آثار سیاحت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آثار
سیاحت با توجه به
آیات قرآن عبارتند از:
سير و سياحت در زمين، عامل
بصیرت و رهايى از
کوردلی:
«أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ؛
آيا آنان در زمين سير نكردند، تا دلهايى داشته باشند كه حقيقت را با آن درك كنند؛ يا گوشهايى كه با آن نداى حق را بشنوند؟! زيرا بسيار مىشود كه چشمهاى ظاهر نابينا نمىشود، بلكه دلهايى كه در سينههاست كور مىشود.»
سياحت در زمين و تأمّل در آثار مكذّبان
پیامبران، زمينه پذيرش رسالت
پیامبر صلیاللهعلیهوآله:
«وَ قالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما عَبَدْنا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَيْءٍ ... • وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا ... فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛
مشركان گفتند: اگر خدا مىخواست، نه ما و نه پدران ما، غير او چيزى را پرستش نمىكرديم؛ ... ما در هر امّتى رسولى برانگيختيم ... پس در
روى زمين بگرديد وببينيد عاقبت تكذيبكنندگان چگونه بود!»
جمله «فسيروا فى الأرض فانظروا ...» در جواب دليل
مشرکان است كه مىگفتند: «لو شاء اللّه ما عبدنا من دونه من شىء»؛ بدين معنا كه در زمين سير كنيد و در فرجام مكذبان تأمّل كنيد تا برايتان روشن شود كه
دعوت پيامبران تنها براى
انذار است، نه اجبار بر ترك عبادت
بتها، و
رسالت و دعوت پيامبر صلیاللهعليهوآله هم، آنگونه كه شما تصوّر مىكنيد نيست.
پندپذيرى
اهل تقوا از آثار سياحت در زمين و تأمّل در فرجام مكذّبان:
«... فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُروا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ • هذا ... وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ؛
... پس در
روى زمين، گردش كنيد و ببينيد سرانجام تكذيب كنندگان آيات خدا چگونه بوده است؟! اين، ... اندرزى است براى پرهيزگاران.»
بازديد از آثار به جاى مانده و
اماکن تاریخی پيشينيان، از آثار سير در زمين:
۱. «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُروا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛
پيش از شما، سنّتها و مجازاتهاى الهى بر طبق اعمال امتها وجود داشت پس در
روى زمين، گردش كنيد و ببينيد سرانجام تكذيب كنندگان آيات خدا چگونه بوده است؟!»
۲. «أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ أَثارُوا الْأَرْضَ وَ عَمَرُوها أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوها ...؛
آيا در زمين گردش نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه قبل از آنان بودند چگونه بود؟! آنها نيرومندتر از اينان بودند، و زمين را براى زراعت و آبادى دگرگون ساختند و بيش از اينان، آن را آباد كردند....»
۳. «أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ كانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً ...؛
آيا آنان در زمين نگشتند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چگونه بود؟! همانها كه از اينان نيرومندتر بودند....»
۴. «أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ كانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ ...؛
آيا آنها
روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنان بودند چگونه بود؟! آنها در قدرت و ايجاد آثار مهمّ در زمين از اينها برتر بودند....»
۵. «أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ ...؛
آيا
روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چگونه بود؟! همان كسانى كه نفراتشان از اينها بيشتر، و نيرو و آثارشان در زمين فزونتر و پايدارتر بود....»
۶. «أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ...؛
آيا در زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه قبل از آنان بودند و با حق ستيز كردند چگونه بود؟! خداوند آنها را هلاك كرد....»
سير و سياحت در زمين، مايه
معرفت و از راههاى شناخت حقايق:
«أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ؛
آيا آنان در زمين سير نكردند، تا دلهايى داشته باشند كه حقيقت را با آن درك كنند؛ يا گوشهايى كه با آن نداى حق را بشنوند؟! زيرا بسيار مىشود كه چشمهاى ظاهر نابينا نمىشود، بلكه دلهايى كه در سينههاست كور مىشود.»
سياحت در زمين، مايه
عبرتآموزی از فرجام گذشتگان:
۱. «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُروا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛
پيش از شما، سنّتها و مجازاتهاى الهى بر طبق اعمال امتها وجود داشت پس در
روى زمين، گردش كنيد و ببينيد سرانجام تكذيب كنندگان آيات خدا چگونه بوده است؟!» امر به سير در زمين، جهت عبرتآموزى از آثار امّتهاىگذشته است.
۲. «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛
بگو:
روى زمين سير كنيد؛ سپس بنگريد سرانجام تكذيبكنندگان آيات الهى چگونه بود؟!»
۳. «... أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ...؛
... آيا مخالفان دعوت تو، در زمين سير نكردند تا ببينند سرانجام كسانى كه پيش از آنها بودند چگونه شد؟! ....»
۴. «... فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛
... پس در
روى زمين بگرديد وببينيد عاقبت تكذيبكنندگان چگونه بود!»
۵. «أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها ...؛
آيا آنان در زمين سير نكردند، تا دلهايى داشته باشند كه حقيقت را با آن درك كنند؛ يا گوشهايى كه با آن نداى حق را بشنوند؟!....»
۶. «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ؛
بگو: در
روى زمين سير كنيد و ببينيد سرانجام مجرمان چگونه بود!»
۷. «أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ أَثارُوا الْأَرْضَ وَ عَمَرُوها أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوها وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ؛
آيا در زمين گردش نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه قبل از آنان بودند چگونه بود؟! آنها نيرومندتر از اينان بودند، و زمين را براى زراعت و آبادى دگرگون ساختند و بيش از اينان، آن را آباد كردند، و پيامبرانشان با دلايل روشن به سراغشان آمدند امّا آنها انكار كردند و كيفر خود را ديدند)؛ خداوند هرگز به آنان ستم نكرد، ولى خودشان به خويشتن ستم مىكردند.»
۸. «... سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ كانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ؛
بگو: در زمين سير كنيد و بنگريد عاقبت كسانى كه قبل از شما بودند چگونه بود! بيشتر آنها مشرك بودند.»
۹. «أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ كانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً ...؛
آيا آنان در زمين نگشتند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چگونه بود؟! همانها كه از اينان نيرومندتر بودند....»
۱۰. «أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ كانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ ما كانَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ؛
آيا آنها
روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنان بودند چگونه بود؟! آنها در قدرت و ايجاد آثار مهمّ در زمين از اينها برتر بودند؛ ولى خداوند آنان را به گناهانشان گرفت، و دربرابر عذاب او مدافعى نداشتند.»
۱۱.«أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ؛
آيا
روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چگونه بود؟! همان كسانى كه نفراتشان از اينها بيشتر، و نيرو و آثارشان در زمين فزونتر و پايدارتر بود؛ امّا هرگز آنچه را به دست مىآوردند نتوانست آنها را بىنياز سازد (و از عذاب الهى رهايى بخشد).»
۱۲. «أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لِلْكافِرِينَ أَمْثالُها؛
آيا در زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه قبل از آنان بودند و با حق ستيز كردند چگونه بود؟! خداوند آنها را هلاك كرد؛ و براى كافران امثال آن خواهد بود.»
عقيده به معاد یکی از آثار سیاحت است.
سياحت در زمين و تأمّل در فرجام مجرمان، زمينهساز اعتقاد به
معاد:
۱. «... أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَ فَلا تَعْقِلُونَ؛
... آيا مخالفان دعوت تو، در زمين سير نكردند تا ببينند سرانجام كسانى كه پيش از آنها بودند چگونه شد؟! و سراى آخرت براى پرهيزگاران بهتر است! آيا فكر نمىكنيد؟!»
۲. «وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ • ... إِنْ هذا إِلَّا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ • ... فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ؛
و كافران گفتند: آيا هنگامى كه ما و پدرانمان خاك شديم، زنده مىشويم و از دل خاك بيرون مىآييم؟! ... اينها همان افسانههاى پيشينيان است. بگو: در
روى زمين سير كنيد و ببينيد سرانجام مجرمان چگونه بود!»
۳. «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ ...؛
بگو: در زمين بگرديد و بنگريد خداوند چگونه آفرينش را آغاز كرده است؟ سپس خداوند به همين گونه جهان آخرت را ايجاد مىكند....»
سياحت در زمين و تأمّل در سرنوشت
مکذّبان معاد، زمينهاى براى پذيرش معاد:
«... فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُروا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ • هذا بَيانٌ لِلنَّاسِ ...؛
... پس در
روى زمين، گردش كنيد و ببينيد سرانجام تكذيب كنندگان
آیات خدا چگونه بوده است؟! اين، بيان و هشدارى است براى عموم مردم....»
مراد از «مكذّبين»، انكاركنندگان معاد و
ثواب و
عقاب است.
اعطاى
آزادی سير و سياحت به مشركان مكّه در مدّت چهار
ماه، براى گرويدن آنان به آيين
توحيدى اسلام:
«بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ • فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَ أَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكافِرِينَ؛
اين، اعلام بيزارى از سوى خدا و پيامبر او، به كسانى از مشركان است كه با آنها پيمان بستهايد! (شما اى مشركان!)، چهارماه مهلت داريد آزادانه در زمين رفت و آمد كنيد (و بينديشيد). و بدانيد شما نمىتوانيد از قدرت خدا فرار كنيد. و بدانيد خداوند خواركننده كافران است!»
آيه در مقام اين مطلب است: در اين فرصت چهار ماه، به صلاح ايشان است كه
شرک را ترك كرده، به
دین توحید روى آورند.
سير و سياحت در زمين و تأمّل در پيدايش موجودات، مايه پى بردن به
قدرت خدا:
۱. «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ؛
بگو: در زمين بگرديد و بنگريد خداوند چگونه
آفرینش را آغاز كرده است؟ سپس خداوند به همين گونه جهان آخرت را ايجاد مىكند؛ به يقين خدا بر هر چيزى تواناست.»
۲. «أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ كانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِنْ شَيْءٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ إِنَّهُ كانَ عَلِيماً قَدِيراً؛
آيا آنان در زمين نگشتند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چگونه بود؟! همانها كه از اينان نيرومندتر بودند؛ نه چيزى در
آسمانها و نه چيزى در زمين از حوزه قدرت او بيرون نخواهد رفت؛ به يقين او دانا و تواناست.»
سير و سياحت در
زمین و
مطالعه سرنوشت شوم مكذّبان، راهى براى پرهيز آدمى از تكذيب حقايق الهى:
۱. «قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُروا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛
پيش از شما، سنّتها و مجازاتهاى الهى بر طبق اعمال امتها وجود داشت پس در
روى زمين، گردش كنيد و ببينيد سرانجام تكذيب كنندگان آيات خدا چگونه بوده است؟!»
۲. «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛
بگو:
روى زمين سير كنيد؛ سپس بنگريد سرانجام تكذيبكنندگان آيات الهى چگونه بود؟!»
۳. «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ؛
ما در هر امّتى رسولى برانگيختيم كه: خداى يكتا را بپرستيد؛ و از پرستش طاغوت اجتناب كنيد. خداوند گروهى از آنان را هدايت كرد؛ و گروهى از آنان ضلالت وگمراهى دامانشان را گرفت؛ پس در
روى زمين بگرديد وببينيد عاقبت تكذيبكنندگان چگونه بود!»
۴. «وَ إِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ عادٌ وَ ثَمُودُ • وَ قَوْمُ إِبْراهِيمَ وَ قَوْمُ لُوطٍ وَ أَصْحابُ مَدْيَنَ وَ كُذِّبَ مُوسى فَأَمْلَيْتُ لِلْكافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ • أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها ...؛
اگر تو را تكذيب كنند، امر تازهاى نيست؛ پيش از آنها
قوم نوح و
عاد و
ثمود پيامبرانشان را تكذيب كردند. و همچنين قوم ابراهيم و قوم لوط؛ و اصحاب مدين (
قوم شعیب)؛ و نيز موسى از سوى
فرعونیان تكذيب شد؛ امّا من به كافران مهلت دادم، پس از آن، آنها را مجازات كردم. ديدى چگونه عمل آنها را پاسخ گفتم؟! آيا آنان در زمين سير نكردند، تا دلهايى داشته باشند كه حقيقت را با آن درك كنند؛ يا گوشهايى كه با آن نداى حق را بشنوند؟!....»
۵. «وَ إِنْ تُكَذِّبُوا فَقَدْ كَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ؛
اگر شما مرا تكذيب كنيد (جاى تعجب نيست)، امّتهايى پيش از شما نيز پيامبرانشان را تكذيب كردند؛ وظيفه فرستاده خدا جزابلاغ آشكار نيست».»
سياحت در زمين و تأمّل در فرجام مكذّبان، مايه
هدایت براى
پرهیزگاران:
«... فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُروا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ • هذا ... وَ هُدىً ... لِلْمُتَّقِينَ؛
... پس در
روى زمين، گردش كنيد و ببينيد سرانجام تكذيب كنندگان آيات خدا چگونه بوده است؟! اين ... هدايت ... است براى پرهيزگاران.»
سياحت در زمين و تأمّل در فرجام مشركان، زمينهساز
یکتاپرستی:
«قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ كانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ • فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ ...؛
بگو: در زمين سير كنيد و بنگريد عاقبت كسانى كه قبل از شما بودند چگونه بود!» بيشتر آنها مشرك بودند.
روى خود را به سوى آيين مستقيم و پايدار بدار....»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۶، ص۵۶۸، برگرفته از مقاله «آثار سیاحت».