کُبْکِبُوا (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کُبْکِبُوا: (فَکُبْکِبُوا فیها هُمْ وَالغَاوُنَ) «کُبْکِبُوا» در اصل از مادّه «
کب»
است، «کب» به معنای افکندن چیزی به صورت در گودال آمده، و تکرار آن (کبکب)، تکرار این سقوط را میرساند و این نشان میدهد که آنها به هنگام سقوط در
دوزخ، همانند سنگی میباشند که از بالای بلندی به درهای پرتاب میشود، نخست به نقطهای افتاده و از آنجا به نقطه دیگر تا در قعر دره قرار گیرد.
در
فارسی امروز «کبکبه» به گروهی از سواران یا صدای پای ستوران و آدمیان به طور دسته جمعی گفته میشود، و کنایه از
جاه و
جلال و شکوه و شوکت است. بعید نیست این تعبیر از «کُبکُوبة» (با ضم هر دو کاف) گرفته شده باشد که در
عربی به معنای گروهی از انسانها یا ستوران است، و گاهی آن را در فارسی با «دبدبه» همراه میآورند که آن نیز به معنای صدای پای جمعیت مردم و یا صدای دُهلها است.
(فَكُبْكِبُوا فِيهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ) (پس همه آن
معبودان با عابدانِ گمراه به دوزخ افكنده مىشوند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: وقتى گفته مىشود كبه فانكب معنايش اين است كه او را با روى به زمين افكند و معناى كبكبه اين است كه او را چند بار پشت سر هم با رو به زمين افكند. بنا بر اين، اين وزن تكرار كب را افاده مىكند، هم چنان كه هر مادهاى به اين وزن در آيد تكرار را مىرساند، مانند: دب و دبدب، ذب و ذبذب، زل و زلزل، دك و دكدك.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «کُبْکِبُوا»، ص۴۵۶.