• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أَخ (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





أَخ (به فتح الف) از مفردات نهج البلاغه، به معنای رفیق، مصاحب، همراه و برادر است.
به‌همین جهت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در عهد مالک اشتر مردم را به‌عنوان برادران دینی و یا هم‌نوعان وی می‌شمارد.



أَخ به‌ معنای برادر، رفيق، مصاحب، می‌باشد و ريشۀ آن «اخو» با واو است.
و در اصل كسى را گويند كه با ديگرى در پدر و مادر و يا در يكى از آن‌دو شریک باشد، ناگفته نماند:استعمال اخ مانند: اب و ام و اخت، بسيار وسيع است.
راغب در مفردات گويد: هر كس با ديگرى در قبیله يا در دين، يا در صنعت، يا در معامله، يا در مودّت و يا در غير اين‌ها شريک باشد به او «اخ» گفته مى‌شود.


برخی از مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - أَخٌ - نامه ۵۳ (توصیه به مالک)

همۀ این معانی در «نهج‌البلاغه»، ذیل معناى اخ به كار رفته است؛ لذا امام علی (صلوات‌الله‌عليه) به مالک اشتر مى‌نويسد:
«وَ لا تَكونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ، فَإِنَّهُمْ صِنْفانِ: إِمّا أَخٌ لَكَ في الدّينِ، وَ إما نَظيرٌ لَكَ في الْخَلْقِ.»
«براى رعيت خود حيوان درنده مباش ... چون آن‌ها دو نوع‌اند، يا برادر دينى تو هستند و يا مانند تو انسانند.»

۲.۲ - أَخا - خطبه ۱۲۸ (علم غیب)

آن‌گاه كه از آينده خبر مى‌داد مردى از قبیله کلب گفت يا امیرالمؤمنین، شما علم غیب مى‌دانيد! امام (علیه‌السلام) تبسم فرمود و گفت:
«يا أَخا كَلْب، لَيْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَيْب، وَ إِنَّما هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذي عِلْم.»
«اى برادر قبيله كلب اين اخبار كه از «صاحب الزنج» مى‌دهم علم غيب نيست بلكه از صاحب علم (رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)) گرفته‌ام.»

۲.۳ - أَخاکَ - حکمت ۱۵۰ (موعظه)

و نیز فرماید:
«عاتِبْ أَخاکَ بِالاِْحْسانِ إِلَيْهِ، وَارْدُدْ شَرَّهُ بِالاِْنْعامِ عَلَيْهِ.»
«برادرت را (به هنگام خطا كارى) به وسیله نيكى سرزنش كن! و شرّ او را از طريق بخشش كردن دور ساز.»


مواردی از این ماده در «نهج‌البلاغه» استفاده شده است.


۱. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۱۳.    
۲. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۱، ص۴۶.    
۳. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۸.    
۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۹۶، نامه ۵۳.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۹۳، نامه ۵۳.    
۶. صبحی صالح، مفردات نهج البلاغه، ص۴۲۷، نامه۵۳.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۶۶۹.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۲۳۰.    
۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۲۳۸.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۱۰، ص۳۷۹.    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه،، ج۲۰، ص۱۷۹.    
۱۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۳۲.    
۱۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۹۰، خطبه ۱۲۸.    
۱۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۲، ص۱۵، خطبه ۱۲۴.    
۱۵. صبحی صالح، مفردات نهج البلاغه، ص۱۸۶، خطبه ۱۲۸.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ج۱، ص۲۷۸.    
۱۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۲۵۳.    
۱۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۲۵۵.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۵، ص۳۶۶-۳۶۷.    
۲۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه،، ج۸، ص۲۱۸.    
۲۱. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۲۱۵.    
۲۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۸۱۴، حکمت ۱۵۰.    
۲۳. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۲، ص۱۹۲، حکمت ۱۵۸.    
۲۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص، حکمت ۱۵۸.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۷۷.    
۲۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۶۳.    
۲۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۶۳.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۳، ص۲۹۹.    
۲۹. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۲۱، ص۲۴۰.    
۳۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۸، ص۳۷۸.    
۳۱. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۵۱، نامه ۳۱.    
۳۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۵۵، خطبه ۱۲.    
۳۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۶۲۶، نامه ۲۸.    
۳۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۷۴۷، نامه ۶۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «اخ»، ص۳۰.    






جعبه ابزار