پیشینه استخاره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تعیین تکلیف در موارد حیرت و آگاهی از
آینده و گذشته همواره از نگرانیهای
بشر بوده است.
اقوام و ملل گوناگون برای آگاهی از آینده و تعیین نیک و بد کارها از ابزارهای گوناگون چون نگریستن در
اجرام آسمانی و دقت در حرکت آنها، پرواز پرندگان،
شعله آتش و... استفاده میکردند.
یکی از کارهای رایج در میان عرب جاهلی استقسام به
ازلام و به سه منظور بود: ۱. تعیین برندگان و بازندگان، با اجرای عملیاتی مشتمل بر
برد و باخت در تقسیم
گوشت . ۲. یافتن راه حل مشکل. ۳.
استخاره و تعیین نیک و بد کارها؛ آنان برای آگاهی از اراده خدایان خود در امور گوناگون زندگی و دانستن
نیک و بد کارها و آگاهی از آینده و گذشته چون
ازدواج ،
سفر ،
تجارت ،
جنگ و صلح ، شروع بهکار، بهبودی
بیمار ، بازگشت مسافر و پیدا شدن گمشده و... از
ازلام استفاده میکردند.
تیرهایی که به این منظور بهکار گرفته میشد سه عدد بود و بر روی آنها عباراتی مانند «افعل، لاتفعل و غَفْل (پوچ)» یا «اَمَرَنی ربّی، نَهانی ربّی و غَفْل» نوشته شده بود.
استقسام در این موارد بدین گونه بود که متصدی یا خود شخص سه تیر را در ظرفی مخصوص قرار میداد و رو برمیگرداند و آنها را به هم میزد. سپس یکی ازتیرها را بیرون میآورد. اگر
امر یا نهی بیرون میآمد بدان عمل میکردند و اگر تیر پوچ بیرون میآمد آن را به ظرف بازگردانده کار را ادامه میدادند تا وضع روشن شود.
آنان از این عمل به استخاره تعبیر میکردند.
اسلام با توجه به نیاز انسان به سببی که با آن در دو راهیهای حیرت و سرگردانی، تردید خود را بزداید، جنبههای خرافی و شرک آلود این
سنّت جاهلی را حذف کرده و به استخاره با صبغهای الهی در مواردی خاصّ مشروعیت داده است
، ازاینرو
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به مسلمانان استخاره یادمیداد.
پس از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)،
اهلبیت (علیهمالسلام) در موارد تردید و دودلی به برخی انواع استخاره توصیه میکردند. البته استخارهای که در بیشتر
روایات به آن توجه شده غیر از آن چیزی است که اکنون با
تسبیح یا
قرآن رواج دارد و اینگونه استخاره در روایات کمتر به آن توجه شده است، هرچند در مشروعیت آن در موارد خاص تردیدی نیست. از
امام باقر (علیهالسلام) نقل شده که هرگاه پدر بزرگوارشان میخواستند
حجّ ،
عمره یا
خرید و فروش انجام دهند یا بردهای را
آزاد کنند
وضو میگرفتند و
نماز استخاره میگزاردند.
استخاره به معنای خیرجویی در همه افعال و تروک انسان جاری است؛ ولی استخاره به معنای خیرشناسی محدودیت دارد و در هنگام
تردید اگر شخصنتواند با
عقل خود
خیر و شرّ کارها را بازشناسد و
دین نیز بیانی نداشته باشد
کاربرد دارد، ازاینرو در انجام دادن واجبات و ترک محرمات
و در مواردی که عقل حکم قاطع و روشنی در مورد خیر و شرّ فعلی داشته باشد
یا جایی که بتوان با
مشورت دیگران خیر را از شرّ بازشناخت
جای استخاره نیست. استخاره در انجام دادن
مکروه و ترک
مستحب را برخی جایز شمردهاند
و برخی
جایز نمیدانند.
احکام القرآن، ابنالعربی؛ احکام القرآن، جصاص؛ اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار؛ بحارالانوار؛ بلوغ الارب فی معرفة احوال العرب؛ تاریخ ادیان و مذاهب جهان؛ تاریخ تمدن، ویلدورانت؛ تاریخ الحضارات العام؛ تذکرة الفقهاء؛ تفسیر القرآن العظیم، ابنکثیر؛ تفسیر القمی؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر المراغی؛ تفسیر المنار؛ تهذیبالاحکام؛ جامع احادیث الشیعة فی احکام الشریعه؛ جامعالبیان عن تأویل آیالقرآن؛ جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ حاشیة ردالمحتار علی الدرالمختار؛ الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره؛
دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی؛الذکری؛ الرسائل العشر؛ رسالة فی الاستخارة من القرآن المجید و الفرقان الحمید؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ سننابنماجه؛ سنن النسائی؛ صحیح البخاری؛ صحیفه سجادیه؛ صراط النجاة؛ العروة الوثقی؛ فتح الابواب بین ذوی الالباب و بین رب الارباب فی الاستخارات؛ قاعدة القرعه؛ الکافی؛ کتاب الاصنام؛ کتاب السرائر؛ کشف الاسرار؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ کشف الغطاء عن مبهمات شریعة الغراء؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال؛ لسان العرب؛ لغتنامه؛ مجمعالبحرین؛ مجموعة الرسائل؛ المحاسن؛ المحبر؛ مختلف الشیعة فی احکامالشریعه؛ مستدرک الوسائل؛ المستطرف فی کل فن مستظرف؛ مصباح المتهجد؛ مصطلحات الفقه و معظم عناوینه الموضوعیه؛ المعتبر فی شرح المختصر؛ معجم المحاسن و المساوی؛ المغنی و الشرح الکبیر؛ المقنعه؛ مکارم الاخلاق؛ منتهیالمطلب؛ من لا یحضره الفقیه؛ المنمق فی اخبار قریش؛ من وحی القرآن؛ مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، سبزواری؛ موسوعة الفقه الاسلامی؛ الموسوعة الفقهیة المیسره؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ المیسر و القداح؛ النهایة فی غریبالحدیث والاثر؛ نیل الاوطار من احادیث سیدالاخیار؛ وسائلالشیعه.
دائرةالمعارف قرآن کریم، مقاله استخاره.