یَفْع (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یَفْع (به فتح یاء و سکون فاء، مثل عقل) از
واژگان نهجالبلاغه به معنی رسیدن
جوان به بیست سالگی است.
از این واژه فقط دو مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
یَفْع به معنی رسیدن جوان به بیست سالگی است.
اصل
یافع به معنی مرتفع است.
«
یفع الغلام
یفعا: راهق العشرین»
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (علیهالسّلام) فرموده:
«أَمْ هذَا الَّذِي أَنْشَأَهُ فِي ظُلُمَاتِ الاَْرْحَامِ وَشُغُفِ الاَْسْتَارِ نُطْفَةً دِفاقاً وَعَلَقَةً مِحَاقاً وَجَنِيناً وَرَاضِعاً وَوَلِيداً وَيَافِعاً
ثُمَّ مَنَحَهُ قَلْباً حَافِظاً» «بلکه
خدا آن است که
انسان را در تاریکیهای ارحام و غلافهای پردهها
نطفه ریخته شده و
علقه بدون تصویر و
جنین و
شیرخوار و
بچه و بیست سال رسیده آفریده و سپس به او قلبی حافظ عطا فرمود.»
(شرحهای خطبه:
)
آن حضرت در وصف
حق تعالی نیز فرموده:
«فَسُبْحَانَ مَنْ لاَ يَخْفَى عَلَيْهِ سَوَادُ غَسَق دَاج وَلاَ لَيْل سَاج فِي بِقَاعِ الاَْرَضِينَ الْمُتَطَأْطِئَاتِ وَلاَ في يَفَاعِ السُّفْعِ الْمُتَجَاوِرَاتِ» «پاک و منزّه است خدایی که بر او مخفی نمیماند سیاهی تاریکی شدید و نه
شب آرام و پایدار نه در بقعههای فرو رفته و گودال
زمین و نه در کوههای سیاهرنگ به هم نزدیک»
(شرحهای خطبه:
)
«
یفاع» تپه و
کوه است.
«سفعاء» تکّه سیاه، جمع آن «سفع» آید.
از این واژه فقط دو مورد در نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، سید علی اکبر، مفردات نهجالبلاغه، برگرفته از مقاله «یفع»، ج۲، ص۱۱۷۱.