کفر بنی اسرائیل به خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عده بسیاری از
بنی اسرائیل عصر
بعثت، به
خداوند ایمان نداشتند، و سبب آن
اعتقاد به
الوهیت مسیح علیهالسّلام بود. و روابطه دوستانهای با
کافران داشتند.
بسیاری از
بنی اسرائیل عصر
بعثت، فاقد
ایمان به خدا بودند.
لعن الذین کفروا من بنی اسرءیل... «
کافران بنی اسرائیل، بر
زبان داوود و
عیسی بن مریم،
لعن (و
نفرین) شدند.....» ولو کانوا یؤمنون بالله والنبی ومآ انزل الیه ما اتخذوهم اولیآء ولـکن کثیرا منهم فـسقون. «و اگر به خدا و
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و آنچه بر او نازل شده، ایمان می آوردند، (هرگز) آنان (کافران) را به
دوستی اختیار نمی کردند ولی بسیاری از آنها فاسقند.»
اگر آنها که همان
اهل کتاب باشند به خدا و
نبی او
محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و قرآنی که به آن جناب نازل شده ایمان می آوردند و یا به
پیغمبر خود و کتابی که به او نازل شده مثلا
موسی و توراتش ایمان می داشتند هیچ وقت کفار را
دوست خود نمی گرفتند، برای اینکه ایمان چیزی است که تمامی اسباب را هر چه هم از آن مؤثرتر نباشد تحت الشعاع خود قرار داده و از بین می برد، و لیکن عده بسیاری از آنان
فاسق و سر پیچ از ایمانند.
روابط دوستانه بنی اسرائیل عصر
بعثت با کافران، پیامد
کفر آنان به خدا بود.
لعن الذین کفروا من بنی اسرءیل... «کافران بنی اسرائیل، بر زبان داوود و عیسی بن مریم، لعن (و نفرین) شدند.....» تری کثیرا منهم یتولون الذین کفروا... «بسیاری از آنها را می بینی که کافران (و بت پرستان) را دوست می دارند (و با آنها طرح دوستی می ریزند). ....» ولو کانوا یؤمنون بالله والنبی ومآ انزل الیه ما اتخذوهم اولیآء... «و اگر به خدا و پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و آنچه بر او نازل شده، ایمان می آوردند، (هرگز) آنان (کافران) را به دوستی اختیار نمی کردند ولی بسیاری از آنها فاسقند.»
در این
آیه راه نجات از برنامه غلط و نادرست را به آنها نشان میدهد که اگر راستی ایمان به خدا و
پیامبر و آنچه بر او نازل شده است می داشتند هیچگاه تن به دوستی بیگانگان و
دشمنان خدا در نمی دادند و آنان را به عنوان تکیه گاه خود انتخاب نمی کردند (و لو کانوا یؤمنون بالله و النبی و ما انزل الیه ما اتخذوهم اولیاء) ولی متاسفانه در میان آنها کسانی که مطیع فرمان الهی باشند کمند و بسیاری از آنها از دایره فرمان خدا خارج شده، راه
فسق را پیش گرفته اند (و لکن کثیرا منهم فاسقون) روشن است که منظور از" النبی" در اینجا پیامبر اسلام ص است زیرا در
قرآن مجید در آیات مختلف این کلمه به همین معنی به کار رفته است، و این موضوع در دهها آیه از
قرآن دیده می شود.
کفر بنی اسرائیل به وحدانیت خدا، به سبب
اعتقاد به
الوهیت مسیح علیهالسّلام بود.
لقد کفر الذین قالوا ان الله هو
المسیح ابن مریم وقال
المسیح یـبنی اسرءیل اعبدوا الله ربی وربکم انه من یشرک بالله فقد حرم الله علیه الجنة وماویه النار وما للظـلمین من انصار. «آنها که گفتند: «خداوند همان
مسیح بن مریم است»، بیقین کافر شدند، (با اینکه خود)
مسیح گفت: ای بنی اسرائیل! خداوند یگانه را، که پروردگار من و شماست، پرستش کنید! زیرا هر کس شریکی برای خدا قرار دهد، خداوند
بهشت را بر او
حرام کرده است و جایگاه او
دوزخ است و
ستمکاران، یار و یاوری ندارند.»
لقد کفر الذین قالوا ان الله هو
المسیح ابن مریم" این آیه به منزله بیان این جهت است که
نصارا هم مانند
یهود به
نصرانیت خود دلخوش بودند، و لیکن اسم نصرانیت آنان را سودی نبخشید و سرپوش کفر و
شرک شان نشد، آری اینان نیز به مثل یهود آن طور که باید ایمان نیاوردند، زیرا می گفتند: " ان الله هو
المسیح ابن مریم خدا همان
مسیح، فرزند مریم است"، نصارا در این حرف و در کیفیت شرک به خدا و اینکه
مسیح دارای
جوهر الوهیت است مختلفند، طائفه ای از آنها قائلند که
اقنوم مسیح که همان
علم است شاخه ایست که از اقنوم رب تعالی که همان حیات است منشعب می شود، و معنای پدری خدا و پسری
مسیح این است که این از آن منشعب گشته است، طایفه دیگری می گویند آن حقیقتی که تا قبل از
مسیح بنام پروردگار نامیده می شد، مقارن آمدن
مسیح به حقیقت دیگری که همان
مسیح است منقلب شد، طایفه دیگری می گویند
پروردگار در
مسیح حلول کرد.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۳۹۸، برگرفته از مقاله «کفر بنی اسرائیل به خدا».