کسر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کسر به تخلّف «حکمِ»
قیاس از حکمتِ اعتبار شده اطلاق میشود.
کسر، از
مبطلات علت در
قیاس بوده و به معنای تخلف حکم قیاس از حکمتی است که برای آن در نظر گرفته شده است؛ یعنی گاهی حکمت حکم موجود است، اما حکم موجود نیست؛ برای مثال، «حنفی» میگوید: کسی که به سفر
معصیت میرود،
نماز او شکسته است، سپس دلیل میآورد که چون عنوان
مسافر بر او صادق است. آن گاه میگوید: حکمت این که مسافر نماز را شکسته میخواند این است که در مسافرت مشقت وجود دارد و
شارع برای رفع مشقت، به شکسته بودن نماز او حکم نموده است. آن گاه معترض در مقام اعتراض میگوید: این حکمت (مشقت) در مورد باربران و آهنگران نیز هست، پس چرا حکم شکسته بودن نماز در مورد آنها وجود ندارد.
در کتاب «
الاحکام فی اصول الاحکام » آمده است:
«اختلفوا فی الکسر و هو تخلف الحکم المعلل عن معنی العلة و هو الحکمة المقصودة من الحکم، هل هو
مبطل للعلة...».
در تعریف کسر، میان
اصولیها اختلاف وجود دارد. تعریفی که ذکر شد تعریف مورد قبول «
آمدی » و «
ابن حاجب » است، اما «
فخر رازی » و «
بیضاوی » تعریف دیگری ارائه دادهاند که عبارت است از: عدم تاثیر یکی از دو جزء علت و نقض جزء دیگر، و این در مواردی است که علت دارای دو جزء باشد. «آمدی» و «ابن حاجب» این تعریف را «نقض مکسور» نامیدهاند.
نقض مکسور .
فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، برگرفته از مقاله «کسر»۶۶۷