گواهی تدریس علامه مجلسی به محمد اردبیلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نحوه تکثیر کتابهای علمی، تدریس و مصون نگهداشتن آنها از جعل و تحریف، یکی از مهمترین دغدغههای دانشمندان دینی بوده است. آنها برای این منظور، از روشی استفاده نمودهاند که در اصطلاح کتابشناسی به آن "
بلاغ" یا "انها" گفته میشود. بلاغ دستخطی از استاد بود که در نسخه نوشته میشد و بهوسیله آن گواهی، شرکت شاگرد در درس را تایید میگردید و ضمناً صحّت نسخه نیز تایید میگشت؛ بنابراین "بلاغ" هم گواهی تحصیلی بود و هم نشان صحّت نسخه بهشمار میرفت.
اساتید در هر نسخه علامت بلاغهای متعددی مینوشتند و در پایان نسخه یا پایان بخشهای کتاب در ضمن بلاغها برای شاگرد
اجازه نقل حدیث و روایت را بهنحو عموم یا درباره آن اثر یا آثاری خاص صادر میکرد که این اجازه گواهی علمی برای آن شاگرد در اعتبار روایتها و استنادهایش به شمار میآمد. در این مقاله گواهی درسی
علّامه مجلسی برای شاگردش
محمد اردبیلی بررسی میشود.
خان محمد اردبیلی نزد علّامه کتب حدیثی شیعه را خوانده و علّامه چند بار برای وی گواهی قرائت و اجازه نقل روایت داده است.
یکی از گواهیهای قرائت خان محمّد اردبیلی بعد از قرائت کتاب
من لا یحضره الفقیه، در آخر
جمادی الثانی ۱۰۷۱ق در حاشیه «باب بدو النکاح واصله» نگاشته شده است. در پایان جزء سوم همین نسخه مولی
عبدالله بن محمدتقی مجلسی (برادر
علّامه مجلسی) نیز برای همین خان محمّد، گواهی قرائتی نگاشته است.
متن درسی: من لایحضره الفقیه؛ تاریخ پایان درس: آخر جمادی الثانی ۱۰۷۱. محل تحریر گواهی: من لا یحضره الفقیه (باب بدو النکاح و اصله)
متن گواهی: «بسم الله الرحمن الرحیم انهاه المولی الفاضل الذکی مولانا محمّد – ایده الله تعالی - سماعاً و تحقیقاًو ضبطاً فی
مجالس آخرها اواخر شهر جمادی الثانیة لسنة احدی و سبعین و الف. نمقه بیده الجانیة الفانیة احقر عباد الله محمّد باقر
بن محمّد تقی – عفی عنهما- حامداً مصلیاً مسلماً.»
متن درسی: تهذیب الاحکام؛ تاریخ اتمام درس: اواسط ذیقعده ۱۰۷۲ق.
انهاء و اجازهای که علّامه
مجلسی در اواسط ذیقعده ۱۰۷۲ق، بعد از قرائت جلد اوّل تهذیب الاحکام شیخ طوسی، برای خان محمّد اردبیلی نوشته است. این نسخه در کتابخانه امیرالمؤمنین در
نجف اشرف قرار دارد و متن آن در دسترس نگارنده نمیباشد.
صدرایی خویی، علی، مجله حدیث حوزه، برگرفته از مقاله «شانزده گواهی تدریس از علّامه مجلسی»، سال اوّل، شماره یک، زمستان ۱۳۸۹.