کُفْر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
كُفْر: (وَ مَنْ کَفَرَ فَاِنَّ اللَّهَ) «كُفْر» در اصل به معناى «پوشانيدن»
است و از نظر اصطلاح دينى معناى وسيعى دارد و هرگونه مخالفت با
حق را- چه در مرحله عقائد، و چه در مرحله دستورات فرعى- شامل مىشود، و اگر مشاهده مىكنيم «
كفر» غالباً در مخالفت با
اصول دین استعمال مىشود، دليل بر اين نيست كه منحصراً به همان معنا بوده باشد، به همين دليل در مورد
«ترك حج» به كار رفته است.
(فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ الله غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ) (در آن، نشانههاى روشن، از جمله
مقام ابراهیم است؛ و هر كس داخل آن
حرم شود، در امان خواهد بود؛ و براى
خدا بر مردم
واجب است كه آهنگ خانه او كنند، آنها كه توانايى رفتن به سوى آن دارند. و هر كس
كفر ورزد و
حجّ را ترك كند، (به خود زيان رسانده)، و خداوند از همه جهانيان، بىنياز است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه
كفر در اينجا به معناى
كفر در اصول دين نيست، بلكه منظور
كفر به فروع است نظير
كفر به
نماز و
زکات، يعنى ترك آن دو. پس مراد از
كفر همان ترك است و كلام از قبيل به كار بردن مسبب و يا اثر در جاى سبب و يا منشا اثر است، هم چنان كه جمله:
(فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ ...) از قبيل به كار بردن علت در جاى معلول است و تقدير كلام:
(و من ترك الحج فلا يضر اللَّه شيئا فان اللَّه غنى عن العالمين) است. يعنى: «هر كس حج را ترك كند، ضررى به خدا نمىرساند چون خدا غنى از همه عالميان است.»
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «کُفْر»، ص۴۶۲.