یابس (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یابس: (لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ) «یابس» از مادّه
«یَبْس» در روایات به معنای آنچه از بین میرود آمده و در لغت به معنای خشک است.
(وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ) كليدهاى
غیب، تنها نزد اوست؛ و جز او، كسى آنها را نمىداند. او آنچه را در خشكى و درياست مىداند؛ هيچ برگى از درختى نمىافتد، مگراينكه از آن آگاه است؛ و هيچ دانهاى در تاريكيهاى زمين، و هيچ تر و خشكى وجود ندارد، جز اينكه در كتابى آشكار
کتاب علم خدا ثبت است.
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: بايد گفت خزينههاى
غيب خدا مشتمل بر دو نوع از
غيب است: يكى
غيبهايى كه پا به عرصه
شهود هم گذاشتهاند، و ديگرى
غيبهايى كه از مرحله شهادت خارجند و ما آنها را
غيب مطلق مىناميم، البته آن
غيبهايى هم كه پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهادهاند، در حقيقت و صرفنظر از حد و اندازهاى كه به خود گرفتهاند، باز به
غيب مطلق برمىگردند، و باز همان
غيب مطلق هستند، و اگر به آنها شهود مىگوييم با حفظ حد و قدرى است كه دارند، و مىتوانند متعلق
علم ما قرار گيرند، پس اين موجودات هم وقتى شهودند كه متعلق علم ما قرار گيرند، و گر نه
غيب خواهند بود.
البته جا دارد كه موجودات عالم را در موقعى كه متعلق علم ما قرار نگرفتهاند
غيب نسبى بناميم، براى اينكه چنين
غيبى، وصفى است
نسبى، كه بر حسب اختلاف
نسبتها، مختلف مىشود، مثلا موجودى كه در خانه و محسوس براى ما است،
نسبت به كسى كه بيرون خانه است،
غيب است، و ليكن براى ما
غيب نيست، و همچنين نور و رنگها براى حس بينايى شهود، و براى حس شنوايى
غيب است، و شنيدنىها براى حس شنوايى شهود و براى حس بينايى
غيب است و محسوسات اين دو حس
نسبت به انسانى كه داراى آن حس است شهود و
نسبت به
انسان كر و كور
غيب است. روى اين حساب
غيبهايى را كه خداى تعالى در
آیه مورد بحث، ذكر كرده، فرمود:
وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِي ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ از نوع همين
غيبهاى
نسبى است، براى اينكه همه آنچه كه در آيه ذكر شده، امور محدود و مقدرى است كه تعلق علم به آن محال نيست.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یابس»، ص۶۳۱.