آرامگاه چهلدختران
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
چهلدختران، عنوان شماری از بناهای آرامگاهی در ایران می باشد.
وجه تسمیه آنها، به باور عامه، ناپدید شدن
چهل دختر از
چشم کافران در این مکانهاست.
چهلدختران دو مفهومِ عدد
مقدّس چهل و دختر،
نماد زنانگی ، را در خود دارد.
عناوین ترکیبی با
عدد چهل، هم بر بعضی پدیدههای
طبیعی (از جمله
کوهها ) و هم بر مکانهای
دینی اطلاق شده است.
نامگذاری با استفاده از اعداد مقدّس، نظیر پنج، هفت، دوازده، چهارده، هفتاد، در
ایران بسیار شایع است که سبب ایجاد هالهای از
تقدس پیرامون آن بناها شده است
چهل در نام بسیاری از مکانهای
دینی دیده میشود، از جمله در
مساجد ی چون
چهل
تن (
رشت )،
چهلمحراب (
یزد )، و
چهلانگشت تکیه چهلتنان در
شیراز ،
و آرامگاههایی چون
چهلشهید در مازندران
و
چهلصحابه در
شهرستان بوکان که این دسته آرامگاهها متعلق به
چهل مرد
عارف یا
چهل شهید علوی است،
برخی از امامزاده های که دارای لفظ
چهل هستند عبارتند از:
از جمله
امامزاده چهل
تن در روستای دَرجَزین در
سمنان .این
زیارتگاه و
بقعه سیسر در
شهر سمنان، روایت مشترکی دارند که به موجب آن یک
تن از علویان، که به
کشاورزان آن منطقه پناه آورده بود، همراه با پناهدهندگانش، که
چهل تن بودند، به دست سربازان مأمون به
شهادت رسیدند.
بقعه کوچک دیگری با همین نام در
بازار تهران وجود دارد، با کتیبهای متعلق به نیمه اول
قرن سیزدهم
و
قبر ی به ارتفاع یک متر با سطح کاشیکاری در وسط بقعه.این بقعه، تکیهای برای برگزاری
تعزیه داشته است.
این محل هم روایتی از پناهندگی، کشته شدن و خاکسپاری
چهل تن از نیکان در آنجا دارد.
در بعضی آرامگاهها خاکسپاری علویان و سادات مسلّم است، مانند
بقعه چهلاختران قم که مزار چند
تن از
سادات و
نوادگان امام جواد علیهالسلام است.ظاهرآ بیشتر آنان بانوان بودهاند.
گفته میشود در این محل
چهل زن ،
چهل مرد و بیستوپنج
کودک مدفوناند.
بناهای آرامگاهی
چهل دختران، با وجود شباهت به
چهلتنان، در زمره زیارتگاههای زناناند.این آرامگاهها اغلب با عناوین
بیبی ،
خاتون ،
بانو ،
سیده ،
دختر و
مادر ، در ایران شناخته میشوند.
در نام آرامگاههایی نیز کلمه دختر وجود دارد، مانند سهدختران، مادر و دختر، و هفتدختران
با اینکه غالبآ هویت افراد مدفون مشخص نیست، گفته شده است شاید
چهلدخترانها محل دفن سادات باشند.
این زیارتگاهها با بناهایی که واژه دختر در آنها به کار رفته است، مانند قلعهدخترها، از جمله قلعهدختر
فارس و
میانه ، قابل مقایسهاند.
برخی پژوهشگران آنها را مشابه معابد ناهید در ایران باستان دانستهاند.
در تپه
چهلدختر در آبادی ازبزانِ
ساوه ، اهالی مراسم
نیایش برای
باران برگزار میکنند،
که خود گواه دیگری بر ارتباط این مکانها با
آب است.
در ایران باستان هم برای ایزدبانوی ناهید، در کنار
چشمه ها و آبشارها
معبد میساختهاند، مانند معابدی در مناطق
قصران و
ری .
عنصر ناپدید شدن بانو در روایت زیارتگاه زردشتی بانوی پارس در یزد و مقبره
بیبیشهربانو درخور توجه است.
پناهآوردن و سپس ناپدید شدن، در روایت آرامگاههای
چهلدختران نیز تکرار شده، از آن جمله است بقعه
چهل
تن در منطقه دولاب
تهران که بنابر باور عامه
چهل دختر نابالغ از ظلم دشمنان به این محل پناه آورده و در آنجا ناپدید شدهاند.
نمونههایی هم هست که کاملا ماهیت
زردشتی دارد. روایت راجع به برج
چهلدختر سمنان کاملا متفاوت است.این بنای هشت ضلعی با گنبد مخروطی شکل و از خشت خام را مردم سمنان به
چهلدختر، که برای خدمت در
آتشکده گمارده شده بودند، نسبت میدهند.در این روایت، سکونت و نه غیبت دختران مطرح است.
طبق رسمی، دختران دمبخت سه تا هفت سنگ از داخل برج به بیرون پرتاب میکردند، اگر سنگها به خارج از برج میافتاد، دلالت بر
ازدواج آنها داشت.
بناهای دیگری نیز با نام
چهلدختر و روایت سکونت شاهزاده خانمی در آنجا وجود دارد، مانند
چهلدختر در شهر ایوانکی .
گاه
چهلدختران نامیدن مکانها، مضمون منفی داشته است، چنانکه در دامنههای جنوبی سبلان، در
دهکده نشتبان سراب، قطعه سنگهای بسیار بزرگی به شکل عمودی در
زمین هست که اهالی معتقدند
چهلدختر گناهکارند که به غضب
الهی گرفتار و به
سنگ مبدل شدهاند.
اشیایی که از اطراف این سنگها به دست آمده، متعلق به اوایل هزاره اول قبل از
میلاد ، همراه با
کتیبه میخی اورارتویی است.
بناهای
چهلدخترانی که جنبه زیارتی دارند، قدیمتر از
دوره صفویه نیستند و معمولا ارزش
معماری نیز ندارند، مانند
چهل
تن (
چهلدختران) در تهران.
بعضی از این زیارتگاهها در نوسازیهای سالهای اخیر تغییر شکل و حتی تغییر هویت دادهاند، از جمله
چهلدختران تهران که در بازسازی ۱۳۵۴ش در محدوده بوستانی قرار گرفته است و شکل بنا نیز شباهتی به
زیارتگاه ندارد و مراجعه به آن برای
زیارت هم اندک است.
برخی نیز در نوسازیها، شاید به دلیل کمیِ استقبال و ابهام هویت، به کلی از بین رفتهاند.
از این دسته، بعضی بنای مستقل داشتهاند، مانند
چهلدختران یکوبار، در
تفرش که تا ۱۳۴۱ش، دارای بنای کوچک،
گورستان و درختان کهن توت (احتمالا مقدّس) بوده است و مانند بسیاری از بناهای مشابه، فقط زنان اجازه زیارت آن را داشتند
یا بقعهای در
قزوین که تا حدود هشتاد سال پیش به
چهلدختران شهرت داشته و گفته میشده که مدفن مردان و زنان خاندان
صفویه است.
برخی بناها هم ضمیمه بنای دیگری بودهاند، مانند مقبره
چهلدختران که ضمیمه
مسجدجامع شاهرود بوده و در جریان تعمیر آن
مسجد از بین رفته است.
چند
مقبره و
گنبد هم از حیث معماری ارزشمندند، اما سبب نامگذاری آنها بدین نام مبهم است، مانند برج شش ضلعی
چهلدختران در تورانپشت در
یزد ، این آبادی به توراندخت
ساسانی نسبت داده شده
و بنای برج به قرن ششم یا هفتم
هجری منسوب است
گنبد
چهلدختر در
دامغان متعلق به دوره
سلجوقیان و مناره
چهلدختران در
اصفهان ، که قسمتی از یک مسجد بوده است.این بنا را
ابوالفتح نُهوجی در ۵۰۱ ساخته است و یکی از قدیمترین
مناره های ایران محسوب میشود.
در کشورهای همجوار نیز بناهایی با عنوان
چهلدختران وجود دارد، مانند مسجدی در اِسْروشنه (
بخارا ) و بناهای سنگی چلدختران در شهر پَنجیکت.
(۱) مشاهدات شخصی مؤلف.
(۲) ایرج افشار، سفرنامچه: گلگشت در وطن، تهران ۱۳۸۴ش.
(۳) ایرج افشار، یادگارهای یزد، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۵۴ش.
(۴) ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دفتر طرحهای ملی، یافتههای طرح آمارگیری جامع فرهنگی کشور، فضاهای فرهنگی ایران: فهرستگان زیارتگاهها (۱)، تهران ۱۳۸۲ش.
(۵) محمدابراهیم باستانیپاریزی، «ابنیه دختر ـ قلعه دختر کرمان»، مجله باستانشناسی، ش ۱و۲ (بهار و تابستان ۱۳۳۸).
(۶) علی بنیاسدی، سیمای استان سمنان، ج ۱، سمنان ۱۳۷۴ش.
(۷) مری بویس، «بیبی شهربانو و بانو پارس»، ترجمه حسن جواهری، مجله بررسیهای تاریخی، سال ۲، ش ۳و۴ (آبان ۱۳۴۶).
(۸) احد پارسای قدس، «سه بنای یادبود سنگی از دوران سلجوقی»، هنر و مردم، ش ۱۸۴ و ۱۸۵ (بهمن و اسفند ۱۳۵۶).
(۹) عبدالرفیع حقیقت، شناسنامه آثار تاریخی کومش، استان سمنان شامل شهرستانهای سمنان، دامغان، شاهرود، گرمسار، تهران ۱۳۷۹ش.
(۱۰) مصطفی خلعتبری لیماکی، سیری در تاریخ علویان غرب مازندران، همراه با بررسی امامزادههای تنکابن و رامسر، تهران ۱۳۸۲ش.
(۱۱) دهخدا،لغت نامه.
(۱۲) عباس زمانی، «قلعه دختر مزار بجستان گناباد»، مجله بررسیهای تاریخی، سال ۷، ش ۶ (بهمن ـ اسفند ۱۳۵۱).
(۱۳) سیمای میراث فرهنگی قم، گردآوری مهرالزمان نوبان، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۱ش.
(۱۴) جعفر شهریباف، طهران قدیم، تهران ۱۳۸۱ش.
(۱۵) صدیقه فاتح، «مسجدجامع شاهرود»، در مجموعه مقالات همایش معماری مسجد: گذشته، حال، آینده، ج ۱، تهران: دانشگاه هنر، ۱۳۷۸ش.
(۱۶) عباس فیضقمی، کتاب گنجینه آثار قم، قم ۱۳۴۹ـ ۱۳۵۰ش.
(۱۷) اماناللّه قرشی، آب و
کوه در اساطیر هند و ایرانی، تهران ۱۳۸۰ش.
(۱۸) سیفاللّه کامبخش فرد، آثار تاریخی ایران، تهران ۱۳۸۰ش.
(۱۹) حسین کریمان، تهران در گذشته و حال، تهران ۱۳۵۵ش.
(۲۰) حسین کریمان، قصران (کوهسران)، تهران ۱۳۵۶ش.
(۲۱) علیاصغر کشاورز، تاریخ و جغرافیای دامغان: صد دروازه، تهران ۱۳۷۰ش.
(۲۲) یدا گدار، «یادداشتهایی پیرامون کتیبههای موجود بر منارههای اصفهان»، در آثار ایران، اثر آندره گدار و دیگران، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم، ج ۴، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۶۸ش.
(۲۳) گزارشهای نظمیه از محلات طهران: راپورت وقایع مختلفه محلات دارالخلافه، بهکوشش انسیه شیخرضائی و شهلا آذری، تهران: سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۷ش.
(۲۴) محمدعلی گلریز، مینودر، یا، بابالجنه قزوین، ج ۱، (قزوین) ۱۳۶۸ش.
(۲۵) محمدعلی مخلصی، آثار تاریخی سمنان، (۱۳۵۶ش).
(۲۶) حسین مدرسی طباطبائی، تربت پاکان: آثار و بناهای قدیم محدوده کنونی دارالمؤمنین قم، قم ۱۳۵۵ش.
(۲۷) محمدتقی مصطفوی، آثار تاریخی طهران، ج ۱، تنظیم و تصحیح میرهاشم محدث، تهران ۱۳۶۱ش.
(۲۸) محمدتقی مصطفوی، اقلیم پارس، تهران ۱۳۴۳ش.
(۲۹) معماری ایران: دوره اسلامی، بهکوشش محمدیوسف کیانی، ج ۲، تهران: جهاد دانشگاهی، ۱۳۶۸ش.
(۳۰) محمد میرشکرائی، «مهر و آب و آئین، بنمایههای پیدایش تفرش»، در مجموعه مقالات کنگره تاریخ معماری و شهرسازی ایران: ۱۲ـ۷ اسفند ماه ۱۳۷۴، ارگ بم ـ کرمان، ج ۳، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۵ش.
(۳۱) ناصر نجمی، دارالخلافه تهران، تهران ۱۳۶۲ش.
(۳۲) حسن نراقی، آثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز، تهران ۱۳۷۴ش.
(۳۳) نعمان نعمتوف و لقمان بایمتوف، «هنر معماری و تزئین عمارات در عهد سامانیان»، کیهان فرهنگی، ش ۱۶۸ (مهر ۱۳۷۹).
(۳۴) ویلیام ل هنوی، «آناهیتا و اسکندر»، ترجمه افسانه منفرد، کتاب ماه ادبیات و فلسفه، سال۶، ش ۹ (تیر ۱۳۸۲).
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «چهلدختران»، شماره ۵۶۱۶.