چاه عهن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
چاه عِهْن از چاههای متبرک
مدینه در منطقه عوالی قرار داشت.
چاه عهن، هفتمین چاه مقدس و متبرک
مدینه است
و در منطقه عوالی، که امروزه به قربان شناخته میشود،
قرار داشته و دارای آبی خوشگوار بوده است.
فیروزآبادی (۸۱۷ق) آن را در منطقه عالیه محصور در باغستان و نخلستانهای متعدد دانسته است.
سمهودی (۹۱۱ق) بر این باور است که چاه عهن همان
چاه یسره در زمین
بنوامیة بن زید انصاری است؛ زیرا گزارشها، چاه عهن و چاه یسره، هر دو را در منازل
بنوامیة بن زید نشان میدهد.
این نکته در گزارشهای منابع بعد از سمهودی هم تایید شده و از جمله
محمد کبریت از علمای سده ۱۱ق باور دارد که چاه عهن همان چاه یسره است که در زمان او، در باغستانی پرمحصول، به
آل شدقم از شرفای بنیحسین تعلق داشته است.
به گفته یکی از محققان، از اسناد اوقافی برمیآید که این چاه و زمینهای اطراف را
خاندان برزنجی (از کردان شافعی ساکن مدینه) وقف نموده و اکنون موقعیت جغرافیایی آن، از مغرب به
بلاد ابراهیم شاکر، از شمال به
بلاد ناعِمه، از مشرق به
بلاد نُقَیره الغُری و از جنوب به
بلاد القَطیعه محدود و مشخص است و فضلای مدینه، موقعیت این چاه را با عنوان بلاد
بلاد العِهن میشناسند.
برخی دیگر ضمن تایید وجود چاه عهن در منطقه عالیه مدینه، محل و موقعیت کنونی چاه را ناشناخته میدانند.
از این گزارش میتوان نتیجه گرفت که چاه عهن از بین رفته است.
ظاهراً زمینهای چاه عهن، در سده هشتم، در ملکیت
علی بن مطرف العمری (۷۲۸ق) بوده است.
نام چاه از عِهن، به معنای پشم رنگین، گرفته شده،
ولی به وجه نامگذاری چاه اشاره نشده است. از آنجا که عهن، نام محلهای متعلق به گروهی از
انصار بوده است،
احتمالاً نام چاه از آن گرفته شده باشد. گفته شده منظور از
انصار،
بنوامیة بن زید انصاریاند که چاه عهن، در باغستان آنها بوده است.
برخی نام دیگر این چاه را عِنَبه
و برخی دیگر، تنها از وجود نامی دیگر برای چاه عهن خبر دادهاند.
در گزارشی، از
بنوامیه اوسی، ساکن در مجاورت منطقه نواعِم مدینه، نام بردهاند که چاه عهن در منزلگاهها و محل سکونت آنها بوده است.
درباره نسبت این چاه با
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، در منابع متقدم، سخنی به میان نیامده است. تنها در برخی منابع قرن هشتم به بعد، از این چاه، به عنوان یکی از هفت چاه متبرک مدینه یاد شده است.
سمهودی (۹۱۱ق) ، با ردّ این منابع، از تبرک جستن مردم به آب این چاه در عصر خود یاد کرده است.
(۱) اخبار المدينه: محمد
بن الحسن ابن زباله (م,۱۹۹ق.)، به کوشش صلاح عبدالعزيز زين سلامه، مدينه، مرکز بحوث و دراسات المدينه، ۱۴۲۴ق.
(۲) بهجة النفوس و الاسرار: عبدالله المرجاني (م,۶۹۹ق.)، به کوشش محمد عبدالوهاب، بيروت، دار الغرب الاسلامي، ۲۰۰۲م.
(۳) تاريخ المدينه: محمد
بن احمد النهروالی، تصحيح محمد زينهم و محمد پورسعيد، مکتبة الثقافه.
(۴) تاريخ المدينة المنوره (اخبار المدينة النبويه): عمر
بن شبّه النميري (م,۲۶۲ق.)، به کوشش فهيم محمد شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
(۵) تاريخ مکة المشرفة و المسجدالحرام و المدينة الشريفة و القبر الشريف: محمد
بن الضياء (م,۸۵۴ق.)، به کوشش العدوي، مکه، مکتبة التجارية مصطفي احمد الباز، ۱۴۱۶ق.
(۶) التعريف بما آنست الهجره من معالم دارالهجره: محمد
بن احمد المطري (م,۷۴۱ق.)، به کوشش الرحيلي، رياض، دار الملک عبدالعزيز، ۱۴۲۶ق.
(۷) الجواهر الثمينة في محاسن المدينه: محمد کبريت الحسيني (م,۱۰۷۰ق.)، به کوشش محمد حسن اسماعيل، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۷ق.
(۸) سبل الهدي و الرشاد في سيرة خير العباد: محمد
بن يوسف الشمس الشامي (م,۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد عبدالموجود و علي محمد معوض، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۴ق.
(۹) المدينة بين الماضي و الحاضر: ابراهيم
بن علي العياشي، مدينه، المکتبه العلميه، ۱۳۹۲ق.
(۱۰) مدينه شناسي: سيد محمد باقر نجفي، تهران، شرکت قلم، ۱۳۶۴ش.
(۱۱) المغانم المطالبه: محمد الفيروز آبادي (م,۸۱۷ق.)، به کوشش حمد الجاسر، الرياض، دار اليمامه، ۱۳۲۹ق.
(۱۲) موسوعة مرآة الحرمين الشريفين: ايوب صبري باشا (م,۱۲۹۰ق.)، القاهره، دار الآفاق العربيه، ۱۴۲۴ق.
(۱۳) وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفي: علي
بن عبدالله السمهودي (م,۹۱۱ق.)، به کوشش محمد محييالدين عبدالحميد، بيروت، دار الکتب العلميه، ۲۰۰۶م.
دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، برگرفته از مقاله «چاه عهن»، تاریخ بازیابی۱۳۹۹/۶/۱۷.