أَزْواج (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَزْواج: (ثَمَانِیَةَ اَزْواجٍ مِّنَ الضَّاْنِ اثْنَیْنِ)اَزْواج جمع
زوج در لغت به معنای جفت است،
ولی باید توجّه داشت که گاهی به مجموع دو حیوان نر و ماده گفته میشود؛ و گاهی به هر یک از دو زوج؛ لذا به مجموع آنها زوجین میگویند و این که در آیه فوق اشاره به هشت زوج شده منظور از آن چهار نوع حیوان نر و چهار نوع حیوان ماده است.
این احتمال نیز در آیه داده شده است که منظور از آن جفتهای حیوانات اهلی و وحشی بوده باشد؛ یعنی نر و مادّه
گوسفند اهلی و وحشی؛ به تعبیر دیگر،
اَزْواج جمع
زوج معمولًا به دو
جنس مذکر و مؤنث گفته میشود، خواه در عالم حیوانات باشد، یا غیر آنها، سپس توسعه داده شده و به هر دو موجودی که قرین یکدیگر و یا حتی ضد یکدیگرند،
زوج اطلاق میشود.
حتی به دو اطاق مشابه در یک خانه، یا دو لنگه در، و یا دو همکار و قرین، این کلمه گفته میشود و به این ترتیب، برای هر موجودی در جهان زوجی متصور است و بعید نیست که
زوجیت در اینجا به همان معنای خاص یعنی
جنس «
مذکر» و «مؤنث» باشد و
قرآن مجید در این آیه، خبر از وجود زوجیت در تمام جهان گیاهان و انسانها، و موجودات دیگری که مردم از آن اطلاعی ندارند، میدهد.
اَزْواج به معنای همسران بهشتی، و یا همسران با ایمانی است که در این دنیا داشتند و این که بعضی احتمال دادهاند، به معنای همطرازان بوده باشد؛ مانند
آیه ۲۲ سوره صافات:
(اُحْشُرُوا الَّذِینَ ظلَمُوا وَ اَزْواجَهُمْ) «ظالمان و همطرازانشان را محشور کنید»
در اینجا بسیار بعید به نظر میرسد.
ازْواج در سوره
صافات اشاره به همسران مجرم و
بتپرست آنها، و یا همفکران و همکاران و همشکلان آنها میباشد؛ زیرا این کلمه به هر دو معنا آمده است.
اَزْواج جمع
زوج، به معنای جفت و
جنس مذکر و مؤنث است و
آفرینش انسان از این دو
جنس علاوه بر این که ضامن بقای
نسل او است، سبب آرامش
جسم و
جان او محسوب میشود؛ چنان که در
آیه ۲۱ سوره روم میخوانیم:
(وَ مِنْ آیاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً لِتَسْکُنُوا اِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً) «از نشانههای (عظمت) خداوند این است که همسرانی از
جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنها آرامش بیابید؛ و در میان شما محبت و رحمت قرار داد»
و به تعبیر دیگر،
جنس مذکر و مؤنث هر کدام مکمل وجود دیگری و برطرف کننده کمبودهای طرف مقابل میباشد و از آنجا که
اَزْواج در لغت به معنای
اصناف و انواع نیز آمده، بعضی این آیه را اشاره به اصناف مختلف انسانها میدانند؛ و تفاوتهایی که از نظر رنگ، نژاد، روحیات و استعدادهای مختلف در میان انسانها میباشد را نیز از نشانههای عظمت
حق و مایه
تکامل جامعه انسانی میدانند.
ترجمه و تفاسیر
آیات مرتبط با
أَزْواج:
(ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ مِّنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الأُنثَيَيْنِ نَبِّؤُونِي بِعِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ) (هشت زوج از چهارپايان؛ از
میش دو زوج نر و ماده، و از
بز دو زوج نر و ماده براى شما آفريد؛ بگو: «آيا
خداوند نرهاى آنها را
حرام كرده، يا مادهها را؟! يا آنچه شكم مادهها در بر گرفته؟! اگر راست مىگوييد و بر تحريم اينها دليلى داريد، به من از روى علم و آگاهى خبر دهيد!»).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: کلمه ازواج جمع زوج است که هم به معنای عدد دو است و هم به معنای یکی است که همراه جفت خود باشد و انواع چارپایانی که در آیه شریفه نامبرده شده چهار است: ۱- ضأن (میش) ۲- مَعْز (بز) ۳- بَقَر (
گاو) ۴- اِبِل (
شتر) و این چهار نوع از نظر اینکه هر کدام نر و ماده دارند هشت زوج خواهند بود و معنای آیه این است که: خداوند هشت
زوج آفریده، از ضان دو زوج یکی نر و یکی ماده و از معز هم دو زوج، بگو آیا خداوند نر این دو نوع چارپا را حرام کرده و یا ماده آن دو را و یا آن بچههایی را که در شکم مادههای آن دو است، اگر راست میگویید مرا به علم و مدرک صحیحی که دارید خبر دهید.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُونَ) (منزّه است كسى كه تمام زوجها را آفريد، از آنچه زمين مىروياند، و از خودشان، و از آنچه نمىدانند).
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: این آیه
تنزیه خدای تعالی را انشاء میکند، چون قبلا
متذکر شد که شکر او را در برابر
خلقت انواع نباتات و رزقها از حبوبات و میوهها برای آنان نکردند، با اینکه این کار را از راه
تزویج بعضی نباتات با بعضی دیگر کرده، هم چنان که در جای دیگر نیز فرموده:
(وَ اَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ) «و رویاندیم، در زمین از هر جفتی با طراوت و زیبا».
مساله تزویج دو چیز با هم و پدید آوردن چیز سوم، اختصاص به
انسان و
حیوان و
نبات ندارد، بلکه تمامی موجودات را از این راه پدید میآورد، و عالم مشهود را از راه
استیلاد تنظیم میفرماید، و به طور کلی عالم را از دو موجود فاعل و منفعل درست کرده که این دو به منزله نر و ماده حیوان و انسان و نباتند، هر فاعلی با منفعل خود برخورد میکند و از برخورد آن دو، موجودی سوم پدید میآید. جمله
(مِمَّا تُنْبِتُ الْاَرْضُ) با جمله بعدیش، بیان برای ازواج است و منظور از آن، هر چه را که زمین از خود میرویاند، همه گیاهان و حیوانات و انسانهاست.
(دیدگاه شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِؤُونَ) (آنها و همسرانشان در سايههايى از قصرها و درختان بهشتى بر تختها تكيه زدهاند).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: معنای آیه این است که، ایشان یعنی
اهل بهشت و همسرانشان که در دنیا
محرم ایشان بودند و از
مؤمنات بودند، و یا
حور العین که همسران بهشتی ایشانند، در سایهها و یا در زیر سایبانهایی که ساتر از آفتاب یا هر حرارت دیگری است، قرار دارند، و بر پشتیها به عزت تکیه میکنند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ) (در اين هنگام به
فرشتگان دستور داده مىشود: ستمكاران و همرديفانشان و آنچه را مىپرستيدند، گرد آوريد).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: ظاهر از جمله «و ازواجهم» این است که مراد از ازواج قرینهای شیطانی ایشان باشد، چون به حکم آیه
(وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ) «و کسی که از یاد خدای رحمان اعراض کند شیطانی بر او بگماریم که همواره همنشین او باشد» و
(حَتَّی اِذا جاءَنا قالَ یا لَیْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ فَبِئْسَ الْقَرِینُ) «تا آنکه نزد ما آید، آن وقت میگوید: ای کاش بین من و تو به قدر فاصله مغرب و مشرق فاصله بود که چه بد قرینی بودی»، کسانی که از
یاد خدا اعراض میکنند قرینی از
شیطان دارند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(وَخَلَقْنَاكُمْ أَزْوَاجًا) (و شما را به صورت زوجها آفريديم).
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
(وَ خَلَقْناکُمْ اَزْواجاً) یعنی ما شما را جفت جفت از نر و ماده آفریدیم، تا
سنت ازدواج و تناسل در بینتان جریان یابد، در نتیجه نوع
بشر تا روزی که خدا خواسته باشد باقی بماند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «أَزْواج»، ص۳۸.