کاشفة الحال عن احوال الاستدلال (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«کاشفة الحال عن احوال الاستدلال»، اثر محمد
بن علی
بن ابراهیم
بن حسن
بن ابی جمهور احسایی، به زبان عربی و در موضوع
اجتهاد (استدلال بر
تکالیف شرعی) و چگونگی آن و آنچه دانستنش در این راه لازم است و آنچه در آن، اجتهاد واقع میشود و
مجتهد (مستدل) و شرایط وی میباشد؛ به عبارت دیگر، این کتاب، در زمینه چگونگی دست یافتن به استدلال بر تکالیف شرعی است.
کتاب، دارای یک مقدمه و پنج فصل و یک خاتمه است.
مقدمه: در مقدمه کتاب، از شناخت چگونگی استدلال، غرض از
استدلال و نیاز به استدلال سخن گفته شده است.
فصل اول: این فصل، در باره علومی است که برای استدلال، مورد نیاز است. این علوم، نه تا و بر سه نوع است:
۱.
علوم ادبی، شامل
لغت،
صرف و
نحو. راز نیاز به این علوم، آن است که اکثر ادله معتبر، ماخوذ از
کتاب و
سنت است که عربی است، پس اطلاع بر معانی لغات عرب لازم است و از طرف دیگر، چون معانی، به حسب اختلاف احوال لفظ و صفات عارض بر آن و اختلاف اعراب، مختلف میشود، پس آشنایی با صرف و نحو هم
واجب است.
۲.
علوم عقلی، شامل
منطق،
کلام و
اصول. از آن جایی که اجتهاد، استدلال برای به دست آوردن
تکالیف شرعی از ادله آنهاست پس به ابزاری احتیاج است که ذهن را از خطای در استدلال باز دارد و آن منطق است و به دانشی نیاز است که تکلیفگذار و صفات و افعال وی و
وجوب تکلیف و... را معرفی کند و آن علم کلام است و به علمی احتیاج است که از ادله و کیفیت استدلال با آنها و شرایط آنها و... بحث کند و آن
علم اصول است.
۳.
علوم نقلی شامل
تفسیر،
حدیث و
رجال. از آن جا که خیلی از
احکام شرعی از
قرآن اخذ میشود و قرآن دارای بطون و معانی متعدد است، برای شناخت آن معانی و
استنباط احکام، آشنایی با
تفسیر قرآن لازم است و از آن جا که بسیاری از جزئیات و تفاصیل
احکام، در سنت؛ یعنی
احادیث مروی از
رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلّم وجود دارد، پس شناخت حدیث ضرورت دارد و چون خیلی از احادیث، به صورت
خبر واحد است و نیاز به شناخت
راویان آنهاست و این مهم، با دانستن علم رجال حاصل میشود، پس آشنایی با آن لازم است.
مؤلف، در ادامه این فصل، از علومی مانند
علم معانی، علم به وفاق و خلاف و علم به
فقه به عنوان مکملات و متممات یاد کرده است.
فصل دوم: در این فصل، از مقدار مورد احتیاج از علوم مزبور، در کار استدلال بر مطالب شرعی، بحث و منابعی برای شناخت علوم مزبور معرفی شده است.
فصل سوم: در این فصل، از کیفیت استدلال بحث میشود و برای این منظور، نخست، ادله اربعه (کتاب، سنت،
اجماع و
عقل) بررسی شده است و سپس از ترتیب این ادله در مقام استدلال و بیان ترجیح بعضی از آنها بر بعضی دیگر به هنگام تعارض سخن به میان آمده است.
فصل چهارم: این فصل، در مورد احکام و مسائلی است که استدلال و اجتهاد در آنها واقع میشود و آن، تمام احکام شرعی و مسائل اجتهادی است که در
علم فقه پیرامون آنها بحث میشود و آرای مجتهدین در مورد آنها به حسب اختلاف
امارات آنها مختلف است و...
فصل پنجم: در این فصل، از مستدل و شرایط وی سخن به میان آمده است و مباحث مربوط به مستدل و
مستفتی و آنچه
استفتا در مورد آن صحیح است، هر کدام، به صورت مستقل بررسی شده است.
خاتمه: مؤلف، در خاتمه به تشویق و ترغیب خوانندگان برای پیمودن طریق اجتهاد و از میان برداشتن موانع آن و... پرداخته است.
نرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.