• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

گستره سنی دوره نوجوانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گستره سنی دوره نوجوانی، یکی از مباحث مطرح در روان‌شناسی رشد بوده که در مورد دوره نوجوانی و بلوغ و زمان شروع و پایان و عوامل مؤثر بر آن بحث می‌کند. پسران و دخترانی که بین کودکی و بزرگسالی قرار گرفته‌اند، دوره نوجوانی را می‌گذرانند. در زندگی هر فرد زمانی فرا می‌رسد که جسم و روانش از حالت کودکی به بزرگسالی تغییر می‌یابد که این دوران را دوره نوجوانی گویند.



در نظر اول شاید این دگرگونی‌ها در دوره نوجوانی چندان قابل ملاحظه نباشد اما اختلاف آشکار آن با دوره‌های کودکی از لحاظ وضع ظاهر، رفتار و حالت‌های روانی کاملا محسوس است. احساس نوجوان این است که او دیگر آن کودک دیروز نیست. اینک چیزهایی را احساس می‌کند که در گذشته هیچ احساسی از آن‌ها نداشت یا قادر به انجام دادن اموری است که قبلا از انجام آن‌ها ناتوان بود. خلاصه در تن و روان خود دگرگونی‌هایی می‌بیند که برایش تازگی دارند و این دگرگونی‌ها آن قدر ادامه پیدا می‌کنند تا برای نوجوان رفتاری همانند بزرگسالان به وجود آورند.
[۱] پارسا، محمد، روان‌شناسی رشد، ص۲۱۴، تهران، بعثت، ۱۳۷۴.
مواجهه با تحولات گسترده فیزیولوژیک، شناختی، هیجانی و اجتماعی در نوجوان غیرقابل تردید است، اما باید از خود سوال کنیم که این تظاهرات چه موقع آغاز می‌شوند و چه زمانی به پایان می‌رسند. پاسخ دقیق به این سوال‌ها کار آسانی نیست.


مراحلی از نوجوانی با پدیده‌ای به نام "بلوغ" (puberty) همراه می‌شود. برخی از کتب روان‌شناسی نوجوانی و بلوغ را کاملا مترادف یکدیگر دانسته و این دو را به جای هم بکار می‌برند. کورت لوین، بلوغ را وسیع‌تر و کلی‌تر از نوجوانی قلمداد می‌کند که شامل جوانی نیز می‌شود و به این ترتیب نوجوانی فقط در برگیرنده منطقه‌ای خاص از حیطه گسترده بلوغ خواهد بود. واقعیت امر آن است که بلوغ از دوران کودکی و نوجوانی کاملا متمایز نیست بلکه فصل مشترک‌هایی با هر یک دارد. اگر تعیین حدود بلوغ و تغییرات بدنی در جریان تحول کار نسبتا آسانی است، به عکس تعیین تغییرات نوجوانی که دقیقا با مرزهای بلوغ فیزیولوژیک همتراز نیست، امری پیچیده و مشکل است. در هر حال تغییرات جسمانی نوجوانی در حیطه سنی بلوغ رخ می‌دهد و گستره سنی بلوغ در تعیین سنین نوجوانی به خصوص آغاز آن دخالت دارد. این دوره با رشد جسمانی سریع و رسش جنسی به دوره کودکی پایان می‌دهد و نوجوان را به‌اندازه، شکل و توانایی بالقوه جنسی بزرگسالی نزدیک می‌کند. تشدید فعالیت‌های هورمونی متفاوت در پسر (تستوسترون) و دختر (استروژن، پروژسترون و استرادیول) به منزله اعلام شروع دوره بلوغ است و با خود تغییرات جسمانی پی در پی و قابل مشاهده‌ای را فراهم می‌آورد.

۲.۱ - عوامل شروع

شروع سن بلوغ در نوجوان می‌تواند بین سنین ۸ تا ۱۴ سالگی تغییر یابد که به عوامل مختلفی به شرح زیر بستگی دارد:

۲.۱.۱ - جنسیت

تغییرات بدنی برای دختران در مقایسه با پسران یک تا دو سال زودتر اتفاق می‌افتد. بدین‌ترتیب در آستانه نوجوانی دختران و پسران در سنین یکسان، تحولات و تغییرات بدنی متفاوتی تجربه می‌کنند.

۲.۱.۲ - وراثت

تاثیر این عامل در مورد نشانه‌های مختلف بلوغ به خوبی دیده شده است. در اثر عوامل وراثتی، نوجوانان با محیط پرورشی مشابه، در زمان‌های یکسان مراحل مختلفی از بلوغ و پیدایش نشانه‌های آن را پشت سر می‌گذارند.

۲.۱.۳ - عامل جغرافیایی

سن متوسط شروع بلوغ در نوجوانان از کشوری به کشور دیگر و از یک گروه نژادی به گروه نژادی دیگر متفاوت است. مطالعات نشان داده است که در اروپا شروع بلوغ برای بلژیکی‌ها نسبتا دیرتر و برای لهستانی‌ها زودتر اتفاق می‌افتد.

۲.۱.۴ - وضعیت تغذیه

امروزه وضعیت تغذیه بشر نسبت به گذشته بهتر است و نسل‌های جدید از کیفیت تغذیه بهتری نسبت به نسل قدیم برخوردارند. همین امر سبب شده است که نسل‌های جدیدتر تجربه بلوغ را یک تا دو سال زودتر شروع ‌کنند. البته بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نیز تفاوت‌هایی مشاهده می‌شود. در کشورهای توسعه یافته معمولا سن بلوغ نوجوانان زودتر از کشورهای در حال توسعه شروع می‌شود.

۲.۱.۵ - روابط اجتماعی

مطالعات نشان می‌دهد بین بلوغ زودرس نوجوانان (خصوصا در دختران) و تعارض‌های خانوادگی او همبستگی وجود دارد. یعنی هرچه روابط عاطفی سردتر، استرس‌های خانوادگی بیشتر و فاصله عاطفی بین نوجوان و والدین بیشتر باشد، بلوغ نوجوان زودتر اتفاق می‌افتد. همین عوامل ممکن است موجبات دیررسی بلوغ مخصوصا در پسران را نیز به وجود آورد. هر چند که این موضوع به شرایط و عوامل دیگری از جمله عوامل فیزیولوژیکی و شناختی نیز بستگی دارد.
[۲] اتکینسون، ریتال‌ال، زمینه روان‌شناسی، ص۱۳۵، براهنی و دیگران، تهران، رشد، جلد دوم.


۲.۲ - کاهش سن بلوغ

در یک نگرش کلی مشاهده می‌شود که در ۱۵۰ سال اخیر سن بلوغ در جوامع مختلف کاهش یافته است. از جمله در اروپا سن بلوغ کاهشی معادل چهار سال و در کشورهای توسعه یافته در یک قرن اخیر کاهشی معادل دو یا سه سال را نشان می‌دهد.
[۳] پیوتر، رشتوف، مسایل جوانان، ص۷۲، روحی، تهران، چکیده.
با توجه به عوامل بالا برای بلوغ که خود، شروع یا دوره‌ای در اوایل شروع نوجوانی است، سن آغاز متغیری در نظر گرفته شده است، اما معدل سنی آغاز رشد در بلوغ و در نتیجه شروع دوره نوجوانی در دختران ۱۳ سال و در پسران یک سال دیرتر یعنی ۱۴ سال است.
[۴] شرفی، محمدرضا، دنیای نوجوان، ص۴۷، تهران، تربیت، ۱۳۷۶، چاپ چهارم.



در مورد شروع نوجوانی که با بلوغ جنسی همراه است باید این مساله را در نظر بگیریم که نوجوانی معمولا قبل از نمایان شدن بلوغ آغاز می‌شود. اما دوره نوجوانی مدت‌ها پس از نمو یافتگی ناشی از بلوغ نیز ادامه می‌یابد. سن پایان نوجوانی را بر حسب شرایط فرهنگی و محیطی نمی‌توان برای همه یکسان دانست. تعیین زمانی برای تظاهرات نوجوانی ممکن نیست مگر با مطالعه عوامل مختلفی که در پایان آن تاثیر دارند.
برای تعیین طول نوجوانی و زمان پایان آن باید دو عامل زیستی و اجتماعی را که در تکوین نوجوانی دخالت دارند، در نظر گرفت. عامل زیستی یا زیست‌شناسی شرایط عضوی زندگی فکری را تعیین می‌کند که مشابه بحثی است که درباره آغاز نوجوانی بیان شد. اما عامل اجتماعی یا جامعه‌شناسی، شرایط اجتماعی زندگی فکری را فراهم می‌آورد.
الگوهای رفتاری برای افراد در خانواده‌ها و جامعه‌های مختلف تفاوت دارند. این الگوها مسایل جامعه‌شناختی را به وجود می‌آورند که بدون شناخت آن‌ها ممکن نیست بتوان از تحول روانی دوره نوجوانی سخن گفت. در سن بروز و ظهور برخی تمایلات و نشانه‌های دوره‌های مختلف نوجوانی، تحقق شرایط اجتماعی و فرهنگی تاثیرگذار است. مثلا اعمال جنسی ممکن است در یک نقطه از جهان در سن ۱۲ سالگی مجاز باشد در صورتی که در جای دیگر حتی در سن ۱۵ سالگی ناروا و غیرقانونی محسوب شود.


در یک چشم‌انداز تاریخی یا طولی نوجوانان نسل‌های پیاپی حتی وقتی همه آن‌ها به یک دوره از تحول تمدن مربوط هستند، از نظر شرایط اجتماعی و فرهنگی موثر در سن پایان نشانه‌های نوجوانی متفاوتند. در چشم‌انداز جغرافیایی یا عرضی نیز تفاوت‌های بزرگ و فاحشی بین نوجوانان پایتختی و نوجوانان شهرستانی و روستایی از نظر الگوهای مسایل جامعه‌شناختی وجود دارد.
[۵] منصور، محمود، روان‌شناسی ژنتیک، ص۱۹۵، تهران، سمت، ۱۳۸۴، چاپ ششم.
بدین‌ترتیب تبعیت متقابل فرد و محیط اجتماعی در دوره نوجوانی بیش از دوره کودکی است و در تعیین زمان پایان آن نیز تاثیر بیشتری دارد.

طرز زندگی، آداب و رسوم و انتظارهای مردم شاخص اصلی تعیین گستره سنینی است که سنین پایان نوجوانی به شمار می‌روند. اگر چه حد نهایی نوجوانی را تا ۲۲ سال هم ذکر کرده‌اند اما سن ۱۸ سالگی متوسط پایان دوره نوجوانی در بیشتر جوامع است. مدت قرار گرفتن فرد در هر یک از مراحل نوجوانی نیز با عوامل فوق مرتبط و از آن تاثیرپذیر است. نسبت‌های قرار گرفتن نوجوان در هر یک از مراحل نوجوانی در یک جامعه با طول نوجوانی بسیار کوتاه، مسلما با جامعه‌ای که در آن سنین نوجوانی ۷ تا ۸ سال طول می‌کشد، تفاوت چشم‌گیری دارد. همچنین دوره نوجوانی در جنس زن کوتاه‌تر از جنس مرد است و همان‌گونه که دختران یک تا ۲ ساله زودتر از پسران به قلمرو نوجوانی قدم می‌گذارند از آن‌سو نیز این دوره را یک تا ۲ سال زودتر به پایان می‌رسانند.


۱. پارسا، محمد، روان‌شناسی رشد، ص۲۱۴، تهران، بعثت، ۱۳۷۴.
۲. اتکینسون، ریتال‌ال، زمینه روان‌شناسی، ص۱۳۵، براهنی و دیگران، تهران، رشد، جلد دوم.
۳. پیوتر، رشتوف، مسایل جوانان، ص۷۲، روحی، تهران، چکیده.
۴. شرفی، محمدرضا، دنیای نوجوان، ص۴۷، تهران، تربیت، ۱۳۷۶، چاپ چهارم.
۵. منصور، محمود، روان‌شناسی ژنتیک، ص۱۹۵، تهران، سمت، ۱۳۸۴، چاپ ششم.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «گستره سنی دوره نوجوانی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۴/۳۱.    






جعبه ابزار