کتاب العین (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«کتاب
العین»، اثر خلیل بن احمد عمر بن تمیم ابو عبدالرحمن فراهیدی، اولین کتابی است که در موضوع
لغت به
زبان عربی تالیف شده. وی مدتی در بادیه اعراب به گردش پرداخته و شنیدههای خود را در مجموعهای تدوین نموده است. گرچه اساس کار وی با لغات نویسان امروزی فرق میکند؛ ولی شاکله ی هر دو روش یکی است.
خلیل کتابش را با حرف
عین آغاز کرده و به همزه ختم کرده است. به همین دلیل و بر مبنای یک سنت قدیمی عربی که بعضی کتب لغت را با نام اولین حرف آن نام گذاری میکردند، این کتاب «
العین» نامیده شد.
آیا کتاب
العین نوشته خلیل است؟
یکی از شبهات مورد بحث در مورد کتاب «
العین» انتساب آن به خلیل میباشد، شبهات مطرح شده در این زمینه از استحکام چندانی برخوردار نیست و اهل فن، خلیل را مدون این اثر گران بها میدانند.
به طور کلی در مورد «
العین» سه قول وجود دارد:
۱. کل کتاب «
العین» اثر خلیل است.
۲. کل کتاب «
العین» اثر دیگری است.
۳. خلیل آن را شروع و تبویب کرده و دیگری آن را کامل کرد.
در مورد اقوال فوق باید گفت: قول دوم استحکام چندانی ندارد و تنها یک ادعای صرف است.
ازهری صاحب
معجم تهذیب اللغه در مقدمه خود بر کتاب در بیانی خاص بر این باور است که اساسا کتاب «
العین» مربوط به لیث بن مظفر است. قائلین به این قول اساسا بر مدعای خود دلیل قانع کنندهای ندارند و مهمترین دلیل آنها وجود اشتباهات فراوانی است که در «
العین» مشاهده میشود.
آن چه محل نزاع قرار گرفته، اقوال قائلین قول اول و سوم است.
قائلین قول سوم قضیه را چند گونه نقل میکنند. عدهای از آنان قائلند خلیل کتاب «
العین» را مینویسد و از آن جا که به مقام علمی لیث بسیار علاقمند میشود، آن کتاب را به لیث بن رافع هدیه میکند، پس از آن بر اثر یک شیطنت خانوادگی آن کتاب سوزانده میشود و از آنجایی که لیث، نصف آن را در ذهنش حفظ کرده بود، آن کتاب را دوباره مینویسد؛ لذا همه کتاب، او نوشته است هر چند اصل کتاب از خلیل است.
گروهی دیگر از همین دسته میگویند خلیل آن دسته بندی و تبویب کرد و قبل از کامل کردن آن وفات کرد؛ لذا تعدادی از
علماء و شاگردانش آن را کامل کردند.
این گروه از افراد (که کسی دیگر را کامل کننده کتاب میدانند) برای خود دلائلی دارند مهمترین ادله آنان موارد زیر است:
۱. نوع بیان و شرح و تبسیط در کل کتاب یک دست نیست و اختلافات فاحش بسیاری دیده میشود و این علامت آن است که در نگارش کتاب بیش از یک نفر نقش داشته است.
۲. خلیل استاد
سیبویه بوده و هر دو در مکتب نحوی بصری بودهاند؛ ولی در کتاب «
العین» نگاههای نحوی اکثرا
کوفی است و این خلاف
بصری بودن خلیل است.
در جواب به این گروه میتوان گفت:
۱. همچنانکه در
اعیان الشیعه آمده است، لیث خود شخصا این کتاب را به خلیل نسبت میدهد در حالی که اگر او نویسنده و یا حتی مکمل کتاب بود، هیچ توجیهی وجود نداشت که اسمی از خود به میان نیاورد و حداقل خود را در این افتخار بزرگ سهیم نسازد.
۲. اختلاف در اقوال نحوی، امری طبیعی است و بسیار دیده میشود که بعضی نحویون اقوالی دارند که با مکتب خود آنها هم خوانی ندارد و البته در باب
علم نحو ، عدم تقید به پیروی از مکاتب معروف به حدی است که بسیاری از نحویون (همچون
ابن هشام ) را نمیتوان به هیچ مکتبی منتسب دانست.
کتاب که در ۸ جلد منتشر شده است که جلد اول را با یک مقدمه و متن کتاب به پایان میرساند.
کتاب با واژه نامهای که مدخلهای آن به ترتیب مخارج حروف مرتب شده و از
حرف حلقی عین آغاز شده خلیل برای نخستین بار حروف الفبای عربی را در بیت زیر گرد آورد: صف خلق خود کمثل
شمس اذ بزغت یحظی الضجیع بها بخلاء معطار.
وی، دلیل عدم شروع با همزه را بی ثبات بودن همزه و قابل تبدیل بودنش میداند و همزه را در خیلی موارد که در ابتدای کلمات آمده، زاده یا مبدله میداند؛ دیگر حروف عله را هم بدین خاطر در آخر قرار داده است.
ترتیب
العین این گونه است:
(ع، ح، ه، خ، غ، ق، ک، ج، ش، ض، ص، س، ز، ط، د، ت، ظ، ذ، ث، ر، ل، ن، ف، ب، م، و، ا، ی، ء)
بعضی اعتقاد دارند این نوع ترتیب به هندی برمی گردد؛ زیرا آنان نیز لغات سانسکریت را از حروف حلق شروع نموده به حروفی پایان میدهند که با لب تلفظ میشود.
وی،
لغات عرب را به حلقیه، لهویان، شجریه، اشلیه، نطعیه، لثویه، زلفیه، شفویه و هوائیه، تقسیم و بیست و نه حرف لغت عرب را در این نه قالب ریخت و کتاب
العین را تالیف نمود.
در «
العین» کلمات بر اساس ترتیبی که گفتیم، چیده شدهاند؛ مبنای خلیل حروف اصلی کلمه میباشد؛ ولی در این نوع چینش دو ویژگی دیگر نیز در کتاب مشاهده میشود:
۱. ایشان در آغاز هر باب ابتداء کلماتی ثنائی را میآورد؛ سپس کلمات
ثلاثی و بعد از آن
رباعی و آن گاه
خماسی را ذکر میکند.
مثلا در باب
العین از «عق» شروع میکند تا «عم»، آن گاه ثلاثیها را ذکر میکند؛ مانند: عقر، عقم، سپس رباعیها را؛ مانند:
عقرب و در پایان خماسیها را میآورد؛ مانند: قرعبل.
۲. هر بابی را که آغاز میکند تمام وجوه متصور از آن چند حرف را ذکر میکند و اگر در لغت عرب استعمال میشود معنای آن را میگوید.
مثلا ثنائیها دو وجه بیش تر ندارند مثل «دق» که وجه دیگر آن «قد» میباشد؛ ولی ثلاثیها شش وجه دارند؛ مثلا در ماده «ضرب»، رضب، ربض، ضبر، برض و بضر یافت میشود و همین طور در رباعیها و خماسیها وجوه متصور بیشتر میشود که در این میان معنای لغات مستعمل را ذکر میکند و غیر آن را رها میکند.
باید توجه داشت که ایشان در حرف دوم و سوم هم همین چینش الفبایی را رعایت کرده است.
حال با تفاصیل فوق برای کشف یک کلمه در کتاب «
العین» باید موارد زیر را به ترتیب عمل نمود:
۱. ترتیب حروف بر اساس مخرج صوتی، به گونهای که قبلا آورده شد، حفظ شود.
۲. حروف زاید کلمه حذف گردیده و حروف اصلی آن شناسایی شود، به عنوان مثال کلمه لمعان در باب ثلاثی با حروف اصلی (ل م ع) قرار دارد و کلمه تعاطف در باب ثلاثی با حروف اصلی (ع ط ف) خواهد بود، چنان که کلمه قرعبلانه در باب خماسی با حروف اصلی (ق ر ع ب ل) قرار میگیرد.
۳. اگر حرف عله در بین کلمه مورد نظر وجود داشته باشد باید آن را به اصل خویش برگرداند؛ مثلا کلمات عطیه در حروف اصلی (ع ط و) و میعاد در حروف اصلی (و ع د) قرار میگیرند.
۴. بعد از شناسایی حروف اصلی، اگر حرف
عین در بین حروف اصلی وجود دارد آن کلمه را باید در کتاب
العین یا باب
العین جستجو نمود سپس با نظر به دو حرف دیگر، ضمن حفظ ترتیب تجویدی یاد شده، حرفی که بعد از حرف
عین قرار گرفته، مورد توجه قرار میگیرد. به عنوان مثال اگر حروف اصلی کلمهای (س ل- ع) باشد باید به باب
العین مراجعه نمود و از آن جا که حرف سین در ترتیب بالا نسبت به حرف لام نزدیک تر به حرف
عین است. باید سراغ «باب
العین و السین و اللام معها» رفت و آن را پیدا نمود. اگر در بین حروف اصلی، حرف
عین وجود نداشت، باید دید که آیا حرف بعد از
عین در ترتیب یاد شده (که حرف حاء است) وجود دارد یا نه؟ اگر وجود داشت باید آن کلمه را در باب الحاء جست و اگر حرف حاء در حروف اصلی نبود، حرف هاء، که سومین حرف ترتیب یاد شده است مد نظر قرار میگیرد و تا آخر همین طور ادامه مییابد. مثلا کلمه لهج را باید در باب (الهاء مع الجیم و اللام) جستجو نمود، چون حرف هاء در ترتیب ذکر شده جلوتر از حرف جیم و حرف جیم نیز جلوتر از حرف لام قرار دارد و نیز کلمه فرط را باید در باب ثلاثی صحیح از حرف طاء و نیز در باب (الطاء و الراء و الفاء معها) جستجو کرد؛ زیرا حرف طاء در ترتیب حروف جلوتر از راء و حرف راء نیز جلوتر از فاء است. همین طور کلمه
میقات را که حروف اصلیاش (و ق ت) است باید در باب ثلاثی معتل از حرف قاف و در باب (القاف و التاء و الواو معها) جستجو کرد.
در صورتی که کلمهای کاملا معتل باشد باید به آخرین باب کتاب مراجعه کنیم یعنی باب الاحرف العله.
جلد اول کتاب شامل دو بخش است: بخش اول مقدمهای است در
آواشناسی عربی . بی تردید این مقدمه به انشای خود خلیل است در این مقدمه بر اساس شناخت صوت حروف، یک ترتیب کاملا منطقی و جدید در کتابش جاری نماید و در شناخت
کلمات عربی از کلمات عجمی و یا کلمات غیر فصیح را میتوان مشاهده کرد. سپس متن کتاب که با ترجمه لغتی که
عین الفعل آنها حرف
عین میباشد تا باب الثلاثی الصحیح من حرف
العین را ذکر کرده است.
جلد دوم: تتمه حرف
عین.
جلد سوم: حاوی ترجمه الفاظی است که
عین الفعل آنها، حرف الحاء و نیز حرف الهاء تا باب الثلاثی الصحیح از آن میباشد.
جلد چهارم: حاوی تتمه حرف الهاء، و ترجمه لغاتی که
عین الفعل آن حرف الخاء و الغین میباشد.
جلد پنجم: حاوی مقدمهای که در کتابهای ۲ جلدی در جلد دوم ذکر میشده؛ که بعد از حمد و سپاس خداوند و پیغمبرش به متن کتاب میپردازد که ترجمه ی لغاتی است که
عین الفعل آن حروف القاف و الکاف میباشد.
جلد ششم: حاوی ترجمه ی لغاتی است که
عین الفعل آنها، حروف حروف الجیم و الشین میباشد.
جلد هفتم: حاوی ترجمه ی لغاتی است که
عین الفعل آنها، حروف الضاد، الصاد، السین، الزای و الطاء میباشد.
جلد هشتم: حاوی ترجمه ی لغاتی است که
عین الفعل آنها، حروف الدال، التاء، الظاء، الذال، الثاء، الراء، اللام، النون، الفاء، الباء و المیم و حروف معتل میباشد.
نرم افزار جامع الاحادیث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.