• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

یَمْکُرُ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





یَمْکُرُ: (وَ يَمْكُرُونَ وَ يَمْكُرُ اللّهُ)
یَمْکُرُ: واژه «مكر» در لغت عرب به معنى تدبير، چاره‌انديشى و طرح نقشه است.
نه به معنى معروفى كه در فارسى امروز از آن استفاده مى‌شود.
همان‌طور كه «حيله» نيز در لغت به معنى چاره‌انديشى است.
ولى در فارسى امروز به معنى نقشه‌هاى مخفيانه زيانبخش به كار مى‌رود.



به موردی از کاربرد یَمْکُرُ در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - یَمْکُرُ (آیه ۳۰ سوره انفال)

(وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَ يَمْكُرُونَ وَ يَمْكُرُ اللّهُ وَ اللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ)
(به خاطر بياور هنگامى را كه کافران براى تو نقشه مى‌كشيدند كه تو را به زندان بيفكنند، يا به قتل برسانند و يا از مکّه بيرون كنند؛ آن‌ها توطئه مى‌كردند و خداوند هم تدبير مى‌كرد و خدا بهترين تدبيركنندگان است.)

۱.۱.۱ - یَمْکُرُ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: راغب مى‌گويد: كلمه مكر به معناى به كار بردن حيله براى منصرف كردن كسى از مقصودش مى‌باشد و اين به دو صورت است، يكى ممدوح و يكى مذموم، مكر ممدوح آن است كه به منظور عمل صحيح و پسنديده‌اى انجام شود.


۱.۲ - یَمْکُرُ (آیه ۱۲۳ سوره انعام)

(وَ كَذَلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجَرِمِيهَا لِيَمْكُرُواْ فِيهَا وَ مَا يَمْكُرُونَ إِلاَّ بِأَنفُسِهِمْ وَ مَا يَشْعُرُونَ)
(و نيز اين‌گونه در هر شهر و آبادى، بزرگان گنهكارى قرار داديم و همه گونه قدرت در اختيارشان گذارديم و سرانجام كارشان اين شد كه به مكر و فريب مردم پرداختند، ولى اين‌گونه افراد تنها خودشان را فريب مى‌دهند و نمى‌فهمند.)

۱.۲.۱ - یَمْکُرُ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: و اما اين‌كه فرمود: (وَ ما يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَ ما يَشْعُرُونَ) جهتش اين است كه مكر به معناى عملى است كه مكر شده آن را به حال خود نافع بداند و حال آن‌كه مكر كننده آن عمل را به منظور ضرر رسانيدن به او و خنثى كردن زحمات و باطل ساختن غرضش انجام داده و از آن‌جا كه خداوند سبحان غرضى از دعوت دينى خود نداشته از آن، نفعى عايد او نمى‌شود و منظورش همه منتفع شدن خود مردم است، پس اگر كسى با خدا مكر كند و نگذارد كه غرض از دعوت‌هاى دينى حاصل شود در حقيقت به خود ضرر زده نه به پروردگار خود.


۱.۳ - یَمْکُرُ (آیه ۱۰ سوره فاطر)

(مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَ الَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَ مَكْرُ أُوْلَئِكَ هُوَ يَبُورُ)
(كسى كه خواهان عزّت و توانايى است بايد از خدا بخواهد، زیرا تمام عزّت و توانايى براى خدا است، سخنان پاكيزه به سوى او صعود مى‌كند و عمل صالح را بالا مى‌برد و آن‌ها كه نقشه‌هاى بد مى‌كشند، عذاب سختى براى آن‌ها است و مكر و توطئه آنان نابود مى‌شود و به جايى نمى‌رسد.)

۱.۱.۱ - یَمْکُرُ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: مراد از سيئات انواع مكرها و حيله‌هايى است كه مشرکین آن‌ها را وسيله كسب عزت مى‌پنداشتند و چون آيه شريفه مطلق است، شامل همه مكرها كه مشركين عليه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) كردند و مكرهايى كه ساير مشركين عليه دین خدا مى‌كنند، مى‌شود. هرچند بعضى‌ از مفسرين گفته‌اند: منظور خصوص آن حيله‌هايى است كه قريش عليه رسول خدا (صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله‌وسلم) در دارالندوه و غير آن طرح‌ريزى مى‌كردند، از قبيل:حبس و اخراج و قتل و خدا كيد آن‌ها را به خودشان برگردانيد و از مکه به سوى چاه بدر بيرونشان آورده و در آن‌جا به كشتنشان داد و در چاهشان افكند، پس همان حبس و اخراج و قتل، به خودشان برگشت. هرچند كه اين وجه خوبى است، ليكن آيه شريفه مطلق است.


۱.۳.۲ - یَمْکُرُ در تفسیر نمونه

آيه مورد بحث در زمينه نقشه‌هاى مخفيانه مشركان درباره رسول خداست، مى‌فرمايد:
«آن‌ها نقشه مى‌كشند و چاره مى‌انديشند و خداوند هم چاره‌جويى و تدبير مى‌كند و او بهترين چاره‌جويان و مدبّران است»
(وَ اَللّٰهُ خَيْرُ اَلْمٰاكِرِينَ‌)
در آيه ۱۲۳ سوره انعام به جمله «ليمكروا» برمى‌خوريم، آنجا كه مى‌گويد:
«و همچنين در هر شهر و روستايى بزرگان گنهكارى قرار داديم (مانند ابوجهل) و سرانجام كارشان اين شد كه به مكر (و فريب مردم) پرداختند و آن‌ها را از راه منحرف ساختند»
(لِيَمْكُرُوا فِيهٰا)
جمله «ليمكروا» (تا مكر و نيرنگ به كار زنند) به معنى سرانجام و عاقبت كار آن‌هاست نه هدف از خلقت آنان، يعنى سرانجام نافرمانى و گناه فراوان اين شد كه رهزن راه حق شدند و بندگان خدا را از راه منحرف ساختند، زيرا «مكر» در اصل به معنى تابيدن و پيچيدن است، سپس به هر كار انحرافى كه توأم با اخفا و پنهانكارى باشد گفته شده است.
در آيه ۱۰ سوره فاطر به جمله «يمكرون» برمى‌خوريم، مى‌فرمايد:
«و آن‌ها كه نقشه‌هاى سوء مى‌كشند، عذاب شديدى براى آن‌هاست»
(... وَ اَلَّذِينَ يَمْكُرُونَ اَلسَّيِّئٰاتِ لَهُمْ عَذٰابٌ شَدِيدٌ...)
ماده «مكر» گرچه در لغت به معنى هرگونه چاره‌انديشى است، امّا در مواردى به معنى چاره‌انديش‌هاى توأم با افساد به كار مى‌رود كه آيه فوق يكى از مصاديق آن است.


۱. انفال/سوره۸، آیه۳۰.    
۲. انعام/سوره۶، آیه۱۲۳.    
۳. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۰.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۷۷۲.    
۵. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۳، ص۴۸۴.    
۶. انفال/سوره۸، آیه۳۰.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۸۰.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۸۶.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۶۶.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۲۰۴.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۸۲۶.    
۱۲. انعام/سوره۶، آیه۱۲۳.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۴۳.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۴۶۹.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۳۴۰.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۲۵۸.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۵۶.    
۱۸. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۰.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۳۵.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۳۱.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۴.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۱۲.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۲۹.    
۲۴. انفال/سوره۸، آیه۳۰.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۵، ص۴۲۸.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۷، ص۱۴۸.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۸، ص۱۹۶.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یَمْکُرُ»، ج۴، ص۳۱۷.






جعبه ابزار