پیشینه توسل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَوَسُّل، اصطلاحـی در فـرهنگ اسلامـی نـاظر بـه جستـن وسیلهای برای جلب رضای
خداوند میباشد. مفهوم
توسل به حسب ماهیت خود، ارتباط نزدیکی با مفهوم
شفاعت دارد و به همین سبب، بسا بحث از آن با مبحث شفاعت گره خورده است.
مجموعه رفتارهایی که میتوان آن را مصداقی از
توسل دانست، از گذشته تا به امروز در جوامع گوناگون به شیوههای مختلف انجام گرفته، و نمایانگر آداب و رسوم جاری در میان مردم است.
سرچشمۀ توسل اعتقادات دینی است که با توجه به گسترۀ
اسلام و وجود مذاهب و مکاتب مختلف، به طور طبیعی نمودهایی پرتنوع یافته است.
جدا از روایات و اقوال پرشماری که دربارۀ توسل در سطح مفاهیم نظری وجود دارد، روایات بسیاری یافت میشود که نمونههای عملی توسل را در میان مردم
مسلمان از سدههای نخست نشان میدهد.
توسل یکی از روشهای مرسوم ارتباط با پروردگار در میان مسلمانان است که نزد مذاهب مختلف اسلامی دیده میشود.
از عالمان
اهل سنت ، کسانی چون
سبکی (سدۀ۸ ق) و
سمهودی (سدۀ ۱۰ق) به رواج عملی گونههایی از توسل که به صور مختلف انجام میشده است، اشاره دارند و آثاری در این زمینه تألیف نمودهاند.
در این اعمال
تقرب به خداوند اصلیترین مؤلفهای است که مورد توجه متوسلان است.
مسلمانان از دیرباز به روشهای گوناگون به بزرگان متوسل میشدند که قدمت آن را میتوان از زمان
پیغمبر (ص) پی گرفت.
در برخی از روایات از زمان پیامبر اسلام (ص) آمده است که مردم برای حاجات خود و به خصوص هنگام درخواست
باران (
استسقا )، آن حضرت را وسیله قرار داده، با توسل جستن به ایشان، از خداوند طلب
رفع نیاز خویش میکردند.
در روایتی دیگر در همان عصر شخصی نابینا برای توسل جستن نزد پیامبر (ص) میشتابد و خواست او اجابت میگردد.
پس از وفات پیامبر (ص) هم، مسلمانان نزد مزار آن حضرت میرفتند و به ایشان توسل میجستند.
نه تنها از توسل مردم به پیامبر (ص)، بلکه از توسل پیامبران به یکدیگر نیز سخن آمده است؛ چنانکه نه تنها رسول اکرم (ص) به پیامبران پیشین متوسل گشته، روایاتی نیز دربارۀ توسل پیشاپیش از سوی پیامبران به رسول اکرم (ص) رسیده است.
نزد شیعه توسل به
ائمه (ع) و بهطورکلی ۱۴ معصوم (ع) در منابع کهن نمونههای روشنی دارد، همچون
حسن بن ابراهیم خلال به
امام صادق (ع) توسل میجسته است.
جامعترین نمونه از توسل به معصومین (ع) را میتوان در
دعای توسل مشاهده کرد.
باید توجه داشت که توسل به
اهل بیت (ع) مختص به شیعیان نبوده، و بهرغم تفاوتهای اعتقادی در باب
امامت ، توسل به اهل بیت در میان اهل سنت نیز رواجی گسترده داشته است.
بر سیاق توسل پیامبران به یکدیگر، در روایات
شیعه از توسل امامان به پیامبر (ص) و به یکدیگر نیز سخن آمده است.
در اینباره نمونههایی از توسل جستن حضرت علی (ع) به پیامبر (ص)
یا امام صادق (ع) به امامان پیش از خود
نقل شده است.
فراتر از پیامبران و امامان، در میان مذاهب گوناگون اسلامی توسل شامل اولیا نیز بوده، و بدینسان، گسترۀ وسیعتری را در بر میگرفته است.
جدای از خاندان
نبوت ،
اولیاء الله همواره در میان مردم دارای جایگاه خاص بودهاند و پس از مرگ، مدفن ایشان نیز متبرک شمرده شده، و مردم برای توسلجویی به این مکانهای مقدس میرفتهاند.
زرقانی سبب گرایش مردم به
زیارت و توسل به اولیا را از میان رفتن
گناهان زوار این مکانها ذکر کرده است.
در میان شیعه، مواردی از توسل به افرادی از خاندان ائمه اعم از امامزادگان و مادران و همسران ائمه دیده میشود.
در منابع
اهل سنت نیز سخن از آن است که پس از وفات پیامبر (ص)، مردم به هنگام درخواست باران، عباس عموی حضرت را به عنوان جایگزینی از خاندان ایشان برای
استسقا خواسته، به او متوسل گشتند و این امر در حضور خلیفۀ دوم اتفاق افتاد.
در دورههای بعدی نمونههایی از توسل به عالمان بزرگ اهل سنت نیز دیده میشود؛ به خصوص روایتی حاکی از آن است که
محمد بن ادریس شافعی ، به تربت
ابوحنیفه توسل جسته بود
و بسیاری هم به تربت
شافعی متوسل میشدند.
مزار امامان و اولیا در تاریخ فرهنگ اسلامی همواره آن اندازه اهمیت داشته است که در متون کهنی از شیعه و اهل سنت چون
رحلة ابن جبیر و در فضل الکوفة و مساجدها در کنار دادههای جغرافیایی، از اماکن متبرکه نیز بهطور گسترده یاد کردهاند.
به اینها باید کتابهای دیگری را افزود که دربارۀ مزارات شهرهای مختلف بهطور مستقل نوشته شده است.
شمار مقابر و مدافن امامزادهها در شهرهای بزرگ و کوچک، و تردد شمار بسیار حاجتمندان که به نیت توسلجویی به این اماکن میرفتهاند، توجه برخی از سیاحان
مسلمان و بیگانه را به خود جلب کرده است
از جمله کلاویخو در نخستین دهۀ سدۀ ۹ق به فراوانی زوار و متوسلان به
امام رضا (ع) اشاره دارد.
غالباً به هنگام زیارت، ادعیه و زیارتنامههایی خوانده میشود که در آنها به شیوههای مختلف به صاحب آن زیارتگاه و یا کسی از بزرگان دین، توسل میجویند.
وقتی اعتقادات دینی مردم با نیازهای ایشان و نیز برخی از عرف و عادات جامعه درهم آمیخته میشود، طیفی از باورها و رسمها را به وجود میآورد که با وجود غیرمستند بودن آنها به نصوص دینی، میتواند دارای ارزش مردمشناختی باشد.
از جمله اینکه توسل به هر کدام از
امامان و اولیا برای نیاز خاصی دانسته شده است.
برای نمونه توسل به
امام حسین (ع) برای حل مشکلات خانوادگی از گذشتههای دور نزد
زنان مرسوم بوده است، یا اگر مشکل بیماری بود، سفرهای به نام
امام زینالعابدین (ع)، اگر برای ادای
قرض بود به نام
امام هشتم (ع) و اگر برای سرکوبی دشمن بود، برای
حضرت عباس (ع) میانداختند و روضۀ مربوط به مصائب و عزای او خوانده میشد؛ توسل به
حضرت خضر (ع) در دورۀ زمانی ۴۰ روزه برای
رفع گرفتاری انجام میشد.
جالب آن است که مثلاً در
کاشان زنان برای برخی حاجات که غالباً دربارۀ آگاهی و خبر یافتن از چیزی است، به امامزاده
شاه یلمون رفته، بدو متوسل میشوند.
توسل جستن در هر دو حالت فردی و گروهی انجام میشود.
بهجز نمونههای بسیار در حالت فردی، انجام دادن برخی از مراسم مانند دعاهایی مخصوص به صورت جمعی انجام میگیرد مانند دعای معروف توسل.
در میان روشهای گوناگون برای توسل، دعای معروف به توسل از شهرت بسیاری برخوردار است.
در این دعا که به روایت
ابن بابویه است، با نام بردن و توسل به پیامبر اکرم (ص) آغاز میشود و با
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و
امامان دوازدهگانه (ع) ادامه مییابد.
این
دعا که در میان مردم رواج بسیار دارد، بیشتر در شبهای چهارشنبۀ هر هفته به صورت عمومی (در
مساجد ،
حسینیه ها، زیارتگاهها، به خصوص در
مسجد جمکران قم و
امامزاده صالح تجریش ) و خصوصی (در منازل) انجام میشود.
در این مراسم متوسلان با نشستن رو به سوی قبله، دعا میخوانند و با رسیدن به نام هر یک از
معصومین (ع)، به ذکر کوتاهی از آن حضرت میپردازند.
زمان انجام این دعا در انتخاب روضههایی که همراه آن خوانده میشود، اثر میگذارد.
مثلاً اگر در ماه رمضان باشد، وقتی به اسم
امام علی (ع) میرسند، روضۀ حضرت امیر را میخوانند؛ یا وقتی در ماه محرم باشد، با رسیدن به نام امام حسین (ع) روضۀ آن حضرت قرائت میشود؛ در ادامه تا به اسم
امام جواد (ع) میرسند، روضۀ باب الحوائج خوانده میشود.
این مراسم ادامه پیدا میکند تا وقتی به اسم
امام زمان (ع) میرسند که در این وقت رو به قبله میایستند و با ادای سلام و احترام به ایشان، مراسم تمام میشود.
در مجالس خصوصی که در منازل انجام میشود، از گذشته چنین مرسوم بود که با قرار دادن نوعی از چراغ، همچون چراغ زنبوری مردم را از برقراری مجلس دعا آگاه میساختند که امروزه این عمل به وسیلۀ لامپهای نئون تعبیه شده بر روی یک پایه صورت میگیرد.
در مراسم دعای توسل علاوه بر دعوتهای خصوصی، این چراغها بیانگر دعوت عام است.
بهجز دعای توسل، از قدیم دعا برای توسل در اشکال گوناگون بوده که برای نمونه میتوان به دعای
امام جعفر صادق (ع) اشاره کرد که در
الکافی کلینی آمده است.
علاوه بر دعای معروف توسل، برای توسل جستن و طلب
شفاعت کردن راههای گوناگونی وجود دارد.
همچون رفتن به زیارت به قصد طلب
حاجت، برپا داشتن عزاداری بزرگان دین برای
رفع بلا و برآورده شدن حاجات، نذر کردن چیزی به نام ایشان و یا برای مرقدشان، به جا آوردن نماز توسل در میان نمازهای مستحب برای توسل به پیامبر (ص) و ائمۀ اطهار (ع).
مردم ضمن توسل به بزرگان دین در بیان نیاز به یاری ایشان به هنگام شیوع بیماریهای مهلکی چون
وبا و
طاعون و یا خشکسالی نذر میکردند تا
بلا و مصیبت
رفع شود.
همچنین مسافران، برای به سلامت رسیدن نیز متوسل میشدهاند و برای رسیدن به مقصد
نذر میکردهاند.
برای توسل گاه مراسم سفره برپا میکنند.
سفرهها نیز به نیت
رفع پریشانی، سلامت مسافر،
قرض ، ناخوشی،
زیارت ،
رفع اختلافات خانوادگی و دیگر حاجات انداخته میشود.
برای این سفرهها آدابی مثل خواندن
نماز و
روضه و اشعاری به قصد
توسل وجود دارد.
(۱) محمد ابن بابویه، الامالی، قم، ۱۴۱۷ق.
(۲) محمد ابن جبیر، رحلة، بیروت، دار احیـاء التراث العربـی.
(۳) احمد ابن حجر هیتمـی، الصواعـق المحرقة، به کـوشش عبدالرحمـان ترکی و کامـل محمد خـراط، بیروت، ۱۹۹۷م.
(۴) عمر ابن عدیم، بغیةالطلب، به کوشش سهیل زکار، بیروت، ۱۹۸۸م.
(۵) عبدالحی ابن عماد، شذرات الذهب، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۶) محمد ابن ماجه، السنن، به کوشش محمدفؤاد عبدالباقی، قاهره، ۱۹۵۲-۱۹۵۳م.
(۷) احمد ابونعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
(۸) احمد بن محمود، تاریخ ملازاده، به کوشش احمد گلچین معانی، تهران، ۱۳۳۹ش.
(۹) اولیویه، سفرنامه، ترجمۀ محمدطاهر میرزا، به کوشش غلامرضا ورهرام، تهران، ۱۳۷۱ش.
(۱۰) محمد بخاری، صحیح، به کوشش مصطفی دیب البغا، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۱۱) محمود بلخی، بحر الاسرار، بخش سفرنامۀ هند و سیلان، کراچی، ۱۹۸۰م.
(۱۲) تاجالسلطنه، خاطرات، به کوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران، ۱۳۶۱ش.
(۱۳) ابوالقاسم جنید شیرازی، شد الازار، به کوشش محمد قزوینی و عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۳۸ش.
(۱۴) احمد خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
(۱۵) عبدالله دارمی، السنن، به کوشش فواز احمد زمرلی و خالد السبع علمی، بیروت، ۱۴۰۷ق.
(۱۶) پیترو دلاواله، سفرنامه، ترجمۀ شعاعالدین شفا، تهران، ۱۳۴۸ش.
(۱۷) محمد زرقانی، شرح علی المواهب اللدنیة، بیروت، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۲م.
(۱۸) عبدالمنعم زین، وسیلة المؤمنین، بیروت، ۱۴۱۴ق/ ۱۹۹۴م.
(۱۹) علی سبکی، شفاء السقام، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
(۲۰) علی سمهودی، وفاء الوفاء باخبار دار مصطفی، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۲۱) علیاصغر شریعتزاده، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، ۱۳۷۱ش.
(۲۲) ابراهیم شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۲۳) شیل، م ن، خاطرات، ترجمۀ حسین ابوترابیان، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۲۴) محمود طباطبایی اردکانی، فرهنگ عامۀ اردکان، تهران، ۱۳۸۱ش.
(۲۵) حسن علامۀ حلی، کشف الیقین، به کوشش محمدحسن حسینآبادی، تهران، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
(۲۶) محمد غزالی، احیاء علومالدین، بیروت، دارالمعرفه.
(۲۷) عباس قمی، مفاتیح الجنان، بیروت، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۵م.
(۲۸) کلاویخو، ر، سفرنامه، ترجمۀ مسعود رجبنیا، تهران، ۱۳۳۷ش.
(۲۹) محمد کلینی، الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۹۱ق.
(۳۰) طوطی کوکلانی، «اماکن نظرکردۀ سبزوار»، فردوسی، تهران، ۱۳۴۷ش، شم ۸۷۴.
(۳۱) لهساییزاده، عبدالعلی و عبدالنبی سلامی، تاریخ و فرهنگ مردم دوان، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۳۲) محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۳۳) محمد مشهدی، فضل الکوفة و مساجدها، به کوشش محمدسعید طریحی، بیروت، دارالمرتضی.
(۳۴) محمدتقی مصطفوی، آثار تاریخی طهران، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۶۱ش.
(۳۵) سعید نفیسی، گفتوگوی خانوادگی دربارۀ تهران قدیم، تهران، ۱۳۵۳ش.
(۳۶) مهرالزمان نوبان، «سفرههای نذری، تجلی صداقت و اخلاص»، میراث فرهنگی، تهران، ۱۳۶۹ش، شم ۲.
(۳۷) صادق هدایت، فرهنگ عامیانۀ مردم ایران، تهران، ۱۳۸۵ش.
(۳۸) علی هندی، کنزالعمال، به کوشش بکری حیانی و صفوت سقا، بیروت ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
(۳۹) تحقیقات میدانی مؤلف.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «توسل»، ج۱۶، ص۶۱۷۵.