «أَکْرَمَهُ‌ و أَکْرَمَن» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - أَکْرَمَهُ‌ و أَکْرَمَن (آیه ۱۵ سوره فجر)

(فَأَمّا الْإِنسانُ إِذا ما ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقولُ رَبّي أَكْرَمَنِ)
«امّا انسان هنگامى كه پروردگارش او را براى آزمايش، گرامى مى‌دارد و نعمت مى‌بخشد مغرور مى‌شود و مى‌گويد: «پروردگارم مرا گرامى داشته است!.»


۱.۲ - أَکْرَمَهُ‌ و أَکْرَمَن در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند:
جمله (فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ) تفسیر كلمه ابتلاء است، و مراد از اكرام و تنعيم، اكرام و تنعيم صورى است، و به عبارت ديگر مراد اكرام و تنعيم حدوثى است، نه بقايى، و مى‌خواهد بفرمايد خداى تعالى او را اكرام كرده و نعمت داده تا شكرش را بجاى آرند و بندگيش كنند، و ليكن انسان همان را مايه درد سر خود كرد و در راهى مصرف كرد كه مستحق عذاب گرديد.
(فَيَقولُ رَبّي أَكْرَمَنِ) يعنى مى‌گويد خداى تعالى مرا مورد کرامت و نعمتى از خود قرار داد، به دلیل اين‌كه به من نعمت‌هايى داده كه به ديگران نداده، و يا به عبارتى خیال مى‌كند كه اين قدرت و دارايى كه به او داده‌اند هم اكرام و تنعيم حدوثى است و هم بقايى، و به همين جهت به خود اجازه مى‌دهد هر كارى كه خواست بكند، چون وقتى انسان پنداشت بقاى نعمت و قدرتش تضمين شده، هر كارى بخواهد مى‌كند.
در اين‌جا سؤالى است و آن اين‌كه اين جمله كه مورد بحث ما است حكايت زبان حال انسان است، و از ديدگاه يک انسان طبيعى خبر مى‌دهد، و از اين‌كه مى‌گويد: رب من مرا اكرام كرده و خداى تعالى را رب خود معرفى مى‌كند، بر مى‌آيد كه گوينده اين سخن، خدا و ربوبيتش را قبول دارد، با اين‌كه وثنى مذهبان كه منكر ربوبيت صانعند معتقد به چنين چيزى نيستند؟
پاسخ اين سؤال اين است كه: همان‌طور كه در سؤال آمده بود سخن مذكور زبان حال فطرت است، و وثنى مذهبان هم به حسب فطرتشان اعتراف به اين معنا دارند، هر چند كه به زبان نمى‌گويند و از اقرار بدان استنکاف مى‌ورزند، علاوه بر اين قرآن كريم خواسته است رعايت مقابله با جمله‌ (إِذا ما ابْتَلاهُ رَبُّهُ) را كرده باشد.


۱.۳ - أَکْرَمَهُ‌ و أَکْرَمَن در تفسیر نمونه

مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می‌فرمایند:
اين دو واژه در آيۀ مورد بحث در مسألۀ امتحان كه معيار ثواب و عقاب الهى است به كار رفته، مى‌گويد:
(فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقولُ رَبّي أَكْرَمَنِ‌)
«امّا انسان هنگامى كه پروردگارش او را براى آزمايش اكرام كند و نعمت بخشد (مغرور مى‌شود و) مى‌گويد: پروردگارم مرا گرامى داشته.»
او نمى‌داند كه آزمايش الهى گاه با نعمت است و گاه با انواع بلا، نه روى آوردن نعمت بايد مايۀ غرور شود و نه بلاها مايۀ یأس و نوميدى، ولى اين انسان كم‌ظرفيت در هردو حال هدف آزمايش را فراموش مى‌كند، به هنگام روى آوردن نعمت چنان مى‌پندارد كه مقرب درگاه خدا شده و اين نعمت دليل بر آن قرب است.
قابل توجه اين‌كه در آغاز آيه مى‌گويد: خداوند او را مورد اكرام قرار مى‌دهد، ولى در ذيل آيه از اين‌كه انسان خود را مورد اكرام خدا مى‌بيند ملامت مى‌شود اين به خاطر آن است كه اكرام اول (در آيه) به همان معنى انعام است و اكرام دوم به معنى قرب در درگاه خداست.


۱. فجر/سوره۸۹، آیه۱۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۰۷.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۱۵۲.    
۴. فجر/سوره۸۹، آیه۱۵.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ج۱، ص۵۹۳.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۷۳.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۸۲.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۷۵.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۷۵.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۲۶، ص۴۶۱.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «اکرمه و اکرمن»، ج۴، ص ۵۷.


رده‌های این صفحه : لغات سوره فجر | لغات قرآن




جعبه ابزار