کربلا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سرزمین کربلا در کرانه غربی رود
فرات و در کناره ی دشت، در وسط منطقه رسوبی معروف به سرزمین سواد واقع است.
در شمال غربی این سرزمین شهر
انبار، در شرق آن شهر باستانی
بابل، در غرب آن صحرای غربی و در جنوب غربی آن شهر
حیره، پایتخت منذریها قرار دارد. کربلا در مرزهای
صحرا واقع است و بدویان
حجاز و
شام برای تامین
آذوقه به آنجا روی میآورند و تا گذشتهای نه چندان دور وضع بر همین منوال بوده است.
لغت شناسان،
مورخان و جغرافی دانان در ریشه لغوی واژه کربلا و نیز در اشتقاق و معنای آن اختلاف نظر دارند برخی بر این باورند که این کلمه ریشهای عربی دارد
و عدهای نیز گفتهاند که این واژه از ریشهای غیر عربی برگرفته شده است.
یاقوت حموی واژه "کربلا" را "به معنای سستی در گامها "و برگرفته از "جاء یمشی مکربلا (با گامهای سست آمد) "دانسته و در این باره بیان داشته است که ممکن است به دلیل سست بودن
زمین در کربلا، این سرزمین بدین نام خوانده شده باشد. همچنین گفته شده است: "کربلت الحنطه (گندم را غربال کردم) " بنابراین ممکن است به جهت پاک بودن کربلا از سنگریزه و درختان انبوه این سرزمین بدین نام خوانده شده باشد. یاقوت همچنین میافزاید: "کربل" نام گیاه "ترشک" است بنابراین ممکن است به خاطر وفور رویش این گیاه این سرزمین، کربلا، خوانده شده است.
اما باید گفت علی رغم نظر و اصرار یاقوت حموی بر عربی بودن واژه کربلا، بسیاری بر این اعتقادند که این واژه از کلمهای غیر عربی اتخاذ شده است. از جمله "علامه هبة الله شهرستانی" در کتاب "نهضة الحسین علیهالسّلام " بر این اعتقاد است که کربلا برگرفته شده از کلمه "کور بابل" به معنای "مجموعهای از روستاهای بابلی" است.
"شیخ محمد باقر مدرس" در کتاب "شهر
حسین علیهالسّلام " درباره ریشه لغوی واژه کربلا مینویسد: «کربلا ترکیبی است از دو واژه آرامی؛ یعنی "کرب" به معنای "معبد" یا "حرم" و "ایلا" به معنای "خدایان".» بنابراین نقل، معنای واژه کربلا "حرم خدایان" میباشد.
وی در ادامه میافزاید: «اگر به تاریخ این شهر در روزگار بابلیها باز گردیم از آن نام نشانی خواهیم یافت، زیرا طبق گفته ماسینیون، -مستشرق فرانسوی- کربلا در گذشتههای دور
معبد کلدانیهای ساکن شهر
نینوا و کوشک بابل بود و این دو شهر در نزدیکی ناحیه کربلا واقع شده بودند.»
از این روی بعید به نظر نمیرسد که کربلا نیز مانند بسیاری از شهرهای
عراق؛ مانند
بغداد، صرورا، جوخا، بابل، کوش و بعقوبا که از واژهای غیر عربی اتخاذ شدهاند، کلمهای سامی، آرامی و یا بابلی باشد، به ویژه آنکه کربلا در ناحیه نینوای جنوبی قرار دارد و نینوا از اسامی آشوری است.
در طول
تاریخ بر این سرزمین نامهایی اطلاق گردیده است. برخی از این اسامی نام روستاهای مجاور کربلاست که بر این سرزمین نیز اطلاق شده است و برخی دیگر بر اثر گذشت زمان بر کربلا اطلاق شده است که "عموراء" از جمله آنان است.
نینوی، (در منطقه
کوفه، ناحیهای است که به آن نینوا گفته میشود؛ کربلا نیز، جزئی از این ناحیه است.)
غاضریه، ماریه، عموراء،
نواویس، (
نواویس جمع کلمه ناووس است.
ناووس به
گورستان مسیحیان گفته میشده است. پیش از فتوحات اسلامی، در زمینهای حدود حرم
امام حسین علیهالسّلام ، نزدیک نینوا، گورستانی ویژه مسیحیان به همین نام وجود داشته است.) ارض بابل، مشهد الحسین علیهالسّلام و کربلاء از جمله نامهایی بوده که به این سرزمین اطلاق شده است. اما اسم "کربلاء" به تدریج و به مرور زمان از لحاظ شیوع و انتشار میان مردم و در تاریخ بر سایر اسامی غلبه یافته و امروزه تنها وارث و باقیمانده نامهای دیگر این سرزمین محسوب میشود به قسمی که فعلا این ناحیه، فقط به اسم کربلا شناخته میشود.
کربلا در بسیاری از منابع اسلامی بخصوص کتب فقهی، بیشتر با نام
حائر شناخته میشود و
فقها مسائل خاصی را که در خصوص حائر و
احکام و حدود آن میباشد، در ذیل همین عنوان بحث و بررسی میکنند. "حایر" از "حار یحیر حیرا" از "تحیر الماء" وقتی که
آب در محلی جمع شود و دور بزند
و یا از "تحیرات الارض بالماء، " هنگامی که زمینی از آب پر شده باشد، گرفته شده
و جمع آن "حوران"
و بنابر مشهور "حیران" است.
اما لغویون توصیف کردهاند که حایر عبارت از زمینی است که وسط آن صاف و اطرافش مرتفع باشد و به عبارت دیگر محل پست و صافی است که اطراف آن را گودالهای عمیقی فرا گرفته است و هر وقت
باران نازل میشود و یا آبی که مازاد کشتزارها است، در آنها جمع میشود.
شاید علت اینکه از قدیم کربلا یا قسمتی از آن را به نام "حائر" نام نهادهاند برای این بوده که در اراضی آن گودالهایی وجود داشته که سیلابهای آب باران بدانجا سرازیر میشده است.
همچنین در برخی کتب از کربلا با نام "حیر" نیز یاد شده است.
"حیر" در واقع مخفف لفظ حائر نزد عوام میباشد؛ مردم عراق معمولا در اسامی تخفیف آن را میپسندند از این رو از باب تخفیف اسامی به حائر (حایر) حیر میگویند. اما یاقوت حموی در کتاب خود معجم البلدان بین لفظ حائر و حیر اندکی تفاوت قائل شده و آورده: «حائر عبارت است از
قبرامام علیهالسّلام و سپس اضافه میکند که وقتی منظور کربلا باشد "حیر" را بدون اضافه ذکر میکنند.»
بنابراین یاقوت حموی بین حائر و حیر این طور فرق میگذارد که «حایر مخصوص قبر و اطراف آن و حیر به عقیده او اسم شهر کربلاست.»
شاطی فرات، طف و طف الفرات نیز، از دیگر نامهایی است که برای این سرزمین مقدس برشمرده شده است. این سه اسم تقریبا به یک معناست؛ "طف" به سرزمینهایی اطلاق میشود که مشرف به
دریا باشند یا در لب
رودخانه قرار داشته باشند. به سرزمین کربلا نیز، به جهت وجود چند چشمه ا ی که در این سرزمین بوده طف گفته شده است چشمههایی؛ مانند قطقطانه، رهیمه، عین الجمل و نهر علقم.
کربلا از جمله زمینهای عراق بود که در دوران
ابوبکر در سال دوازدهم هجری به تصرف
مسلمانان در آمد. نقل شده "خالد بن عرفطه" - پیش قراول سپاه
سعد بن ابی وقاص - این سرزمین را فتح کرده و مدتی آنجا را مقر سپاه خود قرار داده بود؛ اما پس از چندی به دلیل بدی آب و هوای منطقه مجبور به ترک آنجا شد و به کوفه رفت.
پس از ایجاد و گسترش شهر کوفه، کربلا یکی از روستاهای پیرامون آن به شمار آمده و تا زمان وقایع کربلا، کسی از آن جز در مناسبتی خاص سخن نرانده است. تنها در زمان
امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام و زمان عبور آن حضرت علیهالسّلام از این منطقه به سوی شام یادی از این سرزمین شده است. روایت شده که «در جریان جنگ
صفین، امیرالمؤمنین علیهالسّلام و همراهانش به کربلا رسیدند؛ پس ایشان، با دست به این سرزمین اشاره کرده فرمودند: "همین جاست همین جاست. " مردی گفت: "ای امیرمؤمنان علیهالسّلام اینجا چیست؟ " فرمود: "گرانمایهای از
آل محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در اینجا فرود خواهد آمد، پس وای بر ایشان از شما و وای بر شما از ایشان. " آن مرد عرض کرد: "ای امیرمؤمنان علیهالسّلام معنای این سخن چیست؟ " فرمود: "وای بر ایشان از شما چرا که شما ایشان را میکشید و وای بر شما از ایشان که
خداوند به سبب کشتن آنان شما را به
دوزخ میبرد. "»
سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام، برگرفته از مقاله «کربلا».