کلیات حقوق بینالملل عمومی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حقوق بینالملل عمومی، شاخهای از
حقوق بینالملل بوده و به معنای قواعدی است که رعایت آن قواعد، برای تعداد بسیاری از دولتها و اعضای اصلی
جامعه بینالمللی الزامی است.
حقوق بینالملل عمومی شامل کلیاتی است که طرز تشکیل وظائف سازمانهای
بین
المللی، روابط این سازمانها با یکدیگر و دولتها را
بیان نموده و
حقوق و تکالیف هر کدام را تعیین میکند.
به مجموعۀ اصول و قواعدی که دولتها، یعنی اعضای اصلی جامعه
بین
المللی خود را ملزم به رعایت آنها دانسته و در عمل نیز آنها را رعایت میکنند،
حقوق بینالملل عمومی اطلاق میگردد، که شامل قواعدی میشود که طرز تشکیل و وظائف سازمانهای
بین
المللی و روابط این سازمانها را با یکدیگر و با دولتها را
بیان نموده و
حقوق و تکالیف هر کدام را تعیین میکند.
اقسام
حقوق بین
الملل عبارت است از:
حقوق بین
الملل عمومی شامل قواعدی است که رعایت آن قواعد، برای تعداد بسیاری از دولتها الزامی است، مثل مقررات
کنوانسیون ۱۹۴۹ ژنو در مورد رفتار با اسیران و زندانیان زمان
جنگ، که میتوان گفت مقبولیت
جهانی دارد.
حقوق بینالملل خصوصی قواعدی که رعایت آنها برای دو یا تعداد محدودی از دولتها الزامی است.
خصوصیات
حقوق بین
الملل عبارت است از:
به علت فقدان نهادهای قانونگذاری، اجرائی و قضائی مناسب، ضمانت اجرای کافی برای اجرای قواعد
حقوق بین
الملل وجود ندارد.
حقوق بین
الملل عمومی با مشکل سازش
قواعد بینالمللی و
قواعد داخلی روبرو است؛ چرا که بیشتر مواقع
حاکمیت ملی دولتها مانع پذیرش کامل قواعد
بین
المللی است.
در مورد مبنا، ریشه، اساس و هدف
حقوق بین
الملل نظریات متعددی ارائه شده است:
۱)
مکتب اداری: که
حقوق بین
الملل، ناشی از ارادۀ دولتها است.
۲)
مکتب خصوصی موضوعی: اینکه مبنای
حقوق بین
الملل خارج از ارادۀ بشری و مستقل از ارادۀ دولتهاست.
امروزه مبنای
حقوق بین
الملل را عقل آدمی میدانند که براساس
اصل وفای به عهد،
اصل جبران خسارت،
اصل دفاع مشروع و
اصل احترام به آزادی دیگران طرحریزی میشود.
تنظیم روابط
بین
الملل صرفاً توسط قواعد
حقوق بین
الملل صورت نمیگیرد؛ بلکه در برخی موارد
قواعد حقوق داخلی در تنظیم آن سهیماند.
تابعین موجودیتهایی هستند که از اصول و قواعد این رشته از
حقوق پیروی میکنند که عبارتند از:
دولت طبق ماده یک "
کنوانسیون مونته ویدئو" با مشخصات زیر تعریف میشود:
دولت باید دارای جمعیت دائمی، سرزمینی معین،
حکومت و حاکمیت باشد؛ تا اینکه بتواند به عنوان تابع
حقوق بین
الملل شناخته شود و این چهار شرط مشخصه اصلی دولت میباشد.
فرق حکومت با حاکمیت: در حکومت اقتدار و مشروعیت معتبر است ولی در حاکمیت،
اهلیت برقراری روابط با سایر دولتها است که به استقلال نیز تعبیر میشود.
به تجمعی از دولتها گفته میشود که براساس یک
معاهده تشکیل و اعضای آن اهداف مشترکی را در نهادهای ویژه و با فعالیت خاص و مداوم دنبال میکنند که دارای طبقهبندی سازمانهای نظامی مثل
پیمان آتلانتیک شمالی و سازمانهای اقتصادی مانند
سازمان تجارت جهانی و سازمانهای آموزشی تربیتی مانند
یونسکو میباشند.
حقوق بین
الملل معاصر، تحت عنوان
حقوق بشر از
حقوق افراد حمایت میکند. و افراد از دو طریق مورد حمایت
حقوق بین
الملل قرار میگیرند:
از طریق
حقوق بینالملل بشردوستانه، مثل تصویب کنفوانسیونهائی راجع به بهبود سرنوشت مجروحین قوای نظامی در جنگ.
حمایت از افراد گروههای مختلف مثل حمایت از اقشار کارگران یا پناهندگان و یا اقلیتها که در قالب وضع کنوانسیونهائی، حمایت از این اقشار به عمل میآید.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «حقوق بینالملل عمومی (کلیات)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۹/۱۳.