آثار ایثار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ایثار و ازخودگذشتگی از مکارم اخلاق اجتماعی در زندگی و از مهمترین فضایل اخلاقی است؛ از اینرو؛ برای
هدایت جامعه و در همه زمانها و موقعیتها،
موعظه و راهنمایی به تنهایی کافی نیست، بلکه باید در مواردی ایثار کرد و متخلق به این اخلاق الهی شد.
ایثار و فداکاری که پایگذاردن بر
هوای نفس است، به وارستگی از دنیا و رفع تعلقات مادی میانجامد. انسان با مقدم داشتن دیگران
روح خود را از
اسارت خواهشهای دنیوی میرهاند. ایثار جان انسان را از تلاطم در مقابل کم و زیاد زخارف دنیا حفظ میکند و ظرف وجودی او را میگستراند. تلطیف روح برای رسیدن بهکمال و ایجاد روحیه وارستگی حاصل این تلاش اخلاقی است.
از اینرو،
رشد انسان، در سایه ایثار و
سخاوت است که نشانگر نوعدوستی و
دلسوزی و
محبت است. اگر همه مردم از امکانات یکسان برخوردار باشند، زمینهای برای بروز این کمال اخلاقی؛ یعنی ایثار و نشانههای آن، باقی میماند.
«
ایثار» در
لغت از ریشه «أثر»، بهمعنای «برگزیدن» و «مقدم داشتن چیزی»
است.
ابنفارس، در معنای این واژه میگوید: اثر (همزه و ثاء و راء) سه ریشه معنایی دارد: پیش انداختن چیز، یادکرد آن و صورت اثرِ باقیمانده.
خلیل گفته است: «قد أثرتُ بأن أفعل کذا»، اهتمام به انجام دادن تصمیم است. وقتی میگویی: «یا فلان! هذا آثراً ما آثرَ (ذی) أثیر»؛ یعنی هرگاه کاری را انتخاب کردی، انجامش بده یا رهایش کن.
ابناعرابی گفته است: معنای آن، چنین است: «آن را پیشتر از همه انجام بده».
ایثار و مشتقات آن، در
قرآن در دو معنای متضاد بهکار رفته است:
الف. مقدمداشتن مثبت که از بزرگترین ارزشهای اخلاقی است؛ مانند این آیه شریفه: «و یؤثرون علی أنفسهم و لو کان بهم خصاصة؛
و (دیگران را) بر خویشتن مقدم میدارند، هرچند خودشان نیازمند باشند». این کاربرد، همان معنای اصطلاحی ایثار است که عبارتاست از: بخشش مال به کسی، با وجود احتیاج شخص بخشنده به آن.
این معنا بیشتر در مقدمداشتن دیگران در امور مالی یا مقدم داشتن خواسته دیگران صدق میکند؛ اما ایثار انواع دیگری نیز دارد؛ چنانکه در
مصباح الشریعه، ایثارِ مثبت چنین تعریف شده است: «أصل الإیثار تقدیم الشیء بحقه؛
ایثار، در اصل، مقدمداشتن چیزی است بهجا». نکته توجه اینکه از نگاه
اسلام، مطلقِ مقدمداشتن دیگران بر خود در تأمین نیازها و خواستهها، ارزش تلقی نمیگردد؛ زیرا ترجیح بدون مرجح و تقدیم نابهجا - چنانکه در
آداب ایثار خواهد آمد - ارزش نیست.
ب. مقدمداشتن منفی؛ مانند: «بل تؤثرون الحیاة الدنیا و الآخرة خیر و أبقی؛ بلکه زندگانی
دنیا را ترجیح میدهید، در حالیکه
آخرت، بهتر و پایدارتر است».
ایثار از برجستهترین فضایل و ارزشهای انسانی است که در قرآن و سخنان نورانی
پیشوایان اسلام، از آن ستوده شده است؛ از جمله قرآن کریم درباره ایثار جانی
حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید: «و برخی از مردم برای بهدست آوردن خشنودی خدا
جان خویش را فدا میکنند»
و در دیگر جای درباره ایثار مالی
خاندان پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرماید: «غذای خویش را با آنکه آن را دوست دارند، به
مسکین و
یتیم و
اسیر میخورانند».
همچنین از «
انصار» -که در حال
فقر، از برادران
مهاجر خود، با تقسیم اموال و خانههای خویش پذیرایی کردند و آنان را بر خود مقدم داشتند- اینگونه تمجید میکند: «دیگران را بر خود مقدم میدارند، هرچند خود، فقیر و نیازمند باشند».
در
روایات از ایثار با عناوینی همانند: بالاترینِ مکارم اخلاقی،
بالاترینِ مراتب نیکوکاری،
بالاترینِ درجات
ایمان و بهترینِ
عبادت ارزشگذاری شده است و در فرهنگ اسلام، کسانی شایسته نامبرداری به فضیلت،
مروت و
فتوت هستند که از این خصلت ارجمند، برخوردار باشند.
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و
اهل بیت (علیهمالسلام): آن بزرگوار - که کاملترین انسانها هستند- از بالاترین مراتب ایثار، برخوردارند و در این خصلت زیبای انسانی و اسلامی، سرمشق دیگراناند. پیروان راستین آنان نیز از این خصلت، بهره وافری داشتهاند و دارند.
امام حسن مجتبی (علیهالسلام)، در توصیف همنشینان پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میفرماید: «یوقرون الکبیر، و یرحمون الصغیر، ویؤثرون ذا الحاجة؛
به بزرگترها احترام میگذارند، با کوچکترها مهرباناند، و نیازمند را بر خود ترجیح میدهند».
ایثار، انواع فراوانی دارد که برای نمونه؛ مهمترین آنها بیان میشود:
بررسی متون
دینی نشان میدهد که در قرآن و
حدیث، بیشترین کاربرد کلمه «ایثار» و آنچه این معنا را میرساند، در ایثار مالی است و این، بدان جهت است که نیازهای مالی، از گستردهترین و ضروریترین نیازهای
انسان است. ایثارگر تنها آن قسمت از اموالش را که به شخص خودش اختصاص دارد، میتواند ایثار کند و چنین حقی را نسبت به اموالی که باید صرف هزینه افراد تحت تکفل خود کند، ندارد و بخشش
نفقه افراد یاد شده، نه تنها ایثار محسوب نمیشود، بلکه ناپسند و ممنوع است.
در زمان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مردی انصاری، همه دارایی خود را بههنگام
مرگ - که عبارت بود از پنج، شش برده - آزاد کرد و چیزی برای کودکان صغیرش باقی نگذاشت،
مسلمانان پس از مراسم
تشییع و خاکسپاری او، داستانش را برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل کردند، آن حضرت فرمود: «اگر پیش از خاکسپاری مرا آگاه ساخته بودید، اجازه نمیدادم او را در قبرستان مسلمانان دفن کنید! او به چه مجوزی، فرزندان صغیرش را تهیدست گذاشته تا دست بهسوی مردم دراز کنند؟!».
اهمیت و ارزش ایثار در جان، فراتر از ایثار در
مال است. کمتر کسی است که حاضر شود زندگی دیگری را بر زندگی خود مقدم بدارد. حتی
فرشتگان برجستهای، مانند
جبرئیل و
میکائیل (علیهماالسلام) از این نوع ایثار تن میزنند.
ایثار در جان، مرتبه
انسان کامل است. از اینرو ایثار امام علی (علیهالسلام) در
لیلة المبیت مورد ستایش خداوند متعال قرار میگیرد و
خداوند، اینچنین در نزد فرشتگان به آن مباهات میکند: «و کسانی از مردم، جانشان را برای بهدست آوردن رضای خدا، سودا میکنند».
ایثارگران بهواسطه ایمان راستین، بهراحتی در صف مجاهدان راه خدا درآمده و با ایثار جان و مال،
دین خدا را یاری میکنند. کسی که جان برکف از اسلام و مرزهای اسلامی دفاع میکند، خود را به
آب و
آتش میزند و چه بسا
خون پاکش در راه پاسداری از اسلام و ارزشهای اسلامی ریخته شود، بالاترین درجه ایثار و محبوبترین مقام را نزد خدا دارد؛ چنانکه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) درباره ارزش خون پاک شهیدان راه خدا میفرماید: «هیچ قطرهای در پیشگاه خداوند، محبوبتر از قطره خونی نیست که در
راه خدا ریخته میشود».
از نکتههای آموزنده در سیره اهل بیت عصمت و طهارت: مقدمداشتن دیگران در
دعا است.
امام کاظم (علیهالسلام) از پدرانش چنین روایت کرده است: «
فاطمه (سلاماللهعلیها) هرگاه دعا میکرد، برای زنان و مردان پرهیزگار، دعا میکرد و برای خودش دعا نمیکرد. به ایشان گفته شد: ای دختر پیامبر خدا! شما برای مردم، دعا میکنی و برای خودت دعا نمیکنی؟ فرمود: اول،
همسایه، بعد، خانه!».
پیروان برجسته اهل بیت (علیهمالسلام) نیز از فضیلت این نوع ایثار، برخوردار بودند.
زید نرسی میگوید: با
معاویة بن وهب، در موقف
عرفات بودم و او مشغول دعاکردن بود. در دعایش کنجکاوی کردم. ندیدم که حتی یک کلمه برای خودش دعا کند؛ بلکه برای یکایک
مسلمانان، بهنام و نام پدرانشان، دعا میکرد، تا آنکه مردم کوچ کردند. به او گفتم: عمو جان! از شما چیز عجیبی دیدم. گفت: چه دیدی که تو را به تعجب وا داشته است؟ گفتم: در یک چنین مکانی، برادرانت را بر خودت مقدم میداری و به یاد یکایک افراد هستی!
به من گفت: از این کار، تعجب مکن، پسر برادرم؛ زیرا من از مولایم و مولای تو و مولای همه مردان و زنان پرهیزگار - که بهخدا سوگند، آقای گذشتگان و تمام کسانی است که بعد از پدران بزرگوارش باقی ماندهاند- شنیدم - و کر باد این دو گوش معاویه و کور باد دو چشم او و به
شفاعت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نرسد، اگر نشنیده باشد - که فرمود:
«هر کس پشت سر برادرش برای او دعا کند، فرشتهای از
آسمان دنیا ندا در میدهد: «ای بنده خدا! هزار برابر اجر آنچه دعا کردی، برای خودت باد!» و فرشتهای از آسمان دوم، ندا در میدهد: «ای بنده خدا! و دویست هزار برابر آنچه دعا کردی، برای خودت باد!» و فرشتهای از آسمان سوم، ندا در میدهد: «ای بنده خدا! و سیصد هزار برابر آنچه دعا کردی، از برای خودت باد!» و فرشتهای از آسمان چهارم، ندا در میدهد: «ای بنده خدا! چهارصد هزار برابر آنچه دعا کردی، از برای خودت باد!» و فرشتهای از آسمان پنجم، ندا در میدهد: «ای بنده خدا! پانصد هزار برابر آنچه دعا کردی، از برای خودت باد!» و فرشتهای از آسمان ششم، ندا در میدهد: «ای بنده خدا! ششصد هزار برابر آنچه دعا کردی، از برای خودت باد!» و فرشتهای از آسمان هفتم، ندا در میدهد: «ای بنده خدا! هفتصد هزار برابر آنچه دعا کردی، از برای خودت باد!».
آنگاه، خداوند (تبارکوتعالی) به او ندا در میدهد: «منم آن غنیای که هرگز فقیر نمیشوم. ای بنده خدا! هزار هزار برابر آنچه دعا کردی، از برای خودت باد!». پس، ای برادرزاده! کدامیک بهتر و بزرگتر است: آنچه من برای خود انتخاب کردم، یا آنچه تو مرا به آن توصیه میکنی؟
عواملی که بر ایثار، مساعدت میکنند، عبارتند از:
-بزرگداشت حقوق: اگر
حقوق در نظر انسان، بزرگ داشته شود، آن را یکسره رعایت میکند و به آن جامه عمل میپوشاند و تباه کردن آن را ناگوار میداند و میداند که اگر به مقام ایثار نرسد، حقوق را چنانکه شایسته است، رعایت نکرده است. بنابراین، ایثارش را برای مراقبت از حقوق قرار میدهد؛
-نفرت از
خست: هرگاه انسان از خست،
نفرت پیدا کند و آن را زشت بشمارد، خود را به ایثار ملزم میکند و راهی برای نجات از این نفرت کینهآلود، جز با ایثار نمییابد؛
-تمایل به مکارم اخلاقی: انسان بر حسب تمایل به خصلتهای خوب اخلاقی ایثار میورزد، برای اینکه ایثار، برترین درجه خصلتهای بزرگوارانه اخلاقی است.
بهنظر میرسد که اسباب ایثار به این مقدار کافی نیست.
درست است که اموری مانند: بزرگداشت حقوق، و بیزاری از
بخل و رغبت به ارزشهای اخلاقی در پیدایش خصلت ارزشمند ایثار کارساز است؛ لیکن پرسش اصلی این است که: این ویژگیهایی که عوامل ایثار شمرده شدهاند، چگونه در انسان تحقق پیدا میکنند؟ و چه کسی بهدلیل رغبت به ارزشهای اخلاقی و نفرت از
حرص و خِست و برای رعایت حقوق دیگران ایثار میکند و خواست دیگران را بر خواست خود مقدم میدارد؟
بررسی دقیق برای پاسخدادن به این پرسش نشان میدهد که ایثار، ریشهای جز
ایمان ندارد. تقویت صفات نیکویی که به صفت ایثار منتهی میشوند نیز تنها در سایه ایمان امکانپذیر است. از اینرو، در مکاتب مادی سخن از ارزشهای اخلاقی، شوخی است و هدفی جز فریبدادن و گمراهکردن افکار عمومی ندارد. بر این پایه، هرچه ایمان در وجود انسان تقویت شود، به خصلت ارزشمند ایثار نزدیکتر میگردد و به فرموده امام علی (علیهالسلام) «انسان، در بالاترینِ مراتب ایمان ایثارگر میشود»
و به فرموده
امام صادق (علیهالسلام): «بندگانی کاملاند که در سختی، دیگران را بر خود، مقدم میدارند».
انسان پرهیزگاری که خود را در تحت تدبیر خدا میداند و او را روزیبخش مهربان میشناسد، از بذل داراییهای خود -که جملگی دارایی خدا است- واهمهای ندارد. اگر انسان به وعده خدا ایمان داشته باشد و خود را در همه دادوستدها در تعامل با او بداند (نه در تعامل با مردم)، به او
توکل میکند و هرگز او را بخیل و یا نعمتهای بیکرانش را محدود نمیبیند.
پس هرچه ایمان کاملتر شود، قدرت ایثارگری در انسان افزون میگردد تا به مرتبه ایثار جان و جانبازی میرسد. و از موانع ایثار، ایمان نداشتن به پاداش الهی و تأثیر آن در
سعادت دنیوی و اخروی است.
ایثار نقطه مقابل استئثار (انحصارطلبی) است. هرچه استئثار برای جامعه مطلوب انسانی زیانبار و برای وحدت و انسجام آن ویرانگر است؛ ایثار، سودمند و سازنده است. اسلام، در مقابل مکاتب مادی - که فرهنگ
خودخواهی و خودپرستی را تبلیغ و ترویج میکنند- خودخواهی را ریشه مفاسد فردی و اجتماعی میداند و با ترویج فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی میخواهد این ریشه خطرناک را بخشکاند. البته با نگاهی دقیق و عمیق در مییابیم که اسلام با این اقدام خودخواهی فطری انسان را
هدایت و منافع واقعی و درازمدت او را فراهم کرده است. ایثارگر، علاوه بر مزینشدن به بهترین فضیلتهای اخلاقی و دستیابی به مقامی والا و ارجمند به برکات متعددی نیز میرسد که برخی از آنها بیان میشود:
قرآن کریم در انتهای
آیه ایثار، برکات فردی و اجتماعی آن را در جملهای خلاصه کرده، میفرماید: «و آنها که از خست نفس خویش مصون بمانند، آنان همان رستگاراناند».
فَلاح و
رستگاری، از مهمترین برکاتِ ایثار و مبارزه با خودخواهی و خست است و آن عبارت است از: کامیابی و رسیدن به همه خواستههای حقیقیِ فردی و اجتماعی؛ فلاح؛ کامیابی و رسیدن به خواستههاست، و بر دو قسم است: دنیوی و اخروی.
ایثارگر قبل از ایثار، فرومایگیهایی همانند
بخل،
حرص، مالدوستی و... را زیر پا نهاده، سپس از مرز فضیلتهایی چون پرداخت حقوق،
سخاوت،
انفاق و
احسان نیز گذشته تا به مرز ایثار رسیده است. از اینرو، امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «مکارم اخلاقی، جز با
عفت و ایثار کامل نمیشود».
انسانهای ایثارگر خود را میسازند و منافع حقیقی و همیشگی خود را فراهم میکنند و به تعبیر قرآن کریم: «اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی کردهاید».
به عکس، مادیگرایان و خودخواهان، خود را تباه میکنند و منافع حقیقی و همیشگی خود را از دست میدهند و به تعبیر دقیق قرآنکریم، فراموشی خدا، فراموشی خویش است: «خدا را فراموش کردند. خداوند هم آنان را دچار خودفراموشی کرد»
.
امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «با ایثار دیگران بر خویشتن، سروری مییابی».
.
خداوند متعال در
مناجات با
موسی (علیهالسلام) -پیرامون ایثارگران- فرمود: «ای موسی! هر یک از آنان (ایثارگران) هر عملی که در عمر خویش انجام داده باشد، از محاسبه آن چشم میپوشم و هر جای
بهشت را که بخواهد، او را اسکان میدهم»
امام باقر (علیهالسلام) میفرماید: «خداوند، بهشتی دارد که جز سهکس وارد آن نمیشود: مردی که برضد خود به حق داوری کند؛ مردی که برای خدا به دیدن برادرش برود و مردی که برای خدا برادر پرهیزگارش را بر خویشتن مقدم بدارد»
.
گسترش فرهنگ ایثار در جامعه، نه تنها منافع شخصی ایثارگران را تهدید نمیکند، بلکه آنان را محبوب خدا
و خلق
میکند و موجب دستیابی آنان به بهترین زندگیها در
جهان جاوید میشود.
علاوه بر این، ریشه مفاسد اجتماعی را نیز میسوزاند و منافع مادی و معنوی جامعه
بشر را فراهم میکند.
امام خمینی بر این باور است اگر انسان بهواسطه صدقه دادن و ایثار دیگران بر نفس خویش بتواند علاقهمندی و محبت به مال را از میان ببرد یا کم کند، ماده فساد را در وجود خودش از میان برده و راه بهدستآوردن معارف و انقطاع به عالم غیب و ملکوت و تحصیل ملکات فاضله را به خود گشوده است.
امام خمینی روحیه ایثارگری را مقدمهای برای این میداند که انسان قابلیت خدمتکردن به اسلام را پیدا کند.
همچنین از جمله ثمرههای ایثار را سرفرازی و روسفیدی در پیشگاه پروردگار، الگو شدن نزد دیگران و نجات از سلطه مستکبران میداند.
امام خمینی ایثار و از خودگذشتگی اولیای الهی را عامل مهم اصلاح مردم و خروج آنان از غفلت و ندامت میشمرد
و در سطح جامعه ارتقای وجودی اجتماع، برپایی کمالات والای انسانی در بستر اجتماع و سربلندی نسلهای آینده را یکی دیگر از ثمرههای ایثار معرفی میکند.
به باور ایشان ایثار و شهادت، عامل دوام و حیات انقلاب اسلامی است که توانست کشور را در برابر انبوه توطئههای استکباری مصون گرداند.
امام خمینی افزون بر اینکه حجم تحمل زحمتها و رنجها و بهویژه ایثارها را متناسب با حجم بزرگی هدف و ارزشمندی و بلندی رتبه آن میداند، هدفی را که ملت ایران برای آن به ایثار مال و جان پرداخته است نیز بالاترین و ارزشمندترین هدف برمیشمارد. امام خمینی در پیام خود ایثارگریهای ملت ایران را الگوی دیگر ملتهای محروم برشمرده است تا با الهام از آن بتوانند با استعمارگران مبارزه کنند.
البته ایشان برای ایثار آفاتی نیز قائل است که مانع از به ثمر نشستن ایثار است ازجمله نداشتن
اخلاص، ازاینجهت ایثار و فداکاری باید برای رضای خداوند باشد چنانچه نداشتن
صبر در برابر مشکلات یکی از عواملی است که سبب میشود ایثار و
فداکاری به نتیجه نرسد.
رعایت آداب ایثار شرط تحقق مفهوم ایثار بهعنوان ارزشی مهم اخلاقی هست؛ ایثار، نشانه برترین امتیاز در روابط انسانی، مردمگرایی و غمخواری است که از ایمان سرشار،
محبت به خدا و مردم و احساس وظیفه اجتماعی سرچشمه میگیرد و با
آداب ویژه خود صورت میپذیرد که برخی از آنها بدین قرار است:
نخستین ادبِ ایثار،
اخلاص است. زیبایی و ارزشمندی ایثار در صورتی است که این کار سترگ در راستای خشنودی خدای بزرگ و خالصانه انجام گیرد و هیچگونه چشمداشتی از نیازمند و دیگران نداشته باشد. چنانکه اهل بیت پیامبر، هنگام ایثار نان شب خود به
مسکین و
یتیم و
اسیر، گفتند: «تنها برای رضای خدا به شما غذا دادیم، هیچ پاداش و سپاسی از شما توقع نداریم».
اگر اخلاص نباشد «مقدم داشتن دیگری» تحقق پیدا نمیکند. وقتی کسی با انگیزهای غیرالهی، چیزی را به دیگری میدهد که خود بدان نیازمند است. در واقع، آن را به خودش داده است؛ چراکه انگیزه نفسانی و خودخواهی، او را وادار به این عمل کرده است.
دومین ادب ایثار، علاقهمندی به چیزی است که ایثار میشود؛ امام باقر (علیهالسلام) درباره
آیه شریفه: «و خوردنی را با وجود دوست داشتن آن، اطعام میکنند» فرمود؛ «یعنی با وجود
میل و علاقه خودشان به آن خوراک».
اگر علاقهمندی به آن نباشد، «مقدم داشتن دیگران» بیمعنا است.
مقدم داشتن نزدیکان و کسانی که فراهم کردن نیازهای زندگی آنان بر انسان
واجب است، از دیگر آداب ایثار است؛ زیرا مقدم داشتن دیگران بر «نزدیکان»، به
عقل و
شرع صحیح نیست.
سماعه میگوید: از امام صادق (علیهالسلام) پرسیدم: مردی تنها خوراک روزانه خود را دارد. آیا کسی که (تنها) خوراک روزانه خود را دارد، با کسی که چیزی ندارد، همدردی کند (و خوراکش را به او بدهد)؟ و کسی که خوراک یک ماه خود را دارد، با کسی که کمتر از آن دارد، همدردی کند؟ و در مورد
سال هم به همینسان؟ یا آنکه اینها همه، همان کفافی است که ملامتی بر (اندوختن و ایثار نکردن) آن نیست؟ آنحضرت فرمود: «مطلب، دو تاست: (یکی اینکه) برترینِ شما کسی است که در ایثار کردن و بخشیدن حق خود، حریصتر باشد؛ زیرا خداوند (عزوجل) میفرماید: «و بر خویشتن، مقدم میدارند، هرچند خودشان نیازمند باشند». مطلب دیگر اینکه بر کفاف، ملامتی نیست. دستِ دهنده بهتر از دست گیرنده است و (در اعطا و ایثار) از خانوادهات آغاز کن».
ادب دیگر ایثار، مقدم داشتنِ اهل ایمان است. ایثار باید هدفدار و حسابشده انجام گیرد و این نهال مستعد در
زمین قابل رشد کاشته شود و پرهیزگار، کسی را بر خویش مقدم دارد که دستکم از لحاظ فکری و عقیدتی همطراز او باشد، نه اینکه دسترنج خویش را به افراد لاابالی،
منافق یا
کافر ببخشد و خود را بیچاره و زمینگیر کند. چنانکه از امام علی (علیهالسلام) روایت شده: «با دیگر مردمان، به
انصاف رفتار کن و با پرهیزگاران، به ایثار».
این ادب نیز از مقومات مفهوم ارزشیِ ایثار است؛ زیرا فراهمکردن نیازهای ثانویه دیگران با هزینه نیازهای اولیه خود ارزش محسوب نمیشود. از اینرو، امام علی (علیهالسلام) درباره آیه ایثار میفرماید: «آنچه را که او (دیگری) بدان نیازمندتر از توست، بهره خویش مساز».
ادب برخورد ایثارگر با طرف ایثار بیتردید، رعایت این ادب، شرط کمال ایثار است و بدون آن، گاه ایثار ارزش اخلاقی خود را از دست میدهد و به فرموده
امام علی (علیهالسلام): «خوشرو، از ترشرویِ ایثارگر بهتر است».
(۱) قرآنکریم.
(۲) ابنفارس، أحمد، معجم مقاییس اللغة، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
(۳) صالح بن حمید، موسوعة النضرة النعیم فی مکارم اخلاق الرسول الکریم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، جده، دار الوسیله، چاپ چهارم، بیتا.
(۴) تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
(۵) امام صادق، مصباح الشریعة، اعلمی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.
(۶) حسینی زبیدی، محمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
(۷) راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن، بیروت، دار القلم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
(۸) صدوق، محمد بن علی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
(۹) صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.
(۱۰) صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ق.
(۱۱)
قطب
الدین راوندی، سعید بن هبةالله، الدعوات سلوة الحزین، قم، انتشارات:
مدرسه امام مهدی عج، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
(۱۲) کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، قم، انتشارات: دار الذخائر، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
(۱۳) کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
(۱۴) کوفی اهوازی، حسین بن سعید، المؤمن، قم، مؤسسة الإمام المهدی عج، ۱۴۰۴ق.
(۱۵) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
(۱۶) مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، (۱۳۶ش.
(۱۷) نراقی، مهدی بن ابیذر، جامع السعادات، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، چاپ چهارم، بیتا.
(۱۸) ورام بن أبیفراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورام، قم، مکتبة الفقیه، چاپ اول، (۱۴۱۰ق).
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «آثار ایثار»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۵/۱۴. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.