یونُس (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یُونُس:
(وَ إِنَّ يُونُسَ) یُونُس: (من اعلام
القرآن) فرزند «متى» كه لقب او «ذو النّون» (صاحب ماهى) است.
اين لقب به خاطر آن است كه سرگذشت او با داستان ماهى گرهخورده است.
به موردی از کاربرد
یُونُس در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ إِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ) (و
یونس از پيامبران ما بود.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: يعنى و يونس نيز از پيامبران بود كه به سوى كشتى فرار كرد، با اينكه كشتى ظرفيت سوار شدن او را نداشت و اباق به معناى فرار كردن عبد از مولايش مىباشد. مراد از فرار كردن او به طرف كشتى اين است كه او از بين قوم خود بيرون آمد و از آنان اعراض كرد. آن جناب هر چند در اين عمل خود خدا را نافرمانى نكرد و قبلا هم
خدا او را از چنين كارى نهى نكرده بود و ليكن اين عمل شباهتى تام به فرار يک خدمتگزار از خدمت مولى داشت.
او از پيامبران معروفى است كه ظاهرا بعد از
موسی و
هارون، قدم به عرصه وجود گذاشت. بعضى او را از اولاد «
هود» و مأموريت او را
هدایت باقيمانده
قوم ثمود دانستهاند. سرزمين ظهور او منطقهاى از عراق به نام «
نينوا» بود. بعضى ظهور او را در حدود ۸۲۵ سال قبل از ميلاد
حضرت مسیح (علیهالسلام) نوشتهاند و هماكنون در نزديكى كوفه در كنار شط، قبر معروفى به نام «يونس» است.
در بعضى از كتب آمده، او پيغمبرى از
بنیاسرائیل بود كه بعد از
سلیمان به سوى اهل
نينوا مبعوث شد.
در كتاب «يوناه» از كتب عهد عتيق (
تورات) بحثهاى مشروحى درباره يونس، تحت نام «يوناه بن متى» آمده است؛ طبق اين نقل او مأموريت داشت كه به
شهر بزرگ
نينوا رود و در برابر شرارت مردم قيام كند، سپس حوادث ديگرى ذكر مىكند كه شباهت زيادى دارد با آنچه در
قرآن آمده است، با اين تفاوت كه طبق
روایات اسلامى، يونس به دعوت قوم خود برخاست و وظيفه خود را در اين زمينه انجام داد و بعد از آنكه قوم
دعوت او را رد كردند به آنها نفرين كرد و از ميان آنها خارج شد و ماجراى كشتى و ماهى براى او پيش آمد، ولى تورات عبارت زنندهاى دارد و تصريح مىكند كه او قبل از انجام مأموريت مىخواست استعفا كند! لذا برخاست و فرار كرد و ماجراى كشتى و ماهى پيش آمد و عجيبتر اينكه «تورات» مىگويد هنگامى كه خداوند
عذاب را از قوم او به خاطر
توبه آنها برداشت يونس، بسيار ناراحت شد و خشمش افروخته شد.
از فصول تورات استفاده مىشود كه يونس دوبار مأموريت پيدا كرد، در مأموريت اول خوددارى كرد و به آن سرنوشت دردناک مبتلا شد، بار دوم به او مأموريت داده شد كه به همان
شهر نينوا برود، مردم
نينوا بيدار شدند، به خدا
ایمان آوردند و به توبه از گناهان خود پرداختند و مشمول عفو الهى شدند و اين همان عفوى بود كه يونس را خوشامد نبود. از مقايسه آنچه در
قرآن و روايات اسلامى آمده با آنچه در تورات كنونى آمده است روشن مىشود كه تا چه حدّ «تورات تحريف يافته» مقام اين پيامبر بزرگ را پايين آورده است، گاه نسبت عدم قبول مأموريت
رسالت را به او مىدهد و گاه خشمناک شدن از شمول عفو و
رحمت پروردگار نسبت به يک قوم توبهكار، كه همه اينها نشان مىدهد تورات كنونى به هيچوجه كتاب قابل اعتمادى نيست و به هرحال يونس از پيامبران بزرگى بود كه
قرآن از او چهار بار به عظمت ياد كرده است.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یُونُس»، ج۴، ص۷۸۳.