• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آیه حد قذف

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آیه برخورد با اتهام ناموسى را آیه قذف یا آیه حد قذف گویند.



به آیه ۴ سوره نور "آیه قذف " و یا "آیه حد قذف " مى گویند: "والذین یرمون المحصنات ثم لم یأتوا بأربعة شهداء فاجلدوهم ثمانین جلدة ولا تقبلوا لهم شهادة أبدا و اولئک هم الفاسقون؛ و کسانى که زنان پاک دامن را متهم مى کنند، سپس چهار شاهد (بر مدعاى خود) نمى آورند، آن ها را هشتاد تازیانه بزنید و شهادتشان را هرگز نپذیرید؛ و آنها همان فاسقان‌اند."


"قذف " در لغت به معناى پرتاب کردن به سوى یک نقطه دور دست است.


در اصطلاح - مانند کلمه رمی - کنایه از اتهام ناموسى است ؛ و به تعبیر دیگر فحش و دشنامى است که به ناموس مربوط مى شود.
امام خمینی در تحریرالوسیله می‌نویسد: «موجب این حد، رمی به زنا یا لواط است، و اما رمی به سحق و بقیه فواحش موجب حدّ قذف نمی‌باشد. البته امام (علیه‌السلام) حق تعزیر رمی‌کننده به آن‌ها را دارد.»


«حد قذف هشتاد تازیانه است - خواه کسی که افترا زده مرد باشد یا زن - و به طور متوسط در شدت به‌طوری که به زدن در زنا نرسد، زده می‌شود و روی لباس عادی‌اش زده می‌شود و برهنه نمی‌شود و به تمام بدن او به‌غیراز سروصورت و عورت زده می‌شود. و بنابر رای بعضی، قاذف در دید مردم گذاشته می‌شود تا از شهادتش اجتناب شود.» پس هر گاه "قذف " بالفظ صریح انجام گیرد، حد آن هشتاد تازیانه است، و اگر صراحت نداشته باشد، مشمول حکم تعزیر است ؛ یعنى تعیین مقدار مجازات و شلاق به نظر حاکم شرع است .


در قاذف (قذف‌کننده)، بلوغ و عقل معتبر است؛ پس اگر بچه قذف نماید، حدّ نمی‌خورد اگرچه مسلمان بالغ عاقل را قذف نماید، ولی اگر ممیزی باشد که‌ تادیب در او اثر دارد، طبق نظر حاکم، تادیب می‌شود و همچنین است دیوانه. و همچنین در قاذف، اختیار معتبر است؛ پس اگر از روی اکراه قذف نماید چیزی بر او نمی‌باشد. و قصد معتبر است؛ پس اگر به طور سهو یا غفلت یا مزاح، قذف نماید، حدّ نمی‌خورد. اگر عاقل یا دیوانه ادواری در دور عقلش، قذف نماید، سپس عاقل دیوانه شود یا جنون ادواری عود نماید، حدّ بر او ثابت است و ساقط نمی‌شود و در حال دیوانگی حدّ زده می‌شود. و در مقذوف (قذف شده)، احصان‌ شرط است. و احصان‌ در این مقام، عبارت از بلوغ و عقل و حریت و اسلام و عفت می‌باشد؛ پس کسی که تمام آن‌ها را دارد، به قذف او حدّ واجب می‌شود و کسی که همه یا بعضی از آن‌ها را فاقد می‌باشد قاذف او حدی ندارد و بر او تعزیر می‌باشد، پس اگر پسربچه یا دختربچه یا مملوک یا کافری را قذف نماید تعزیر می‌شود. و اما غیر عفیف چنانچه متظاهر به زنا یا لواط باشد پس حرمتی ندارد و حدّ و تعزیری بر قاذف او نمی‌باشد. و اگر متظاهر به آن‌ها نباشد پس قذف او موجب حدّ می‌باشد. و اگر متظاهر به یکی از آن‌ها باشد پس در آنچه که تظاهر دارد حدّ و تعزیری نیست و در غیر آن بنابر اقوی حدّ است. و اگر به غیر آن‌ها از معصیت‌ها متظاهر باشد قذف او موجب حدّ است.»


قذف، با اقرار ثابت می‌شود و بنابر احوط (وجوبی) معتبر است که دو مرتبه باشد، بلکه خالی از وجه نیست. و در مقرّ، بلوغ و عقل و اختیار و قصد شرط است. و نیز با شهادت دو شاهد عادل ثابت می‌شود و با شهادت زن‌ها - چه جداگانه و چه به‌ضمیمه مردها - ثابت نمی‌شود. و درصورتی‌که به شهادت یک شاهد و یا بیشتر، برای قاضی علم به جرم حاصل شود «در فرض مذکور، حد قذف ساقط است.»


درصورتی‌که حدّ بر قاذف ثابت شود از او ساقط نمی‌شود مگر با تصدیق کسی که قذف شده ولو یک مرتبه باشد و همین‌طور با بیّنه‌ای که به‌وسیله آن زنا ثابت می‌شود و با عفو؛ و اگر عفو کند سپس از آن برگردد رجوع او اثری ندارد. و در قذف زوجه، با لعان هم حدّ ساقط می‌شود.


و اگر شخصی بر اثر ناراحتی زیاد در کتابت، به زیدی فحش بدهد، مثلاً در نامه بنویسد: فلان تخم حرام ولد الزنا به من ظلم کرده است، و قصد آن شخص هم این نبوده که زید بفهمد. پس در این فرض «تنها کتابت قذف محسوب نیست و حد یا تعزیر ندارد.»


از آن جایى که در آیات دوم و سوم همین سوره، مجازات شدید براى زن و مرد زناکار بیان شد، و ممکن بود این موضوع دست آویزى براى افراد مغرض و بى تقوا گردد که افراد پاک را متهم کنند، آیه چهارم این سوره به مجازات شدید تهمت زنندگان پرداخته و جلوى این گونه افراد را گرفته تا حیثیت و حرمت خانواده های پاک دامن از خطر آنان مصون بماند و کسى جرأت تعرض به آبروى مردم پیدا نکند.


مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه، ج۱۴، ص۳۶۹-۳۷۶.    
منصور، عبدالحمیدیوسف، نیل الخیرات فى القراءات العشرة، ج۱۵، ص۸۱.
حجتی، محمد باقر، اسباب النزول، ص۱۰۴-۱۰۵.


آیه قذفقذفاحصان قذفاصلاح قذف کنندگان (قرآن)حکم قذف (قرآن)


۱. نور/سوره۲۴، آیه۴.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۰۵، کتاب الحدود، الفصل الثالث فی حد القذف، القول فی الموجب، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۰۸، کتاب الحدود، الفصل الثالث فی حد القذف، القول فی الاحکام، مسالة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۰۷، کتاب الحدود، الفصل الثالث فی حد القذف، القول فی القاذف و المقذوف، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۰۷، کتاب الحدود، الفصل الثالث فی حد القذف، القول فی القاذف و المقذوف، مسالة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۰۷، کتاب الحدود، الفصل الثالث فی حد القذف، القول فی القاذف و المقذوف، مسالة۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۰۸، کتاب الحدود، الفصل الثالث فی حد القذف، القول فی الاحکام، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۴۱، استفتائات امام خمینی، ج۱۰، ص۵۹، سؤال۱۱۳۶۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۰۹، کتاب الحدود، الفصل الثالث فی حد القذف، القول فی الاحکام، مسالة۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۴۱، استفتائات امام خمینی، ج۱۰، ص۷۲، سؤال۱۱۳۹۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    



مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار