یعقوب بن سفیان فارسی بسوی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَسَوی، ابویوسف یعقوب بن سفیان بن جوان فارسی د ۷۷ق/ ۹۰ م، محدث و مورخ ایرانی است.
او در شهر بسا یا پسا
فسا که از شهرهای مهم ولایت
دارابگرد در
فارس شمرده میشد، به
دنیا آمد.
نسبت بسوی وی ناشی از
تصحیف است.
تاریخ دقیق تولد بسوی معلوم نیست و درگذشت او را برخی در ۸۰ یا ۸۱ق هم آوردهاند، تولد وی را میتوان پس از ۹۰ق تخمین زد
بسوی در ۱۶ق رهسپار
سفر حج شد و در
شوال همان سال
مسند حُمَیدی را استماع کرد.
پس از آن، اشتیاق بسیار او برای درک محضر عالمان، وی را همواره از جایی به جای دیگر کشانید، تا آنجا سالیانی از عمر خویش را در سفر به اقطار شرق و غرب جهان اسلام سپری کرد.
از مجموعه اخبار کوتاهی که بسوی راجع به سفرهای خود در فاصله سالهای ۱۶ - ۴۲ق یادداشت کرده، میتوان دریافت که اشتیاق او به سفر
مکه - با به جا آوردن دست کم ۶ بار حج - بیش از هر شهر دیگری بوده است.
این سفرها به ترتیب در سالهای ۱۶-۱۹، ۲۲- ۲۵، ۳۰-۳۶ و ۴۱ق اتفاق افتاده است.
در سالهای ۱۷ و ۱۹ق و احتمالاً ۴۲ق از
شام
دمشق و
حمص ، در سالهای ۱۹ و ۴۱ از
فلسطین ، در ۳۶ق از
بصره ، در ۳۹ق از
سیرجان و در ۴۰ق از
بلخ دیدن کرده است.
افزون بر این، میدانیم که بسوی سفرهایی نیز به مدینه
اسکندریه حلبایله
نیشابور کوفه
موصل و بلاد جزیره
سمعانی داشته است.
بسوی بر طبق سنت معمول آن زمان، رنج درنوردیدن سرزمینهای بسیاری را بر خود هموار نمود، تا محضر شیوخ طراز اول
علم حدیث را در گوشه و کنار ممالک اسلامی درک کند و از این راه محفوظات روایی خویش را گسترش دهد و تا آنجا که ممکن است بر اِسنادهای عالیتر دست یابد.
از این روست که منابع موجود به نقل از خود وی آوردهاند که از بیش از هزار کس که همگی در شمار ثقاتند، حدیث نوشته است.
بر گزینش بسوی از میان شیوخ، همین گواه بس که پس از استماع موطأ مالک از
عبدالله بن مسلمة بن قَعنَب ، به اشاره حمیدی استادش، از قرائت آن نزد
مطرف بن عبدالله یساری چشم پوشیده است، زیرا روایت ابن قعنب دقیقتر و قابل اعتمادتر بود.
از شیوخ بسوی فهرستی میتوان ترتیب داده شده است که با مقایسه اسامی شیوخ وی، مندرج در برخی مآخذ مهم دیگر، میتوان دست کم چند تن دیگر را به این فهرست افزود.
قابل توجه آنکه
مزی پس از برشمردن اسامی ۴۶ تن از شیوخ او، از شمارش بقیه چشم میپوشد، چه، به گمان او آوردن همه آنها به درازا میکشد.
به هر حال، فهرست شیوخ وی مجموعه بزرگی است که دانشمندان و مصنفان بسیاری را در زمینه
لغت ،
ادب ،
تاریخ ،
رجال و
حدیث در بر میگیرد.
از درس او نیز کسان بسیاری بهره برده، و وی را در زمره استادان و مشایخ خویش جای دادهاند؛ از آن جمله میتوان
ابراهیم بن محمد نیشابوری ،
معروف به
ابن ابی طالب ،
اسحاق بن ابراهیم منجنیقی ،
ابوعیسی ترمذی ،
حسن بن سفیان بسوی ،
عبدالله بن مسلمة بن قَعنَب ،
عبدالرحمان بن ابی حاتم و
عبدالرحمان بن یوسف بن خراش مروزی را نام برد.
ابن درستویه همچنین از شاگردان برجسته و راوی آثار بسوی به شمار میرود و از طریق اوست که دو تألیف بازمانده وی به ما رسیده است.
احادیث منقول از طریق بسوی نیز به طور گسترده در آثار محدثان خراسان، چون
حاکم نیشابوری در
مستدرک ،
ابوعوانه در
المسند الصحیح و
احمد بیهقی در
السنن الکبری و
شعب الایمان و جز آنها بازتاب یافته، و مضبوط گشته است.
بسوی در طول زمان از بزرگداشت و تکریم علمای رجال برخوردار بوده است، تا آنجا که میتوان ادعای
اجماع رجالیین بر
توثیق او را بیگزاف دانست.
براساس برخی منقولات مثلاً از
حاکم نیشابوری ابوزُرعة دمشقی و
ابن ابی حاتم به نقل از پدرش
پایة وی بدان حد والا شمرده شده که برخی خردهگیریها درباره وی هیچ انگاشته شده، چنانکه
قدح ابن عبدان شیرازی مبنی بر
تشیع و
طعن او نسبت به عثمان
را در مورد وی بیاثر ساخته است.
محل درگذشت بسوی را برخی
بصره و برخی همان
فارس یا
فسا دانستهاند.
مهمترین اثر بسوی
کتاب المعرفة و التاریخ است و تنها نسخة موجود آن، جلد دوم و سوم
کتاب، به روایت
ابن درستویه را در بر میگیرد.
اکرم ضیاء عمری این
کتاب را با مقدمهای در شرح حال و آثار بسوی و توضیحات مربوط به خود
کتاب در ۳۹۴ق/۹۷۴م در بغداد منتشر کرده است و چنانکه از نام آن پیداست، از دو بخش تشکیل میشود: بخش نخست به موضوعات تاریخی اختصاص دارد و در بخش دوم به
معرفة الرجال پرداخته شده است.
موضوعات جلد اول این
کتاب به شیوة تواریخ عمومی، با بیان خلقت زمین و آدم شروع میشود، به
بعثت انبیا میپردازد و به شرح مولد و مبعث
پیامبر اسلام -صلی الله علیه و آله- میرسد.
پس از آن، وقایع صدر اسلام، یعنی
سیره نبوی و عصر خلفا دنبال میشود و سپس رویدادها تا اواسط
سال ۳۵ق یاد میشود.
بدینترتیب، جلد دوم
کتاب با پیگیری حوادث سال ۳۶ق آغاز میشود و تا حوادث سال ۴۲ق ادامه مییابد.
بسوی در تاریخ خود همچون دیگران، در بیان وقایع گذشته به تفصیل پرداخته، ولی درباره آنچه در عصر وی روی داده، یا خود مشاهده کرده، به اجمال سخن گفته است.
گزارشهای بسوی در این
فترت ، از حد یادآوری سفر به نقطهای، یا راهی شدن به
حج چندان فراتر نمیرود، و این مینمایاند که به هر حال بسوی مرد حفظ و روایت بوده است، نه
تجربه و معاینت؛ و گویا اشتغال به
حدیث و
کتابت و
سماع آن، او را به گونهای بار آورده بود که به تاریخ و آنچه گذشته است، نزدیکتر بود، تا به آنچه در زمان خود او در جریان بوده است.
بسوی در بخش دوم
کتاب که قسمت اعظم مجلد دوم و تمام مجلد سوم از چاپ حاضر را در برمیگیرد، احوال
صحابه و
تابعین را مد نظر قرار داده، و سپس به
جرح و تعدیل
رجال حدیث پرداخته است.
او همچنین فصلهایی را به قضات
بصره ، فضایل
مصر و
شام ، اخبار اهل
کوفه و ذکر فضایل و ذمایم آن دیار اختصاص داده است.
بسوی در پایان، فصلی نیز برای
معرفی راویانی که به کنیه شهرت دارند، گشوده است.
بجز
المعرفة و التاریخ،
کتاب دیگر را در شمار آثار بسوی آوردهاند:
المشیخة، که جزء دوم و سوم آن به روایت
ابن درستویه بر جای مانده است.
این دو جزء که اولی ۹ برگ و دومی ۲ برگ را در بر دارد، در
کتابخانه ظاهریه نگهداری میشود
این
کتاب در جزء نگاشته شده، و براساس شهرها ترتیب یافته است.
هر چند بر پایه گزارش، این دو جزء موجود ترتیب معینی ندارد و مؤلف در آنها از هر شیخی از شیوخ خود یکی دو حدیث، با سند آن نقل کرده، و احوال شیوخ خویش را نیز بیان نداشته است برای منتخب آن،
الزوال، که آن را
احمد بن ابراهیم بن شاذان ، شاگرد بسوی از وی روایت نموده است.
السنة و مجانبة اهل البدع، در باب عقاید
اصحاب حدیث .
البروالصلة، در
اخلاق .
در پارهای از منابع، همچنین از شخصی موسوم به
بسوی صغیر ،
ابویوسف یعقوب بن سفیان بن زیاد ، یاد شده که از بسوی کبیر روایت کرده است.
(۱) عبدالرحمان ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۳۷۳ق/ ۹۵۳م.
(۲) محمد ابن ابی یعلی، طبقات الحنابلة، به کوشش محمد حامد فقی، قاهره، ۳۷۱ق/۹۵۲م.
(۳) علی ابن اثیر، اللباب، قاهره، ۳۵۶ق.
(۴) محمد ابن حبان، الثقات، حیدرآباد دکن، ۴۰۳ق/۹۸۳م.
(۵) محمد ابن شهر آشوب، المناقب، قم، انتشارات علامه.
(۶) محمد ابن نقطه، التقیید، حیدرآباد دکن، ۴۰۴ق/۹۸۴م.
(۷) یعقوب بسوی،
المعرفة و التاریخ، به کوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، ۳۹۴-۳۹۶ق/ ۹۷۴-۹۷۶م.
(۸) احمد خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، قاهره، ۳۴۹ق.
(۹) محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۴۰۴ق/۹۸۴م.
(۱۰) محمد ذهبی، العبر، به کوشش محمد سعید بن بسیونی، بیروت، ۴۰۵ق/ ۹۸۵م.
(۱۱) محمد ذهبی، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۳۸۲ق/۹۶۳م.
(۱۲) محمد رودانی، صلة الخلف، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۴۰۸ق/۹۸۸م.
(۱۳) عبدالکریم سمعانی، الانساب، به کوشش عبدالله بارودی، بیروت، ۴۰۸ق/ ۹۸۸م.
(۱۴) عبدالکریم سمعانی، التحبیر، به کوشش منیره ناجی سالم، بغداد، ۳۹۵ق/ ۹۷۵م.
(۱۵) یاسین سواس، فهرس مجامیع المدرسة العمریة فی دارالکتب الظاهریة بدمشق، کویت، ۴۰۸ق/۹۸۷م.
(۱۶) ظاهریه، خطی حدیث.
(۱۷) اکرم ضیاء عمری، مقدمه بر
المعرفة و التاریخ.
(۱۸) عبدالحی کتانی، فهرس الفهارس و الاثبات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۴۰۲ق/ ۹۸۲م.
(۱۹) محمد کتانی، الرسالة المستطرفة، استانبول، ۹۸۲م.
(۲۰) یوسف مزی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، به کوشش بشار عواد
معروف، بیروت، ۴۰۰ق/۹۸۰م.
(۲۱) یاقوت، بلدان.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بسوی»، ج۱۲، ص۴۸۸۳.