چاه بصه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
چاه بصه از چاههای معروف
مدینه و یکی از هفت چاه متبرک به دست
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است.
بصه در لغت به معنای درخشندگی است. این چاه در زمان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) متعلق به
مالک بن سنان خزرجی بوده است.
بُصَه از وَبِص یبِص،
به معنای درخشندگی است.
این تلفظ در میان مردم
مدینه مشهور و رایج بوده است.
برخی نیز آن را به تشدید از بصّ الماء، بصا به معنای تراوش
و درخشندگی،
دانستهاند. همچنین گاه آن را بوصه خواندهاند.
برخی به اشتباه از این چاه، با نام
بضاعه که نام یکی دیگر از چاههای مشهور و منسوب به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است، یاد کردهاند.
چاه بصه متعلق به
مالک بن سنان خزرجی، پدر
ابوسعید خُدری، از
صحابی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود که در کنار
قلعه مالک قرار داشت.
برخی گزارشها از تعلق این قلعه و چاه بصه به
بنیخُدره حکایت دارند.
در روایتی از ابوسعید خُدری، در یک روز جمعه، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نزد او رفت و از وی مقداری سِدر درخواست کرد تا سر خود را با آن بشوید. پس از آن، حضرت به همراه ابوسعید کنار چاه بصه رفت و سر خود را با آب این چاه شست.
از این رو نوشیدن از آب این چاه و وضوی با آن را
مستحب دانستهاند.
ابننجار (م،۶۴۳ق.) خود، عرض و ارتفاع چاه بصه را اندازهگیری کرده و عمق آن را ۱۱ذرع (کمتر از شش متر) و عرض آن را ۹ ذرع (بیش از چهار متر) و عمق آب موجود در آن را ۲ ذرع (کمتر از یک متر) دانسته است. وی آب نیمهشیرین این چاه را سبزرنگ خوانده که زمانی که از چاه خارج میشود، رنگ آن سفید به نظر میرسد. بر پایه این گزارش، چاه بصه که از سنگ ساخته شده بود، در اثر سیل ویران گردید و درونش با گل و لای ناشی از سیل تخریب شد. ابن
نجار به استناد سخنان مردم مدینه، آب این چاه را تا پیش از سیل، قابل شرب دانسته است.
این چاه در باغی بزرگ به همین نام،
در جنوب شرق مدینه و در سمت چپ مسیر مدینه به
قبا،
با فاصله حدود ۲۲۰ متر از
بقیع قرار دارد.
عزیزالدوله ریحان بدری شهابی (م،۶۹۹ق.) رئیس خادمان حرم نبوی در سال۶۹۷ق، چاه بصه و باغی را که این چاه درون آن قرار داشت،
وقف فقرا و مستمندان کرد.
به گزارش
مطری (م،۷۴۱ق.) در این باغ چاه دیگری وجود دارد که با عرض ۶ ذرع در شرق کوشک مالک واقع است. بر اساس این گزارش، مردم در زمان حضور در باغ، در اینکه کدام یک از آن دو چاه، بصه است اختلاف دارند. وی بدون بیان نظر خود تنها به ارائه گزارشهایی که از توجه برخی مفاخر به چاه بزرگ حکایت دارند، اکتفا کرده است. وی همچنین با توجه به توصیفات ابن
نجار از چاه بصه، تاکید دارد که از نظر ابن
نجار، همین چاه بزرگ، چاه بصه میباشد.
پس از مطری،
سمهودی (م،۹۱۱ق) تلاش کرد تا با شواهدی اثبات کند که چاه کوچک، چاه بصه است. وی ساخت منزل بر روی قلعه مالک، نزدیک چاه کوچک توسط زکیالدین، قاضی مدینه و ساخت پله برای آن چاه را بر این اساس میداند. سمهودی به اشتباه از گفتار مطری چنین برداشت کرده که وی، چاه کوچک را بصه دانسته است. از این رو از اختلاف ابن
نجار و مطری سخن رانده است.
پس از وی، برخی از مورخان و مدینهشناسان متاخر نیز نظر سمهودی را در تعیین چاه کوچک صحیح دانسته و دوری چاه بزرگ از قلعه مالک،
و نزدیکی چاه کوچک به قلعه را، همراه با دلایلی که سمهودی اقامه کرده، از دلایل صحت این ادعا دانستهاند.
ساخت خانه در مکان قلعه توسط زکیالدین سبب شد تا پس از او چاه بصه در اختیار بازماندگان وی قرار گیرد و به ملکیت آنان درآید.
خیاری (م،۱۳۸۰ق.) از دیگر مدینهشناسان، از ظرفیت این چاه برای آبیاری باغ در عصر خود گزارش داده است.
چاه و باغ بصه که هماکنون بین حد فاصل دو جاده اصلی عوالی و نخاوله، در امتداد جنوبی خیابان ابوذر و باب جنائز، قرار دارد، از سوی اوقاف حرم مدینه اجاره داده شده و بنای آن رو به ویرانی است.
(۱) بهجة النفوس و الاسرار: عبدالله المرجاني (م,۶۹۹ق.)، به کوشش
محمد عبدالوهاب، بيروت، دار الغرب الاسلامي، ۲۰۰۲م.
(۲) تاريخ المدينه:
محمد بن احمد النهرواني (م,۹۹۰ق.)، به کوشش
محمد زينهم و
محمد عزب، مکتبة الثقافه.
(۳) تاريخ معالم المدينة المنوره قديماً و حديثاً:
احمد ياسين الخياري (م,۱۳۸۰ق.)، رياض، مکتبه الملک فهد، ۱۴۱۹ق.
(۴) تاريخ مکة المشرفه:
محمد بن الضياء (م,۸۵۴ق.)، به کوشش العدوي، مکه، مکتبة التجارية مصطفي
احمد الباز، ۱۴۱۶ق.
(۵) التحفة اللطيفة في تاريخ المدينة الشريفه: شمسالدين
محمد بن عبدالرحمن السخاوي (م,۹۰۲ق.)، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۴ق.
(۶) التعريف بما آنست الهجره:
محمد بن احمد المطري (م,۷۴۱ق.)، به کوشش الرحيلي، رياض، دار الملک عبدالعزيز، ۱۴۲۶ق.
(۷) الجواهر الثمينة في محاسن المدينه:
محمد کبريت الحسيني (م,۱۰۷۰ق.)، به کوشش
محمد حسن اسماعيل، بيروت، دار الکتب العلميه، ۱۴۱۷ق.
(۸) حواشي العلامتين عبدالحميد الشرواني و
احمد بن قاسم العبادي علي تحفة المنهاج بشرح المنهاج ابن حجر الهيثمي: الشرواني (م,۱۳۰۱ق.)و العبادي (م.۹۹۴ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، بيتا.
(۹) الدرة الثمينه:
محمد بن محمود ابن
النجار، (م,۶۴۳ق.)، به کوشش حسين شکري، بيروت، دار الارقم.
(۱۰) الرحلة الورثيلانيه: حسين
بن محمد الورثيلاني (م,۱۷۷۹ق.)، قاهرة، مکتبة الثقافة، ۱۴۲۹ق.
(۱۱) الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربيه): اسماعيل
بن حماد الجوهري (م,۳۹۳ق.)، به کوشش
احمد عبدالغفور العطار، بيروت، دار العلم للملايين، ۱۴۰۷ق.
(۱۲) العين: خليل (م,۱۷۵ق.)، به کوشش المخزومي و السامرائي، دار الهجرة، ۱۴۰۹ق.
(۱۳) غريب الحديث: القاسم
بن سلام الهروي (م,۲۲۴ق.)، به کوشش
محمد عبدالمعيدخان، بيروت، دار الکتاب العربي، ۱۳۹۶ق.
(۱۴) القاموس المحيط:
محمد بن يعقوب فيروزآبادي (م,۸۱۷ق.)، بيروت، دار العلم، بيتا.
(۱۵) مدينه شناسي: سيد
محمد باقر نجفي، تهران، شرکت قلم، ۱۳۶۴ش.
(۱۶) المعالم الاثيره:
محمد محمد حسن شراب، بيروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق.
(۱۷) مغني المحتاج الي معرفة معاني الفاظ المنهاج:
محمد بن احمد الشربيني (م,۹۷۷ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، ۱۳۷۷ق.
(۱۸) وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفي: علي
بن عبدالله السمهودي (م,۹۱۱ق.)، به کوشش
محمد محييالدين عبدالحميد، بيروت، دار الکتب العلميه، ۲۰۰۶م.
دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، برگرفته از مقاله «چاه بصه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۵/۵.